محمدجواد لاریجانی: کسی حق ندارد درباره برنامه هستهای ما زر بزند!
ایران جنگ را وسیله میداند نه هدف و مدیریت جنگ را به خوبی میداند. پروژه حذف آمریکا از منطقه به عنوان هدف اصلی جمهوری اسلامی است؛ مذاکره با آمریکا بیمعناست و تنها با نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل قابل پذیرش است.

محمدجواد لاریجانی تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگوی زنده تلویزیونی درباره ابعاد جنگ ایران و رژیم صهیونیستی و برنامه هسته ای ایران اظهاراتی جالب توجه داشت که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید.
*جنگ تحولات خود را دارد و ما در برابر هر اقدامی از آن ها اقداماتی را داریم که خود بازکننده مسیر است. ما به دنبال گسترش جنگ نیستیم زیرا دلیل ندارد که یک جنگی گسترش پیدا کند اما اگر چنین چیزی رخ دهد مقابله به مثل خواهیم کرد.
*حتی یک خراش به تأسیسات هستهای برای ما جدی است، اگر صدمه جدی به تأسیسات انرژی ما وارد شود همه کشورهای حاشیه خلیج فارس باید احساس نگرانی کنند.
*این تحول به معنای آن نیست که آمریکاییها از خواست خود برای سلطه بر منطقه دست برداشتهاند؛ خیر، اما امروز با یک شکست بزرگ مواجه اند و ناگزیرند عقبنشینی کنند و به سراغ طراحی نقشهای جدید بروند. آن چه در حال وقوع است، در حقیقت نتیجه پیروزیهای ماست. این پیروزیها میتواند بسیاری از معادلات را تغییر دهد، همانگونه که پیروزی ما در جنگ تحمیلی بسیاری از مسیرهای آینده را ترسیم کرد.
*گذشته از تأمین منافع و امنیت ملیمان، این پیروزیها برای ملت ما تجربهای تاریخی و تمدنی خواهد ساخت. ملتی که از دل طوفانها و بحرانها، سربلند بیرون بیاید، به سرمایهای عظیم در حکمت عملی و اجتماعی دست پیدا میکند. من آیندهای بسیار درخشان برای کشورمان میبینم، البته مشروط به آن که خویشتنداری و استقامت را فراموش نکنیم.
*امروز بیش از هر زمان دیگری باید به آینده امیدوار بود. ما اهل جنگافروزی نیستیم، اما از جنگ نیز نمیهراسیم. نترسیدن، معنای واقعی مقاومت است. برخی از جوانترها که تجربه دفاع مقدس را ندارند، ممکن است با شنیدن صداهای انفجار و عملیات، دچار ترس شوند، اما طبیعی است. این وظیفه ماست که با آرامش، وحدت و ایمان، این نسل را همراه خود کنیم. اگر کنار هم باشیم، حتماً پیروز خواهیم شد.
*ایران جنگ را وسیله میداند نه هدف و مدیریت جنگ را به خوبی میداند. پروژه حذف آمریکا از منطقه به عنوان هدف اصلی جمهوری اسلامی است؛ مذاکره با آمریکا بیمعناست و تنها با نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل قابل پذیرش است.
*روش جمهوری اسلامی ایران در تعامل با پرونده هستهای، روشی بسیار معقول و مدبرانه بود. ما اهل گفتوگو هستیم، اما نه اهل تسلیم. حتی الان که آنها در حالت استیصال قرار گرفتهاند، به دنبال ایجاد فضای فریبکارانهای هستند که بگویند ایران به سمت سازش رفته است، در حالی که این توهمی بیش نیست.
*ایران امروز، در میدان نبرد رسانهای نیز پیشتاز است. وقتی دشمنان ضربه میخورند، سعی در پنهانسازی و تحریف واقعیت دارند؛ اما در ایران، رسانهها با مردم صادقاند و حقیقت را منتقل میکنند. این تفاوت در فرهنگ و عملکرد دو طرف، از زمین تا آسمان است.وی افزود: فرهنگ مقاومت ما فرهنگی است که ریشه در فداکاری و معنویت دارد. ملت ما با افتخار شهید میدهد و با افتخار مسیر خود را ادامه میدهد. در مقابل، دشمن با ترس، اضطراب و تزلزل همراه است. آنها اگر یک افسرشان مجروح شود، ماهها پنهانش میکنند، اما در ایران، شهدا را بر دوش میگیریم و با افتخار بدرقهشان میکنیم.
*پاسخ جمهوری اسلامی ایران به این تجاوز، تنها نظامی نخواهد بود. در کنار اقدام قاطع نظامی که برای پشیمانسازی دشمن ضروری است، تهران بهدنبال بهرهبرداری سیاسی و حقوقی از این فرصت برای بازتعریف جایگاه خود در نظام بینالملل است. نکته کلیدی در این رویکرد، تعلیق همکاریهای داوطلبانه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است؛ اقدامی که پیشتر از آن بهعنوان یکی از ابزارهای فشار غرب علیه ایران استفاده میشد. کسی حق ندارد درباره برنامه هستهای ما زر بزند!
*با تعلیق تعهدات، ایران نه از معاهده انپیتی خارج میشود و نه لزوماً مسیر نظامی را برای برنامه هستهای خود برمیگزیند، اما به غرب و نهادهای بینالمللی هشدار میدهد که دوران باجخواهی و فشار بیپاسخ به پایان رسیده است. جمهوری اسلامی اکنون صراحتاً اعلام میکند که ادامه حضور در ترتیبات هستهای بینالمللی مشروط به احترام کامل به منافع و حاکمیت ملی ایران است.
دیدگاه تان را بنویسید