ایران: مهمترین دستاورد مذاکرات هستهای که جامعه ایرانی انتظار آنرا داشت اکنون محقق شده و دسته گسترده، مهم و مشخصی از تحریمهای بینالمللی علیه ایران لغو شده است. این رویداد همه جوانب حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایرانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد و دانشگاهها نیز از مسیر تأثیرگذاری برکنار نخواهند بود. البته شیوه و میزان تأثیرگذاری اجراییشدن برجام تابع نوع مواجههای است که کل نظام سیاسی و بخشهای مقتدر و تعیینکننده آن با پیامدهای برجام خواهند داشت. اما میتوان تأثیرات برجام بردانشگاهها را با در نظر داشتن یک پیشفرض، به جهات مختلف تحلیل کرد. این پیشفرض بسیار مهم است. شاید بزرگترین پیامد برجام، بازگشت ایران در نظام بینالمللی به شرایط عادی و همنوا شدن با بخش مهمی از تغییرات در سطح بینالمللی و مواجههای متفاوت از گذشته با قواعد بازی در دنیای جهانیشده امروز باشد. اگر فرض کنیم که قرار است با این پیامد برجام همنوایی شود، آنگاه میتوان درباره نسبت دانشگاه و رفع تحریمها چند نکته ذکر کرد.
1. دانشگاه در سالیان گذشته حال و روز خوش و پرنشاطی نداشته است. دانشگاه نیز مثل انسانها و بنگاهها به امید زنده است. دانش باید به امیدی تولید شود و آموزش باید به امیدی قوت گیرد. این امید از دانشگاه رخت بربسته یا کمرنگ شده است. آمار فرار مغزها، سیل دانشجویانی که از سالهای پایانی دوره کارشناسی به دنبال پذیرش خارجی هستند، و انبوه دانشجویانی که از استادان میپرسند بعد از گرفتن این مدرک چه باید بکنم، نشانههایی از کمرنگ شدن امید است. دانشگاه همچنین بخشی از جامعه است که فضای حاکم بر آن میتواند امیدوارکننده یا یأسآور باشد. من به سخنها و شعارها کاری ندارم، اما جامعهای که رشد اقتصادیاش منفی است و نرخ تورم و بیکاریاش دورقمی است و نرخ بیکاری فارغالتحصیلانش به بیش از 30 درصد میرسد، نمیتواند امیدوار و پرنشاط باشد. پس از رفع تحریمها، به شرط عمل به پیشفرض گفتهشده، دانشگاه نیز امیدوار خواهد شد. امید نیروی پیشبرنده دانشگاه است. دانشگاه بالاخره یک خبر خوب مهم شنیده است.
2. انحصار فقط برای صنایع خودروسازی یا سایر بنگاههای اقتصادی مضر نیست. انحصار برای دانشگاه هم خمودی و رکود به بار میآورد. دانشگاه سالهاست که موجودیت انحصاری یافته است. حال تصور کنید وضعیتی پیش آید که دانشگاهها بتوانند از طریق برنامههای مراودات علمی و آموزشی، مبادله استاد و دانشجو و برگزاری دورههای مشترک آموزشی و از طریق استادان میهمان خارجی، فضای انحصار را بشکنند. این انحصارشکنی، انقلابی در فضای گروههای آموزشی بر پا خواهد کرد. کافی است هر گروه آموزشی پذیرای یک ترم تدریس و حضور یک استاد سرشناس و دانشمند واقعی باشد. هیمنه بسیاری فروخواهد ریخت. رقابت برای پویایی ضروری است، و بینالمللی نشدن بنگاهها و دانشگاهها مانع این رقابت و پویایی است. اگر برنامه درستی وجود داشته باشد، میتوان ضمن رعایت همه ملاحظات سیاسی و امنیتی، انحصارهای آکادمیک را شکست. رفع تحریمها، فضای بهتری برای بینالمللی شدن دانشگاه باز میکند، اما این اتفاق خودبهخود رخ نخواهد داد. مطمئن باشیم که بسیاری ابداً علاقهای به دانشگاه و درس رقابتی ندارند و از انواع بهانهها برای ممانعت از این امر استفاده خواهند کرد.
3. دانشگاه در تعاملات علمی زنده و پویا میشود. استاد و دانشجو در تعاملات با سایر اهل علم و دانشگاه، سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی میگیرند. رفع تحریمها راهی به سوی افزایش تبادلات علمی است. ساختن برند و تصویر دیگری از ایران، انگیزههای بسیاری برای ارتقای مبادلات علمی ایجاد میکند و طبیعی است که در این مبادلات، اهل علم وارد گفتوگوهایی میشوند و فرصتهایی پیدا میکنند که البته همگان را خوش نخواهد آمد.
همان گونه که رفع تحریمها مخالفانی دارد، افزایش مراودات آکادمیک نیز مخالفان و منتقدانی دارد. این مسیر به سادگی هموار نخواهد شد. افزایش مراودات علمی، استانداردهای دانشگاهی جدیدی را پیش میکشد و قهرمانهای جدیدی میسازد. استانداردها و معیارهای جدید، عرصه را بر فعالیت بسیاری تنگ خواهد کرد، زیرا نظام جدیدی از انتظارات در دانشجو تعریف میشود و این خوشایند بسیاری که از انحصار و خمودی دانشگاه خرسندند نخواهد بود.
4. پسابرجام عصر تغییر گفتمانهاست. پسابرجام یعنی تعامل بهتر از تقابل و گفتوگو برای منافع ملی بهتر از شعار دادن برای منافع جناحی است. پسابرجام زمینهای برای گشایش برخی زبانها و پایان برخی اقتدارهاست. دانشگاه سالها تحت فشار همان اقتدارها بوده و همه آن زبانها که گشوده میشوند، سکوت کرده بودند. این گشایش روح جدیدی در دانشگاه خواهد دمید. پسابرجام، عصر تضعیف نوعی از نگرش به دنیاست، نگرشی که از بنیاد با دانشگاه پویا در تعارض است.
5. دانشگاه یعنی مجموعهای که آزمایشگاههای پیشرفته، تجهیزات مدرن و همکاریهای مشترک را شامل میشود. پیش از رفع تحریمها بسیاری از تجهیزات آزمایشگاهی و تجهیزات مورد نیاز تحقیقات در دسترس نبودند. به علاوه دست یافتن به این گونه تجهیزات علاوه بر امکان قانونی، نیازمند منابع مالی است. دانشگاه و علم بدون سرمایهگذاری به جایی نمیرسند و آن سطح از سرمایهگذاری که دانشگاه پویا خلق کند، نیازمند رونق اقتصادی و رشد قابل توجه است. اقتصاد تحت تحریم هرگز به چنان سطحی از رشد و پویایی نمیرسید که دانشگاه کارآمد را تأمین مالی کند.
6. دانشگاه امروز دستورکارهای جالبی خواهد داشت. استفاده از فرصتهای برجام نیازمند مشارکت فعالانه دانشگاه در تولید علمی است. ورود به پیمانهای انتقال تکنولوژی و همکاری فناورانه دارای ملاحظات حقوقی بسیار گسترده و دقیق است. استفاده کردن از ظرفیتهای سرمایهگذاری بینالمللی در انرژیهای نو، صنایع تکنولوژی پیشرفته و فناوریهای حفظ و صیانت محیط زیست، نیازمند تولید دانش است. همه اینها به مشارکت فعالانه دانشگاه در کمک به دستگاه دولت و نظام تصمیمگیری برای بهرهگیری از شرایط جدید نیاز دارد. علوم انسانی و اجتماعی دستور کارهای بسیار چالشبرانگیزی پیش رو خواهند داشت. پیشاتحریم و پساتحریم هر دو موضوع مطالعهاند. هنوز تاریخ تحریم نوشته نشده، البته در آغاز راه هستیم و تاریخ تحریم دستورکار مهیجی برای دپارتمانهای تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی و جامعهشناسی است. تأثیرات تحریمها هنوز بررسی نشده و روایتهای برساخته بر مبنای تحریمها هنوز تحلیل نشدهاند.
دانشگاه پساتحریم چه موضعی در قبال کیفیت سیاستگذاری، تلاش برای تغییر دستورکارهای توسعه، یا تأثیرگذاری بر نظام فرصتها خواهد داشت؟ این پرسشها بتدریج پاسخ خود را خواهند یافت.
دانشگاه ترسیده و تکیده، اما انبوهساز سالهای پیشین، رو در روی چالشی عمیق قرار خواهد گرفت. جامعه ایرانی از دانشگاه انتظار دارد سکوت نکند و بهمثابه عقل انباشته یک نظام اجتماعی مدرن، پویا و پرنشاط و البته انتقادی با گذشته، وضع موجود و چشماندازهای آینده مواجه شود. پسابرجام و رفع تحریمها، فرصتی چالشبرانگیز برای دانشگاه است که تعامل روندهای کلان تصمیمات نظام سیاسی و کنشگریهای بازیگران نظام آکادمیک، فرجام آنرا آشکار خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید