جزیره هرمز، خاک قرمز و مسئولیت اخلاقی ما

کد خبر: 1355591

جزیره هرمز، خاک قرمز و مسئولیت اخلاقی ما

جزیره هرمز، خاک قرمز و مسئولیت اخلاقی ما

افشین خماند-لقب دادگر یاد می‌شود
او را پسرش کشت؛ خسرو پرویز با کمک دایی‌هایش
ما امروز خسرو پرویز شده ایم همه و به جان هرمز افتاده‌ایم و تا نمیرد فکر می‌کنیم، پادشاه نمی‌شویم
گیرم کل پادشاهی ما مملکتی به اندازه ۴تا دانه شن و ماسه باشد
همین که هرمز کوچک خودمان را داشته باشیم،سلطانی برای خودمان هستیم؛صاحبقران و فاتح
آلدو لئوپولد راست می‌گوید ما تا وقتی از موضع فاتح با زمین روبه رو شویم و نپذیریم که ما و همه آن چه در زمین است با هم برابریم با تخریب زمین، به نابودی خودمان کمک می‌کنیم، او با مفهوم اخلاق زمین سعی در ترویج این نکته دارد که انسان باید دریابد که زمین و همه منابع آن ارزش ذاتی دارند نه ارزششان برای منفعت آدمی است
آن چه لئوپولد می گوید با زبان دیگر در پارلمان اشیای برونو لاتور تجلی می‌یابد
لاتور می‌گوید که مدرنیته طبیعت را از سیاست حذف کرده و همین توهم تسلط بر طبیعت انسان را دچار مشکل کرده و راه حل هم تشکیل پارلمانی از اشیا است با همه انسان‌ها و غیر انسان‌ها
اگر طبیعت به سیاست بازنگردد
اگر غیر انسان توسط انسان استعمار شود
اگر خاک هرمز. در شبکه باقی نماند
اگر توازن برهم بخورد
این کار نه فقط تخریب محیط‌زیست، بلکه تخریب «ما»ست
مارکس هم در دستنوشته ها یکی از انواع بیگانگی را بیکانگی انسان با طبیعت می داند
از نگاه او طبیعت، بدن غیر ارگانیک انسان است… اما در نظام مالکیت خصوصی، این بدن از انسان ربوده شده و به کالایی در بازار بدل می‌شود
یعنی سود اندیشی، رابطه اندام‌وار و شاعرانه انسان را با زمین را به زابطه ای ابزاری و خشن بدل می‌کند
آن قدر خشن که ما داریم هرمز را می‌کشیم‌
می‌دانی عاقبت خسرو‌پرویز چه شد؟
پسرش شیرویه او را کشت

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید