تاملي بر چرايي افزايش قيمت ارز و طلا در بازار ايران!

کد خبر: 121951

محمدعلي وکيلي

ابتکار: اين اولين بار نيست که بازار طلا و ارز دچار،نوسانات شديد قيمتي مي‌شوند و البته نوسان مخصوص ارز و طلا هم نيست .سالها اقتصاد ما گرفتار التهاب در قيمت اقلام مهم مثل مسکن،محصولات صنعتي و اکنون ارز و طلا مي‌باشد اما نکته جالب براي اين قلم که صاحبش از تخصص لازم در حوزه اقتصاد برخوردار نيست،نحوه مواجهه کارشناسان اقتصاد و بخصوص بخش اقتصادي دولت با اين پديده هاست.تکرار تک نسخه‌ها توسط منتقدان وضع اقتصادي و مدافعان آن ذهن توده مردم را نيز با اين عناوين آشنا کرده است.همواره منتقدان، اقتصاد ايران را متهم به بيماري مزمن هلندي مي‌کنند و اينکه نقدينگي بالا در بازار عامل نوسانات اصلي است و کارشناسان اقتصادي دولت در نقطه مقابل با انکار بيماري مزمن و خطرناک،آنرا عارضه ‌اي موقتي و حتي ناشي از عوامل خارج سيستم برمي شمارند.در تحليل چرايي افزايش قيمت طلا و ارز که اين روزها شاهديم نيز با اين دو نظر روبرو هستيم . کارشناسان اقتصادي دولت معتقدند اين پديده، تابعي از اقتصاد جهاني است و براساس شاخص قيمت‌هاي جهاني نوسانات داخلي را ارزيابي مي‌کنند..منتقدين نيز همچنان بر نظريه بيماري هلندي پاي مي‌فشارند و رابطه چنداني بين اقتصاد داخلي و اقتصاد جهاني قايل نيستند.اين دوگانگي نظريه و تحليل در مسايلي همچون نرخ تورم و رشد اقتصادي نيز خودنمايي مي‌کند. نرخ رشد اقتصادي که از مجاري رسمي اعلام مي‌شود با تحليل ديگر اقتصاددانان داخلي ناسازگار است. آنچنانکه نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزي مورد پذيرش ديگران نمي‌باشد. حال مردم مي‌پرسند چرا؟مگر منطق اقتصاد، اصلاح طلب يا اصولگرا مي‌شناسد که اگر اصولگرايان حاکم بودند مبناي تحليل تفاوت کند با آنچه که اصلاح طلبان مي‌پندارند.اين در حالي است که هر کس اندکي مطالعه در حوزه عمومي اقتصاد داشته باشد مي‌داند که در کشورهاي پيشرفته صنعتي مبناي عمده سيستم، پولي وام يا اعتبار است و نه پول نقد،در حالي که در کشور ما اين مبنا برعکس است . در کشورهاي صنعتي ميانگين پول نقد در خرده فروشي‌ها، املاک، کارخانجات، نفت و طلا چيزي حدود 10درصد مي‌باشد و بقيه آن وام است به عبارت ساده تر اقتصاد در کشورهاي پيشرفته بر اساس وام مي‌چرخد اما در کشورما اين عدد بر عکس است يعني 90درصد زندگي مردم و اقتصاد برپايه پول نقد است و ده درصد آن بر اساس وام و اعتبار مي‌باشد. بر اين اساس، مبناي تحليل سقوط و افزايش قيمتها در کشور ما با کشورهاي صنعتي تفاوت فاحش دارد. پس انگيزه افزايش ناگهاني شاخص‌هاي سهام بورس،طلا و ارز در کشور ما چيست؟ همواره گفته شده اقتصاد يک کل به هم پيوسته است ،نمي توان يک حلقه آن را گرفت و بقيه حلقه‌ها را رها نمود. سياست‌هاي پولي در بخش مسکن بقيه بخش‌ها را نيز متاثر مي‌کند .اکنون اقتصاد ايران در بخش‌هاي مهمي چون مسکن با رکود شديد روبروست. مسکن در اقتصاد ايران يکي از گلوگاه‌هايي بود که مي‌توانست بخش زيادي از نقدينگي جامعه را جذب نمايد .وقتي با سياست‌هاي کنترلي اين گلوگاه بسته شود، به طور طبيعي حجم زيادي از نقدينگي سرگردان جامعه به ديگر سو مي‌رود. زماني که بخش مسکن جاذبه سرمايه گذاري نداشته باشد،بورس،طلا و ارز پر جاذبه خواهند شد .نتيجه اينکه مهمترين دليل افزايش قيمت در بخش بورس،طلا و ارز، ناشي از رکود ديگر بخشهاي اقتصادي و هجوم نقدينگي سرگردان به اين بخشهاست. به طور طبيعي ظرفيت اين بخشها براي تحمل اين حجم نقدينگي محدود است و بايد انتظار تورم کاذب را داشت .چنانچه بسياري از کارشناسان اعتقاد دارند رشد شاخص‌هاي بورس نه در نتيجه فعل و انفعالات اقتصادي که به دليل رکود حاکم بر بخش‌هاي ديگر اقتصاد و سرازير شدن نقدينگي جامعه به بورس است. حال اگر با دخالت دولت اين بخشها هم جاذبه خود را از دست دهند،آنگاه بايد منتظر تورم و ترکيدگي قيمت در بخش‌هاي ديگري بود .ريال حاصل از فروش ارزهاي نفتي، همانند آبي است که خونريزي را تشديد مي‌کند.راه حل اينست که تمام حلقه‌هاي پازل اقتصاد مي‌بايست با قواعد اقتصاد کار ويژه خود را داشته باشند و از تحرک لازم برخوردار گردند. مجموع بخش‌هاي اقتصاد بايد تحرک يابند و در نهايت ما شاهد رشد اقتصادي واقعي گرديم . در شرايط فعلي،تورم بر فراز آمارهاي رسمي و غير رسمي به عنوان يک واقعيت خود را بر زندگي مردم هر روز بيشتر تحميل مي‌کند و بدانيم تورم مالياتي است که از جيب فقرا برداشت و به جيب اغنياء ريخته مي‌شود بنابراين اقتصاد تورم زده با عدالت فرسنگ‌ها فاصله دارد و راه حل‌هاي مقطعي،شتابزده و غير جامع که محصول دوران اضطرار مي‌باشد جوابگوي بحران‌هاي به وجود آمده نيستند. بخش‌هاي مختلف اقتصاد جزاير منفک از هم نيست که هر کدام تابع يک نوع سياست باشد.مجموعه سياست‌ها و برنامه‌ها مي‌بايست مجموعه اقتصاد کشور را به حرکت درآورد.اگر علايم بهبودي،رشد و توسعه اقتصاد خود را نشان دهد آنگاه مي‌توان به آينده اميدوار شد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

تازه های سایت