یک جرعه لاپلاس

کد خبر: 33209

علیرضا فرقانی

مساله‌های ریاضی عموما از 3 بخش عمده تشکیل می‌شود: 1. ورودی یا مواد اولیه، که باید با آن‌ها بازی نمود و از آن‌ها برای حل مساله استفاده کرد. 2. تابع یا نظامی است که داده یا مواد اولیه در آن قرار می‌گیرد و از مجرای آن نظام عبور می‌کند که می‌توان آن را مهم‌ترین بخش مساله دانست. 3. خروجی است، که وقتی مواد اولیه از کانال و مجرای تابع عبور نمود، پاسخی به دست می‌آید که همان هدف مورد نظر ماست. در علم ریاضی، روشی وجود دارد به نام لاپلاس‌گیری که کاربردهای گوناگونی دارد. یکی از برجسته‌ترین موارد کاربرد آن لاپلاس، در مورد مساله‌ای است که هم ورودی یا مواد اولیه آن مشخص است و هم خروجی آن. اما تابع در آن مساله مجهول است. در چنین صورتی می‌توان توسط قضیه‌ی لاپلاس و لاپلاس‌گیری، تابع مورد نظر را با توجه به آن ورودی مشخص، و همچنین خروجی معین، برآورد نمود. آقای حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی، در مصاحبه‌ای مبسوطی با گاهنامه ذکر*، ادعا کرده است که اسلام احکام اقتصادی دارد، اما نظام اقتصادی ندارد، همان‌گونه که نظام مهندسی و ... ندارد. هدف در این نوشتار، تلاش بر اثبات وجود نظام‌های گوناگون در اسلام نیست، بلکه سعی بر این است که با یکی از ساده‌ترین مباحث علم ریاضی - یعنی قضیه لاپلاس- ادعای اين حزب لیبرال دموکرات کارگزاران ارزيابی شود. بنا به گفته آقای مرعشی، اسلام احکام اقتصادی دارد، اما نظام اقتصادی ندارد. مبتنی بر قضیه‌ی لاپلاس، می‌توان گفت احکام اسلام، همان ورودی یا مواد اولیه، در طرح مساله محسوب می‌شوند. از سوی دیگر، خروجی که همان اعمال و رفتار افراد و جوامع دینی در دین اسلام، در قالب انتظار خدا از مومن مسلم، مشخص و روشن است. حال مبتنی بر قضیه‌ی لاپلاس، پرسش این است: وقتی ورودی و خروجی مشخص باشد، چگونه ممکن است "تابع" یا "نظام" مربوطه مشخص نباشد!؟ و پرسش اعتقادی و دینی این است: چگونه ممکن است ورودی خاصی وجود داشته باشد، اما بدون هیچ تابع و نظامی، انتظار خروجی خاصی موجود باشد! چطور خالق مطلق، می‌تواند عدالت را از مخلوق خود طلب کند و به عنوان خروجی طلب تقوای الهی نماید بدون این‌که نظام و سیستمی به عنوان کانال و مجرای عبور آن ورودی قرار داده باشد! این‌که اسلام، احکام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به عنوان مواد اولیه دارد و از مسلمین و مومنین طلب خروجی مناسب می‌نماید، مبین این نکته است که می‌توان مدعی شد اسلام واجد نظام در هر یک از این حوزه‌هاست.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت