دیپلماسی توئیتری آقای وزیر

کد خبر: 1369205

عراقچی با استناد به عدد «۲۰۰ هزار نیروی جدید»، این پیام را منتقل کرد که فشار نظامی تنها موجب تقویت بدنه مقاومت و بازتولید انرژی اجتماعی برای مقابله با اشغالگری شده است.

دیپلماسی توئیتری آقای وزیر

 توئیت صریح وزیر خارجه ایران مداخله‌ای هوشمندانه در نبرد روایت‌ها و کارزاری سنجیده برای تعمیق شکاف میان تل‌آویو و واشنگتن بود.

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، شامگاه در شبکه اجتماعی «ایکس» به‌صراحت نخست‌وزیر اسرائیل را هدف قرار داد. او نوشت: «نتانیاهو دو سال پیش وعده پیروزی در غزه را داد؛ نتیجه‌اش باتلاق نظامی، صدور حکم بازداشت برای جنایات جنگی و ۲۰۰هزار نیروی تازه‌نفس حماس بود‌ چه می‌کِشد یا موساد چه چیز در مشت دارد؟»

این ادبیات صریح، تند و به‌شدت محاسبه‌شده، تنها واکنشی آنی نبود، بلکه یکی از مؤثرترین مداخلات رسانه‌ای دیپلماسی ایران در میدان جنگ روایت‌ها محسوب می‌شود. عراقچی در قامت عالی‌ترین مقام دستگاه سیاست خارجی کشور، نه‌تنها منفعل نماند، بلکه در لحظه‌ای حساس که واشنگتن، تل‌آویو و بخشی از اروپا در حال هماهنگ‌سازی فاز تازه‌ای از فشارهای چندجانبه علیه ایران بودند، با یک پیام دقیق، چند هدف را همزمان نشانه گرفت.

نتانیاهو زیر ذره‌بین وزیر خارجه ایران

عراقچی در توئیت خود به‌درستی سه محور از شکست‌های راهبردی اسرائیل را برجسته کرد:

فرو رفتن در باتلاق غزه: پس از گذشت حدود ۲۰ ماه از آغاز جنگ، ارتش اسرائیل نه‌تنها موفق به نابودی ساختار نظامی حماس نشده، بلکه به‌اذعان نهادهای امنیتی صهیونیستی، هنوز حماس علیه ارتش صهیونیستی عملیات نظامی انجام می‌دهد.

صدور حکم بازداشت بین‌المللی: دادستان دیوان کیفری بین‌المللی برای نخست‌وزیر و وزیر دفاع اسرائیل حکم بازداشت به‌دلیل ارتکاب جنایات جنگی در غزه درخواست کرده است؛ امری که عملاً نتانیاهو را به یکی از انگشت‌شمار رهبران دنیا با تعقیب بین‌المللی بدل کرده است.

رشد کمی و کیفی نیروهای مقاومت: عراقچی با استناد به عدد «۲۰۰ هزار نیروی جدید»، این پیام را منتقل کرد که فشار نظامی تنها موجب تقویت بدنه مقاومت و بازتولید انرژی اجتماعی برای مقابله با اشغالگری شده است.

شکاف در محور ترامپ – نتانیاهو

اما لایه مهم‌تری از این توئیت، مخاطب داخلی آمریکاست. دونالد ترامپ که با شعار پایان دادن به جنگ پیروز انتخابات شد. برای او، تداوم جنگ غزه، صرف‌نظر از پیروزی یا شکست اسرائیل، صرفاً هزینه‌زاست: هم در صحنه رسانه‌ای آمریکا و هم در حوزه اقتصادی و افکار عمومی جهانی.

عراقچی با اشاره به نقش موساد در مهار کاخ سفید، به‌شکلی کنایی این پرسش را مطرح کرد که چه چیزی باعث شده آمریکا بی‌قید و شرط از سیاست‌های غیرواقع‌بینانه نتانیاهو حمایت کند؟ این سوال، با اشاره به شعارهای انتخاباتی ترامپ، حمایت کور از تل‌آویو، با شعار «آمریکا اول» را در تناقض می داند. درواقع، عراقچی می‌کوشد میان اولویت‌های ترامپ و جاه‌طلبی‌های بی‌پایان نتانیاهو فاصله بیندازد؛ فاصله‌ای که اگر هوشمندانه در افکار عمومی ایالات متحده پررنگ شود، می‌تواند به بازتعریف رابطه واشنگتن – تل‌آویو منجر شود.

دیپلماسی به‌مثابه نبرد روایت‌ها

اهمیت این توئیت، صرفاً در محتوا یا لحن آن نیست، بلکه در زمان‌بندی هوشمندانه و قرار گرفتن آن در قلب یک نبرد دیپلماتیک چندلایه نهفته است. دیپلماسی امروز دیگر محدود به میز مذاکره در وین یا دوحه و یا مسقط نیست؛ میدان اصلی، جایی است که افکار عمومی جهانی و رسانه‌ها به سرعت از آن تأثیر می‌پذیرند.

سخنان عراقچی بار دیگر این اصل را یادآور شد: مذاکره، ابزار مکمل جنگ است، نه جایگزین آن. تهران تنها زمانی پای میز مذاکره می‌نشیند که منافعش تأمین شده و تهدیدی متوجه امنیت ملی‌اش نباشد. در غیر این‌صورت، میدان واقعی، جایی دیگر است: میدان عملیات هوشمند رسانه‌ای، فشار دیپلماتیک و بازدارندگی ترکیبی.

در میانه فشارهای فزاینده علیه ایران، عراقچی به‌جای سکوت یا موضع تدافعی، ابتکار عمل را در میدان روایت‌ها در دست گرفت. این رویکرد، اگر با پشتیبانی منسجم رسانه‌ای، دیپلماتیک و امنیتی ادامه یابد، می‌تواند ضمن تقویت بازدارندگی، شکاف تل‌آویو – واشنگتن را تعمیق و روند تحمیل اراده به ایران را متوقف کند.

خراسان

۰

دیدگاه تان را بنویسید