در ادبیات چشم انداز پذیرفتیم به کسی وحی و الهام نمی شود

کد خبر: 31350

دولت نهم بارها گفته است که به قوانین قبلی پای بند نیست اما باید قوانین خودش را ارایه نماید.کشور بدون قانون نمی توانیم داشته باشیم. دولت نهم رویکرد هرج و مرج دارد.نه برنامه چهارم و چشم انداز را قبول می کند و بودجه سالانه را بر اساس آن می نویسد و نه حتی به بودجه سنواتی خودشان پای بند است و در سفرهای استانی آن را زیر پا می گذارد.با تمام شعارهایی که دولت داده قیافه خوشحالی در هیچ کس دیده نمی شود.

در ادبیات چشم انداز پذیرفتیم به کسی وحی و الهام نمی شود

دکتر ستاری فر رئیس اسبق سازمان منحل شده مدیریت و برنامه ریزی به سوال هاي كاربران «نوانديش» پاسخ داد. به گزارش «فردا»، ستاری فر در مورد تحولات سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: یکی از نکات کلیدی که باید در اقتصاد ایران مورد توجه قرار گیرد جایگاه و کیان سازمان مدیریت و برنامه ریزی است و چگونگی نگاه حاکمیت به توسعه کشور.دربرنامه چهارم و ادبیات چشم انداز بنا بود که فقط در تهران ننشینیم و به کل کشور سفر داشته باشیم. کشور ما با این وسعت و تفاوت های اقلیمی و تفاوت در ظرفیت ها در واقع همانند چندین کشور اروپایی است. در ادبیات چشم انداز قبول کردیم که در تهران به کسی وحی و الهام نمی شود. بنابراین خیلی از داده ها و اطلاعاتی که باید برای برنامه ریزی در اختیار داشته باشیم نداریم.مثلا نمی دانیم در مازندران چه نقاط قوت و ضعفی وجود دارد. در تهران نشستن و برای کل کشور برنامه ریختن انکار استعدادهای استان هاست. پس قرار شد مثل یک دولت فدرال عمل شود، اما چون فدرالیسم با قانون اساسی هماهنگ نبود گفتیم اسمش را نمی آوریم اما رسمش را می آوریم. قرار بود به استان ها در حد گسترده ای اختیار داده شود. از این رو در دولت و سازمان برنامه و کمیسیون مربوطه در مجلس گفته شد که استاندار رییس جمهور استان شود. شورای برنامه ریزی استان هم که متشکل از مدیران استان است بشود هیئت دولت استان و سازمان مدیریت هم به نهاد تخصیص دهنده منابع تبدیل گردد. از این رو بنا بود که استانداری (up garade)شود و استاندار فقط وزارت کشوری نباشد. یعنی صرفا صبغه سیاسی و امنیتی نداشته باشد. در برنامه چهارم استاندار مقام توسعه ای استان بود. بنابراین دیگر استاندار را وزرات کشور نمی توانست معرفی کند. بنا شد تیمی از وزرات کشور، سازمان برنامه و معاون اول رییس جمهور استانداران را انتخاب کنند.برای تقویت بیشتر استانداران قرار شد رییس سازمان مدیریت،معاون استاندار شود.نه این که سازمان منحل شود.مقرر شده بود در استان ها سند توسعه استان با رویکرد ملی وجود داشته باشد.همان طور که گفتم الان ما نمی دانیم استان ها در این کشور چه کاره اند.مثلا مازندران استانی توریستی است یا کشاورزی؟ با تدوین سند توسعه استانی می شد فهمید که مثلا مازندران در افق بیست ساله در کشور به کجا می رسد و چگونه؟این برنامه با منحل شدن سازمان مدیریت که پاک کردن صورت مساله است منتفی شد. اساسا قرار بود وزارت کشور (Down grade) شود اما در انحلال سازمان مدیریت قوی تر شد و سازمان توسعه ای مدیریت در چارچوب نهادهای انتخاباتی و سیاسی قرار گرفت که از نظر من یکی از ضربه های جدی به توسعه کشور و یکی از ضربات جدی به رویکردها، مضامین و مفاهیم برنامه چهارم و چشم انداز است. وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا ما در كشور خود قادر نيستيم قوانين را با ديد ملي تدوين كرده تا آنها دستخوش تغييرات دولت و يا مجالس نباشند، گفت: قوانین با دید ملی تصویب می شود. برنامه چهارم و چشم انداز با مشارکت دولت، دستگاه ها، دانشگاه،مقام رهبری و مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان بوده است. آن چه مهم است این که باید اعتقاد و پای بندی به قوانین ملی شود که متاسفانه نیست. به قول معروف دو صد گفته چون نیم کردار نیست.ما دوست داریم قوانین زیبا بنویسیم و اهداف خودمان را لحاظ کنیم ولی وقتی قوانین تصویب شد دیگر دنبالش نمی رویم.قانون ترافیکی ما چیزی از قانون ترافیکی آلمان کم ندارد اما فرهنگ ترافیکی ما با فرهنگ ترافیک آلمان بسیار متفاوت است.دولت نهم بارها گفته است که به قوانین قبلی پای بند نیست اما باید قوانین خودش را ارایه نماید.کشور بدون قانون نمی توانیم داشته باشیم. قانون بد بهتر از هرج و مرج است.دولت نهم رویکرد هرج و مرج دارد.نه برنامه چهارم و چشم انداز را قبول می کند و بودجه سالانه را بر اساس آن می نویسد و نه حتی به بودجه سنواتی خودشان پای بند است و در سفرهای استانی آن را زیر پا می گذارد. این هرج و مرج است که ما را به جایی نمی رساند. با تمام شعارهایی که دولت داده قیافه خوشحالی در هیچ کس دیده نمی شود. بخش کفش، پوشاک، بازار مدرن و سنتی، پیمانکاران و مهندسین و هیچ کس قیافه شاداب ندارند و همه جا قیافه افسرده دیده می شود.یکی از دلایل این افسردگی عدم پای بندی به قوانین است. ستاری فر درباره مقایسه عملکرد دولتهای پس از انقلاب گفت: دولت میر حسن موسوی دولت جنگ بود.اولا این دولت هزینه ها را باید تامین می کرد و ثانیا اقتصاد را در حدی که بود نگه می داشت. در هر دو این امور هم موفق بود.بحث چپ و راست و این ها هم درباره این دولت مطرح نیست. شرایط جنگ بود و باید اقداماتی مثل کوپنی شدن انجام می شد. چرچیل و روزولت راست هم در زمان جنگ به دخالت در اقتصاد پرداختند.حتی کوپن از دولت پرچیل شروع شد.نمره دولت موسوی خوب بود.دولت هاشمی بستر ساز بود و نمره قبولی در زیر ساخت ها داشت. دولت خاتمی دولت ثبات اقتصادی و بستر تحرک اقتصادی بود که سیاست خارجی پرتحرک نیز آن را تقویت می کرد.اما دولت نهم به دستاوردهایی که در 16 سال گذشته وجود داشته به خصوص دستاوردهای مهم حقوقی و تشکیلاتی پای بند نیست. وی در رابطه با اينده اقتصاد ايران نیزاظهار داشت:من کارشناسم و نمی توانم پیش بینی بکنم.ما در کشورمان تمدن افتخار برانگیزی داریم. به مردم که فکر می کنم با یک حاکمیت کارآمد که در چشم انداز طراحی شده بود می توان به همه جا رسید و در منطقه اول شد.ولی با این اوضاع آینده خوبی نمی بینم.همه جا و همه کس باید با نگاه به گذشته و رو به آینده حرکت کنیم و چیزی نباید از صفر شروع شود. ستاری فر در ادامه افزود: رییس جمهور سوگند یاد کرده است که ظرفیت های قانون اساسی را حفظ کند.من سوالی از رییس جمهور دارم که اگر رییس جمهور آینده خواست سازمان برنامه داشته باشد چه کار باید بکند؟برخی می گویند سازمان مال رییس جمهور است و او می تواند هر کاری خواست با این سازمان انجام دهد.سازمان مال همه است.اختیار آن با رییس جمهور است ولی مالکیت آن خیر.سازمان متعلق به رهبری، مجلس و دولت هم است و نباید منحل می شد. آن هم در جایی مثل وزارت اقتصاد که سیستمی قرون وسطایی دارد. در حالی که سازمان در دوره اصلاحات با وجود تمام مشکلاتی که بود بهترین نهاد دولت بود.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت