
پیامبر اسلام(ص) در آخرین مراسم حج خود به فرمان خداوند رسالت خود را تکمیل کرد و امام علی (ع) را به عنوان جانشین خود در منطقه غدیر خم معرفی کرد. در همین ارتباط سرویس سیاسی «فردا» گفتگویی انجام داده با دکتر موسی فقیه حقانی پژوهشگر مسائل تاریخی که در ادامه میآید؛ آقای حقانی در ابتدا بفرمائید که غدیر در تاریخ اسلام و آموزههای دینی نماد و نشانه چیست؟ عید غدیر خم در تاریخ اسلام نماد و نشانه ولایت و پیروی از اهل بیت و امامت حضرت علی (ع) است. با توجه به اینکه در قرآن مجید هم از این واقعه به عنوان اکمال دین یاد شده، این موضوع را هم میتوان به ویژگیهای غدیر اضافه کرد که در حقیقت رسالت پیامبر در این روز کامل شده است. به این معنی که کار دین با خاتمیت، به پایان نرسیده و ادامه رسالت در امامت اهل بیت دنبال میشود. آینده امت اسلامی امر مهمی است که هم خداوند برایش دستور داده و هم پیامبر دغدغه آن را داشتهاند. آقای حقانی با وجود نشانههای آشکار و بیّن از این واقعه عظیم چرا بعضی این مساله را به انحراف بردند و آن را منکر شدند یا تفسیرهای دیگری
مطرح کردند؟ در روز 18 ذیالحجه در منطقه غدیر خم بسیاری از اصحاب پیامبر حضور داشتند که بعداً به درستی آن شهادت دادند. این در تاریخ اسلام به صورت مضبوط وجود دارد و به لحاظ سندیت کاملاً صحیح است. اما اینکه چرا به آن عمل نشد و تحلیلها و تفسیرهای ناروایی از آن به عمل آمد؛ برمیگردد به بافت جامعه عرب آن زمان که تمایل به بازگشت به زندگی قبیلهای داشت. با وجود انقلاب بزرگ اسلام و تلاشها و مجاهداتهای فراوان پیامبر اسلام، بسیاری از اعراب مسلمان بودند ولی مومن نبودند. این جامعه نیاز به تداوم سرپرستی و هدایت داشت تا خلق و خوی جاهلی خود را به صورت کامل فراموش کند و یک جامعه الهی را محقق نماید. دراین قضیه نمیتوانیم از نقش برخی سران قبایل و بخصوص امویان چشم پوشی کنیم. آنها با برخی اصحاب پیامبر کنار آمدند و در حقیقت منجر به یک کودتا در جامعه اسلامی شدند که مسیر آن را منحرف و با انواع ترفندها و حیلهها آن را در مدار جاهلیت قرار میدهند. فراموش نکنیم که پیامبر اسلام به یکباره و بدون هیچ مقدمهای حضرت علی را در 18ذیالحجه به عنوان جانشین خود انتخاب نکرد و پیش از آن مقدمهسازیهای لازم را انجام داده بود. توجه به این
مقدمات بیانگر آن است که او در غدیر خم مطلب مهمی را میخواهد بیان کند. از جمله در خطبهای در «منا» بر امنیت جان و مال مردم مسلمان و به خونهای ناحقی که در دوره جاهلیت ریخته شده اشاره میکنند و بر پایان چنین وضعیتی و گذر از جامعه جاهلی تاکید دارند. در همین خطبه میگویند اگر من نباشم علی در برابر متخلفین میایستد. و در همان جا «حدیث ثقلین» را بر زبان میآورند که تصریح دارد ایشان اهل بیت و قرآن را برای مسلمانان بجا میگذارند. بعد متذکر میشوند که برخی اصحاب من به جهنم میروند. حضرت علی هم این سخنان را با صدای بلند برای دیگران تکرار میکرد. نمونه بعدی خطبهای است که در مسجد «خیف» در منی خواندند و در آن از مردم خواستند که سخنانشان را به دیگران برسانند. حضرت مردم را به پرهیز از تفرقهافکنی در جامعه اسلامی و رعایت تقوا و اخلاص توصیه میکنند و باز حدیث ثقلین را تکرار میکنند. در این اثنا منافقین و مخالفین فهمیدند که یک اتفاقاتی در راه است و با هم پیمان بستند که درمقابل این اتفاق بایستند. به هر روی اعلام امامت حضرت علی در غدیر شکل رسمی و علنی امامت است که باتوجه به حدیث ثقلین میتواند همه مسلمانان را زیر یک چتر
واحد جمع کند. آقای حقانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امامت و ولایت یک بار دیگر به صورت علنی و آشکار مطرح میشود و یک حکومت دینی مبتنی بر آموزههای غدیر تشکیل میشود. درباره ریشههای ارتباطی این دو حادثه توضیبح میدهید. بحث غدیر از ابتدای وقوع آن در میان شیعیان جایگاه ویژه خود را داشته و در حقیقت اعتقاد و اعتراف به این واقعه نقطه فصل و تفاوت شیعه با دیگر برادران مسلمان بوده است. این اعتقاد ما را در مسیر پیروی از ولایت اهل بیت قرار میدهد. در عصر غیبت ما موظفیم به علما و فقهای بزرگ مراجعه کنیم و مسیر ولایت را از طریق علما دنبال کنیم. بعد از انقلاب برای اولین بار بعد از حکومت کوتاه امام حسن (ع) و امام علی (ع) یک حکومت دینی با همان شعارها ایجاد شده است. این حکومت منشاء و مبداء خود را از غدیر گرفته است. در کنار این بعضی جریانها هم هستند که تفسیرهای واژگونه از غدیر دارند و معتقدند که آنچه درغدیر توصیه و معرفی شده به معنی سرپرستی وزمامداری نیست وولایت به معنی دوست داشتن ومحبت است و این میتواند مبنای انحراف از حکومت دینی قرار گیرد. اشاره داشتید به اینکه ریشه انقلاب اسلامی در غدیر است. از همین منظر و باتوجه
به ویژگیهای حکومت امام علی و امام حسن (ع) چه آسیبهای مترتب بر نظام اسلامی است. آیا این ارتباط مسئولیت و شرایط خاصی را نمیطلبد؟ تحلیل غیرصحیح از غدیر میتواند هر فردی را به تقابل با جمهوری اسلامی یا حکومت دینی چه در نظر و حتی در عمل بکشاند. بسیاری از مخالفان با نظام در موضوع غدیر دچار شک و ابهام هستند یا اساساً آن را قبول ندارند. برخی حتی معتقدند که خداوند هم ولایت ندارد که آن را به پیامبر منتقل کند و از پیامبر به امام برسد. این تفکر به یک حکومت سکولار منجر میشود. تنزل در اعتقاد به غدیرو امامت میتواند ما را از مدار حکومت اسلامی خارج کند و به سمت سکولاریسم سوق دهد. آقای حقانی منظور آسیبهایی است که ممکن است از جانب عملکرد مسئولان وارد شود. شما به دوره کوتاه امام علی(ع) و امام حسن(ع) اشاره کردید. در این حکومتها چه چیزهایی برجسته بوده که انتظار میرود مسئولان حکومت دینی روی آنها تاکید داشته باشند و عدول از آنها خود یک آسیب است. باتوجه به اینکه ما حکومت را از زاویه دین مینگریم، مسئولیت پذیری در جامعه اسلامی شرایط خاصی دارد و مسئول هم باید شرایط خاصی داشته باشد. برای همین در روایات عنوان شده که اگر
کسی شایستگی ندارد خود را در معرض انتخاب قرار ندهد. حتما میدانید که امام علی (ع) هم در انتخاب مسئولان حکومتی چه حساسیتهایی به خرج میدادند تا انسانهای شایسته به کار گمارده شوند.
دیدگاه تان را بنویسید