مارک کارنی به‌ جای جاستین ترودو

کد خبر: 1356240

بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در ایالات متحده، روابط دوجانبه را به ‌طرز بی‌سابقه‌ای پرتنش کرد. ترامپ با تهدید به اعمال تعرفه‌های سنگین و انتقاد مداوم از سیاست‌های کانادا، دولت ترودو را تحت فشار قرار داد. تحلیلگران معتقدند که ترودو در مواجهه با این بحران نتوانست موضعی قاطع اتخاذ کند و همین مسأله در افکار عمومی کانادا ضعف تلقی شد.

مارک کارنی به‌ جای جاستین ترودو

در یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی سال‌های اخیر در کانادا، «مارک کارنی» اقتصاددان بین‌المللی و رئیس پیشین بانک مرکزی، پس از پیروزی حزب لیبرال در انتخابات فدرال، به‌عنوان نخست‌وزیر جدید کشور معرفی شد. این رویداد نه‌تنها به معنای روی کار آمدن چهره‌ای جدید است، بلکه نماد پایان دوره‌ای ۹ ساله و پر فراز و نشیب به رهبری جاستین ترودو نیز تلقی می‌شود؛ دوره‌ای که با امید آغاز شد؛ اما با فرسایش اعتماد عمومی به پایان رسید.

چرا جاستین ترودو مجبور به کناره‌گیری شد؟

کناره‌گیری جاستین ترودو، برخلاف تبلیغات اولیه مبنی بر «انتقال داوطلبانه قدرت» نتیجه زنجیره‌ای از فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بود که در نهایت او را به ترک صحنه مجبور کرد. عوامل این کناره‌گیری را می‌توان در چند محور اصلی تحلیل کرد. جاستین ترودو در سال ۲۰۱۵ با موجی از امید و شعارهایی همچون شفافیت، اصلاحات مترقی، سیاست‌های مهاجرتی انسانی و تنوع‌طلبی روی کار آمد؛ اما با گذشت زمان، افکار عمومی نسبت به عملکرد دولت او به‌ویژه در حوزه مسکن، مالیات‌ها، تغییرات اقلیمی و سیاست‌های بومیان ناامید شد. چندین پرونده جنجالی - از جمله رسوایی اخلاقی «SNC-Lavalin» و سفرهای پرهزینه شخصی - اعتبار دولت را فرسود.

چالش‌های اقتصادی پس از کرونا

دولت ترودو در دوران همه‌گیری کووید-۱۹ سیاست‌های حمایتی گسترده‌ای اجرا کرد؛ اما هزینه سنگین این برنامه‌ها باعث رشد بدهی عمومی شد. هم‌زمان با تورم بی‌سابقه و افزایش هزینه زندگی، طبقه متوسط که پایگاه اصلی رأی‌دهندگان لیبرال بود، دچار نارضایتی عمیق شد. منتقدان، دولت را به بی‌کفایتی در مدیریت اقتصاد پساکرونا متهم کردند.

 فشار احزاب رقیب و ضعف رهبری در درون حزب

با نزدیک شدن به انتخابات، حزب محافظه‌کار به رهبری پیر پولیور (Pierre Poilievre) با استراتژی‌ تهاجمی و شعارهای اقتصادی توانست حمایت گسترده‌ای در میان جوانان و کارگران به ‌دست آورد. درون حزب لیبرال نیز زمزمه‌هایی مبنی بر لزوم تغییر چهره برای حفظ قدرت شنیده می‌شد. بسیاری از نمایندگان لیبرال نگران بودند که ادامه حضور ترودو منجر به شکست سنگینی شود.

 سایه ترامپ بر سیاست کانادا

بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در ایالات متحده، روابط دوجانبه را به ‌طرز بی‌سابقه‌ای پرتنش کرد. ترامپ با تهدید به اعمال تعرفه‌های سنگین و انتقاد مداوم از سیاست‌های کانادا، دولت ترودو را تحت فشار قرار داد. تحلیلگران معتقدند که ترودو در مواجهه با این بحران نتوانست موضعی قاطع اتخاذ کند و همین مسأله در افکار عمومی کانادا ضعف تلقی شد.

مارک کارنی؛ چهره‌ای فنی برای روزهای دشوار

در این بستر پرآشوب، مارک کارنی وارد عرصه سیاست شد؛ چهره‌ای که اعتبارش در مدیریت بحران مالی جهانی، ریاست بر دو بانک مرکزی معتبر و ارتباطات گسترده بین‌المللی، او را به گزینه‌ای قابل‌اعتماد برای رهبری کشور در دوران پرتلاطم تبدیل کرد. حزب لیبرال با کنار گذاشتن چهره کاریزماتیک؛ اما فرسوده‌ ترودو و ارائه یک  فن‌سالار و اقتصادی‌محور، موفق شد بخشی از اعتماد از دست رفته رأی‌دهندگان را بازیابد.

کارنی وعده داده است که با اصلاحات ساختاری در نظام مالی، تمرکز بر رفاه طبقاتی، و اتخاذ موضعی مستقل‌تر در برابر واشنگتن، مسیر جدیدی برای کانادا ترسیم خواهد کرد. البته او برای این مسیر چالش‌های فراوانی پیش رو دارد، به‌ویژه در تعامل با پارلمانی که لیبرال‌ها در آن اکثریت مطلق ندارند. کناره‌گیری جاستین ترودو بیش از آنکه یک «تصمیم شخصی» باشد، بازتابی از واقعیت‌های سیاسی نوین کانادا بود: خستگی عمومی از قدرت طولانی‌مدت، ناامیدی از وعده‌های عمل‌ نشده و ظهور نسلی جدید از رأی‌دهندگان با مطالبات مشخص. مارک کارنی اکنون با پشتوانه‌ای از تخصص اقتصادی و چهره‌ای غیرحزبی، وارد میدان شده؛ اما مسیر او نیز بی‌تردید بدون مانع نخواهد بود. آیا کارنی خواهد توانست بر شکاف‌های اجتماعی، فشارهای اقتصادی و تهدیدات خارجی فائق آید و کانادا را وارد فصل تازه‌ای از ثبات و رشد کند؟

چالش نوظهور دولت مارک کارنی: طمع ترامپ برای الحاق کانادا؛ خیال خام یا تهدید واقعی؟

با گذشت تنها چند روز از پیروزی مارک کارنی در انتخابات فدرال و آغاز نخست‌وزیری او، چالش‌های سیاست داخلی و خارجی به ‌سرعت در حال آشکار شدن هستند. یکی از جنجالی‌ترین موضوعاتی که بر سر زبان‌ها افتاده، اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده است که بار دیگر از ایده الحاق کانادا به‌عنوان «ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا» سخن گفته و وعده داده در این صورت، تمامی تعرفه‌ها و مالیات‌های بین دو کشور حذف خواهد شد.

ترامپ و سیاست فشار اقتصادی: ابزار تعرفه برای تحمیل اراده

ترامپ که همواره به استفاده ابزاری از تعرفه‌های اقتصادی به‌عنوان اهرم سیاسی شهرت دارد، این‌بار کانادا را هدف گرفته است. او نه‌تنها از شهروندان کانادایی خواسته که نخست‌وزیری را انتخاب کنند که بتواند مالیات‌ها را کاهش دهد، بلکه به‌طور تلویحی به ناکارآمدی دولت مارک کارنی نیز اشاره کرده است.

او گفته است: «اگر کانادا ایالت پنجاه‌ویکم ما شود، دیگر نیازی به تعرفه نیست؛ مالیات صفر، تجارت آزاد کامل و رشد اقتصادی تضمین‌ شده.»

در ظاهر، این سخنان ممکن است طنزآمیز یا تبلیغاتی به نظر برسد، اما سابقه ترامپ در بی‌پروایی سیاسی و اقدامات غیرمتعارف، سبب شده تحلیلگران این اظهارات را نادیده نگیرند.

مارک کارنی و آزمونی زودهنگام

مارک کارنی که با شعار بازسازی اعتماد ملی و سیاست‌ورزی متکی بر شایستگی اقتصادی به قدرت رسید، اکنون با نخستین بحران سیاست خارجی خود مواجه شده است. اظهارات ترامپ، اگرچه از نظر حقوقی فاقد ارزش الزام‌آور است؛ اما از نظر روانی، فضای سیاسی و رسانه‌ای کانادا را دچار التهاب کرده و می‌تواند روی بازارها، سرمایه‌گذاری خارجی و حتی اتحاد داخلی تأثیر بگذارد.

کارنی در برابر این تهدیدات، باید هم از حیث سیاسی قاطع باشد و هم از منظر اقتصادی، بهانه‌های آمریکا برای فشار را از میان بردارد. او در نخستین واکنش‌های خود، تأکید کرده است: «حاکمیت ملی کانادا غیرقابل مذاکره است.» اما هم‌زمان وعده داده که با آمریکا وارد «گفت‌وگوی صریح و هوشمندانه» خواهد شد.

ترسیم یک خط قرمز ملی

در داخل کانادا، بسیاری از نیروهای سیاسی از جمله اپوزیسیون محافظه‌کار و حزب نئودموکرات نیز در برابر اظهارات ترامپ واکنش نشان داده‌اند. هرچند نگاه آن‌ها به سیاست‌های اقتصادی کارنی متفاوت است؛ اما در یک نقطه توافق دارند: حفظ استقلال و حاکمیت ملی.

افکار عمومی نیز نسبت به لحن تحقیرآمیز ترامپ حساس شده است. یادآوری رویکرد مشابه او در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش که منجر به اعمال تعرفه‌های آلومینیوم و فولاد علیه کانادا شد، موجب نگرانی عمیق‌تر شهروندان و صنایع کلیدی کشور شده است.

آزمون نخستین برای کارنی؛ دیپلماسی در برابر پوپولیسم

نخست‌وزیر جدید کانادا در آغاز دوره خود، با چالشی غیرمنتظره و پرهیاهو روبه‌رو شده: تهدید غیررسمی اما پر سر و صدای رئیس‌جمهور آمریکا به الحاق کانادا. این مسأله برای دولت کارنی تنها یک جدال لفظی نیست، بلکه نبردی سیاسی برای حفظ استقلال تصمیم‌گیری، مدیریت تنش‌های اقتصادی و دفاع از شأن ملی است.

اگر دولت کارنی بتواند در برابر فشارهای ترامپ با دیپلماسی مؤثر، انسجام داخلی و سیاست‌گذاری اقتصادی هوشمندانه ایستادگی کند، این چالش می‌تواند به فرصتی برای تحکیم جایگاه او در افکار عمومی بدل شود.

صبح نو

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت