روایت فتح/ چرا میگوییم ایران پیروز شد؟
رژیم صهیونیستی، شب و روز موشک خورد. پایگاههای نظامیاش در حیفا، تلآویو و دیگر مناطق اشغالی، هدف دهها موشک نقطهزن ایران قرار گرفت. آنچه بیش از هر چیز برای ناظران بینالمللی اهمیت داشت، عبور موفق موشکهای ایران از سامانههای پدافندی آمریکایی بود؛ اتفاقی که عملا بازدارندگی اسرائیل را بیاثر و حتی بیمعنا کرد.

صبح نو: جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، یکی از نقاط عطف در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیا و حتی جهان بود. این نبرد، نه صرفا در عرصه نظامی، بلکه در سطوح رسانهای، شناختی، روانی و سیاسی نیز جریان داشت و با همه پیچیدگیهایش، به وضوح حامل این پیام مهم بود که جمهوری اسلامی ایران، نهتنها عقب ننشست، بلکه با قدرت، انسجام و اقتدار، پیروز میدان شد.
آغاز نبرد؛ دروغ «برقآسا بودن» عملیات دشمن
رژیم صهیونیستی با توهم تحقق پروژه «لیبیسازی ایران» و همراهی پنهان و آشکار برخی شرکای منطقهای و فرامنطقهای، حملاتی را به اهدافی در ایران آغاز کرد. تحلیلها و اسناد متقن نشان میدهند که هدف اصلی این تهاجم، نابودی توانمندیهای دفاعی و هستهای ایران و سپس سرنگونی نظام جمهوری اسلامی از طریق فشارهای روانی، اجتماعی و عملیات میدانی بود.
اما این حمله، نهتنها به اهداف خود نرسید، بلکه منجر به آغاز ضدحملهای تمامعیار از سوی ایران شد که معادلات دشمن را در هم شکست.
شوک به تلآویو
رژیم صهیونیستی، شب و روز موشک خورد. پایگاههای نظامیاش در حیفا، تلآویو و دیگر مناطق اشغالی، هدف دهها موشک نقطهزن ایران قرار گرفت. آنچه بیش از هر چیز برای ناظران بینالمللی اهمیت داشت، عبور موفق موشکهای ایران از سامانههای پدافندی آمریکایی بود؛ اتفاقی که عملا بازدارندگی اسرائیل را بیاثر و حتی بیمعنا کرد. در کنار آن، پایگاه استراتژیک العدید قطر - متعلق به ارتش آمریکا - نیز با حملات موشکی ایران مواجه شد؛ پیامی روشن به واشنگتن: جنگ با ایران، تنها محدود به مرزهای جغرافیایی نخواهد بود.
از منظر تابآوری اجتماعی، جامعه ایران نشان داد که از نظر روانی، درک دقیقی از شرایط دارد. خیابانهای تهران آرام بود، فعالیتهای فرهنگی، هنری و اجتماعی ادامه داشت، سینماها و سالنهای موسیقی باز بودند. در مقابل، تلآویو در اضطراب فرورفت، مردم چندبار در روز به پناهگاهها پناه میبردند و تظاهرات ضدجنگ در خیابانهای شهر شکل گرفت. آنچه در میدان جنگ مهمتر از تلفات و خسارات است، تحمل اجتماعی و ثبات روانی یک ملت است. ایران این نبرد را با آرامش روانی پشت سر گذاشت، اما جامعه اسرائیل دچار شکاف عمیق روحی شد.
انسجام ملی، دشمن را غافلگیر کرد
اسرائیل و متحدانش تصور میکردند که جنگ با ایران، جامعه را دچار شکافهای درونی میکند. اما برعکس، جامعه ایران یکپارچه شد. نخبگان، جناحهای سیاسی، نیروهای مردمی و ارتش در کنار سپاه پاسداران با هماهنگی کامل عمل کردند. وقتی فرماندهای شهید میشد، بلافاصله جایگزینی توانمند وارد میدان میشد. این انسجام و قدرت سازمان رزم، دشمن را غافلگیر کرد.
شکست پروژههای دشمن
از مهمترین اهداف اسرائیل، نابودی کامل تأسیسات هستهای ایران بود، اما اطلاعات متعدد از منابع غربی نشان میدهد که این تأسیسات، آسیب جدی ندیدهاند. مواد غنیشده همچنان در کشور حضور دارند، ساختار فنی و انسانی صنعت هستهای ایران پابرجاست و فعالیتها ادامه دارد. همین موضوع خشم شدید ترامپ را برانگیخت؛ او رسانههای آمریکایی را دروغگو خواند که مدعی «پیروزی اسرائیل» شده بودند.
نتانیاهو، در کنار اهداف میدانی، به دنبال تقویت پروژه «رژیمچنج» بود؛ اما این گزاره، در متن این جنگ، عملا به شوخی تبدیل شد. نهتنها ساختار حاکمیت ایران تضعیف نشد، بلکه اعتبار آن در میان مردم و در سطح منطقهای تقویت شد. تلآویو که ابتدا با اعتماد به نفس وارد جنگ شده بود، در روزهای پایانی، دست به دامن آمریکا شد تا با وساطت، جلوی ادامه حملات ایران را بگیرد. در نهایت، جنگ به شکلی متوقف شد که تحلیلگران آن را «تحمیل توقف جنگ به اسرائیل» توصیف کردند.
ورود جمهوری اسلامی به جنگ، بدون تردید و با شجاعتی مثالزدنی صورت گرفت. این تصمیم از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی اتخاذ شد و با هدایت حکیمانه ایشان، تمامی اقدامات نظامی و رسانهای در چارچوبی دقیق، هدفمند و متناسب با تهدیدات دشمن پیش رفت. رهبری راهبردی این نبرد، یکی از کلیدهای اصلی پیروزی بود.
ایران پیروز میدان شناختی
امروز، میدان نبرد صرفا عرصه موشک، پهپاد و سرباز نیست. دشمن تلاش کرد با جنگ روانی، مردم ایران را ناامید و جامعه را نگران کند، اما این عملیات شناختی شکست خورد. بسیاری از تحلیلگران غربی، به صراحت اذعان کردند که روایت ایران، مؤثرتر و واقعیتر بوده است.
ملت ایران فهمیدند که جنگ، تحمیلی است و هدف، تجزیه ایران و نابودی موجودیت جمهوری اسلامی است. بنابراین ایستادگی کردند.
چرا میگوییم ایران پیروز شد؟
در روز دوازدهم، شورای عالی امنیت ملی بهطور رسمی اعلام کرد که رژیم صهیونیستی، پس از درخواستهای مکرر برای آتشبس، مجبور به توقف عملیات شده است.
بیانیه رسمی منتشر و تأکید شد که دشمن با تحمیل پاسخهای کوبنده، به پذیرش شکست و توقف تهاجم رضایت داده است. سپاه پاسداران نیز در آخرین ساعات پیش از آتشبس، ۱۴ موشک به مواضع حساس دشمن شلیک کرد تا نشان دهد که توقف، از موضع ضعف نیست، بلکه از موضع قدرت است. ایران قطعا در نبرد با اسرائیل پیروز شد، برای این گفته دلایل متعددی نیز وجود دارد. اول اینکه تجاوز اسرائیل موجب یکپارچگی اجتماعی شد. جامعه ایران در برابر دشمن یکپارچه شد، بدون شکافهای داخلی.
از سوی دیگر دیدیم که نیروهای مسلح بدون اختلال به عملیات ادامه دادند. رژیم صهیونیستی روزانه موشک خورد و ساختار اجتماعیاش آسیب دید.
یک نکته مهم دیگر اینکه توان هستهای کشور علیرغم کمک آمریکا و کشورهای دیگر محفوظ ماند، مواد غنیشده، نیروگاهها و ساختار دانشبنیان حفظ شدند. از سوی دیگر صنعت هستهای ما بومی است و در صورتی هم که آسیبی ببیند میتواند با سرعت ساخته شود.
نکته مهم دیگر اینکه پایگاه آمریکا موشک خورد و پیام روشن به حامی اصلی اسرائیل ارسال شد.
در این نبرد تلاش دشمن برای رژیمچنج شکست خورد. همچنین چهره واقعی غرب عیان شد، مردم فهمیدند که «غرب» مدافع حقوق بشر نیست، بلکه شراکت در تجاوز دارد.
نکته دیگری که نباید از آن غافل شد این است که هویت پهلوی بدون نقاب برملا شد، تحلیلها و شواهد نشان داد که وابستگی پهلوی به رژیم صهیونیستی حقیقت دارد.
از سویی هم آگاهی سیاسی افزایش یافت و آموختیم که هرگز نباید از دشمن غافل شود.
حمایت جهانی از ایران و شکست پروژه ایرانهراسی
در جریان این جنگ یکی از نکات برجسته هم، واکنش گسترده و مثبت مردم کشورهای مختلف جهان نسبت به جمهوری اسلامی ایران بود. این حمایت نهتنها نشاندهنده جایگاه ویژه ایران در میان ملتهای منطقه و فراتر از آن است، بلکه شکست پروژه «ایرانهراسی» و تلاشهای رسانهای غرب را به وضوح نمایان کرد.
درحالیکه دشمنان جمهوری اسلامی با تبلیغات سنگین و ایجاد جو ترس و وحشت سعی داشتند تصویر ایران را کشوری خطرناک و منزوی نشان دهند، واکنشهای مردمی و حتی دولتی از سراسر جهان خلاف این ادعا را ثابت کرد. در کشورهای منطقه و در قارههای مختلف، میلیونها نفر با برگزاری تظاهرات و راهپیماییهای گسترده، حمایت خود را از مردم ایران و مقاومت آنان اعلام کردند. این حمایتها غالبا در قالب محکومیت تجاوزات رژیم صهیونیستی و دفاع از حق حاکمیت و استقلال ایران بروز یافت.
یکی از عوامل مهم در موفقیت این واکنشهای مردمی، آگاهی بالای افکار عمومی نسبت به اهداف واقعی دشمن بود. مردم بسیاری از کشورها دریافتند که هدف اصلی جنگ روانی و رسانهای علیه ایران، تضعیف اراده ملت ایران و ایجاد شکافهای داخلی است. اما بهرغم این تلاشها، اتحاد و انسجام ملت ایران در میدان داخلی، الگوی روشنی برای دیگر ملتها شد و نشان داد که ایستادگی و مقاومت بهترین راه مقابله با تهاجمات است.
حمایت رسمی برخی کشورها نیز قابلتوجه بود. دولتهای مستقل و برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، با صدور بیانیههای حمایتی، تجاوز رژیم صهیونیستی را محکوم و بر حق ایران در دفاع از خود تأکید کردند. این واکنشها باعث شد تا پروژه «خاورمیانه جدید» که دشمنان برای حذف ایران طراحی کرده بودند، با شکست مواجه شود. تضعیف این پروژه مهمترین دستاورد راهبردی ایران در این نبرد بود.
از سوی دیگر، شکست پروژه ایرانهراسی که سالها بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران استفاده میشد، اکنون بیش از پیش روشن شده است. جنگ روانی دشمنان و تبلیغات منفی که در رسانههای غربی و وابسته به آنها منتشر میشد، در برابر واقعیتهای میدانی و محبوبیت ایران در جهان رنگ باخت. بسیاری از ناظران بینالمللی اذعان کردند که ایران توانسته است چهرهای واقعی و متفاوت از آنچه دشمنانش معرفی میکردند، ارائه دهد؛ چهرهای از یک کشور با مردم مقاوم، فرهنگی غنی و ارادهای پولادین.
این حمایتهای جهانی، علاوه بر تأثیر مستقیم بر روحیه نیروهای مسلح و مردم ایران، نقش مهمی در تضعیف مشروعیت اقدامات دشمنان داشت، زیرا نشان داد که ملتها و دولتها بیشتر از تبلیغات و رسانههای غربی به واقعیتهای میدانی توجه دارند و توانستهاند خط تمایز بین ایران و دشمنانش را به خوبی تشخیص دهند.
در نهایت، این حمایتهای گسترده، تداوم مقاومت ایران را تضمین و پیامی روشن به دشمنان ارسال کرد که هر گونه تهاجم به ملت ایران، نهتنها با پاسخ قاطع مواجه خواهد شد، بلکه ایران در سطح جهانی نیز از پشتیبانی قابلتوجهی برخوردار است. شکست پروژه ایرانهراسی و ناکامی در ایجاد انزوا، بهعنوان یک پیروزی بزرگ در تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ثبت خواهد شد.
درسی بزرگ برای ملتهای منطقه
در نتیجه باید گفت که پیروزی ایران در جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی، نه در اشغال سرزمینی، بلکه در شکستن اراده دشمن، حفظ توان داخلی، حفظ امنیت روانی جامعه و تحمیل عقبنشینی به دشمن بود. جمهوری اسلامی ایران نشان داد که توانایی تقابل مستقیم با قدرتمندترین ارتش منطقه را دارد و اگر لازم باشد، از منافع و موجودیت خود دفاع میکند. این پیروزی، درس بزرگی برای ملتهای منطقه بود و نقطه عطفی در تحولات مقاومت در خاورمیانه. جنگ پایان یافت، اما فهم عمیقتری از معادله قدرت شکل گرفت؛ ایران، نهتنها زنده، بلکه قویتر از همیشه است.
دیدگاه تان را بنویسید