سرويس سياسي «فردا»- امیر حمزه نژاد؛ بازهم روايتي ديگر از مساله انتخابات سال 88. انتخاباتي كه هنوز آتش تهيه دو گروه تندرو ست تا بدان بدمند و با بازيسازي در اين زمينه خود را در فضاي سياسي مطرح كنند. سعيد حجاريان كه يكي از متهمين حوادث پس از انتخابات 88 رياست جمهوري است، روايتي تازه از مسائل سياسي آن زمان بازگو كرده است. وي كه چندي پيش با يكي از خبرگزاريها مصاحبه مفصلي را در اين زمينه انجام داده، جمله خاصي را در اين زمينه بيان كرد كه مورد انتقاد هر دو گروه سياسي قرار گرفت. حجاريان مساله تقلب در انتخابات را با يك علامت سئوال ديگر روبرو ساخت و بيان كرد كه تقلب در انتخابات صورت نگرفته بلكه « تدليس سيستماتيك» كه در اصطلاح حقوقي به معناي فريب در معامله است، صورت گرفته است. اين موضوع سبب اختلافات بسياري شد. از يك سو افرادي از بيرون از جناح سعيد حجاريان به وي انتقاد كردند كه اگر تدليس بوده است چرا در آن زمان اين موضوع بيان نشده است و اگر قرار است در آينده موارد حقوقي ديگري به مساله اتفاقات انتخابات سال 88 نسبت داده شود، چرا آن زمان اين مساله از مجراي حقوقي مورد بررسي قرار نگرفت و اردوكشيهاي خياباني براي
احراز حقوق اين جناح در سطح شهر به راه افتاد.

يكي از منتقدان اين گروه، عماد افروغ بود كه البته سابقه مخالفتهايي نيز با احمدينژاد دارد و در اين زمينه در جناح ميانه رو اصولگرايي قرار ميگيرد. وي در واكنش به سخنان حجاريان بيان كرد:« یعنی اگر تقلب نبوده، شبهه ظن و یقین نسبت به آن منتفی می شود و تنها شبهه فریب یا تدلیس آن باقی می ماند، پس خود اصلاح طلبان متهم به تدلیس سیستماتیک و فریب سیاسی هستند! در فرهنگ معین آمده: تدلیس به معنای فریبکاری کردن ، فریب دادن و پنهان کردن عیب چیزی است تدلیس از سوی هر کس و در هر سطحی که باشد، به جز فریب دشمن در جنگ رویاروی، امری قبیح است و در سیاست ضد ماکیاولیستی و غیر سکولاریستی انقلاب اسلامی و سیاست علوی جایی ندارد. چرا که ما اعتقاد داریم بین اخلاق و سیاست رابطه است و می گوییم اخلاف هدف غایی است و سیاست جزء اهداف ابزاری است و ما سیاست را وسیله می دانیم و ما از هر وسیله ای برای هدف استفاده نمی کنیم، چه در اعتراض خود و چه در تثبیت یک حکومت..» البته حجاريان با انتقاداتي از جناح خود نيز روبرو بوده است و به نظر
ميرسد كه همين انتقادات سبب شده تا وي در مصاحبه با يكي از سايتهاي وابسته به هاشمي رفسنجاني كه به همين منظور انجام شده حرفهاي گذشته خود در مورد تقلب را تكذيب كند. وي در اين زمينه بيان ميكند كه درباره موضوع تقلب در انتخابات سال 88 سكوت كرده و خبرگزاري تسنيم سخنان وي را وارونه جلوه داده است. حجاريان در توضيح سخنان خود در مصاحبه با اين خبرگزاري ميگويد: »شما اگر با دقت جمله من را بخوانید، در آن مصاحبه گفتم، نه می گویم تقلب شده و نه می گویم تخلف شده؛ می گویم تدلیس شده، و بعد به موضوع تدلیس پرداختم و در واقع در آنجا درباره تقلب، ساکت بودم. تیتری که برای مصاحبه زدند، اشتباه یا تحریف شده بود. من گفتم کاری که در انتخابات 1388 شد، معنای حقوقی دارد. تدلیس هم یعنی این که عجوزه ای را به جای عروسی قالب کنید، آن هم با پول بیت المال. یعنی چند کار شده: اغوا، اغرابه جهل، اختلاس با پول بیت المال و تدلیس.» حجاريان با واژهسازيهاي رندانه در مصاحبه پيشين خود از واژه « تدليس سيستماتيك»كه همان عوامفريبي نظاممند است، استفاده كرد تا افكار عمومي و رسانهها را در يك بازي معنايي گرفتار كند. درواقع پس از به كارگيري اين
اصطلاح حقوقي افكار عمومي در پي تجزيه و تحليل اين واژه رفتند و همين موضوع سبب شد تا رسانهها براي اقناع افكار عمومي به سراغ كارشناسان بروند و معناي دقيق اين اصطلاح را با ماجراي سال 88 بسنجند. البته اينك حجاريان واژههاي ديگري را نيز به اين فهرست افزوده است. حالا حجاريان ميگويد كه تدليس هم نبوده بلكه اصطلاحاتي ديگر نظير خيارغبن فاحش، اغوا، اغرا به جهل و .... بوده است كه اين موضوع نه تنها در انتخابات بلكه در موارد ديگر در فضاي سياسي رخ داده است. حجاريان در اين زمينه ميگويد:« نه تنها در زمان انتخابات، بلکه از زمان شهرداری تهران، و این مصداق رای خریدن است و به همین دلیل معامله مصداق غبن است. غبن فاحش است، به آن خیار غبن وارد و موجب ابطال معامله است. من حتی در آن مصاحبه مثال زدم که ما در سال 1380 که با پول خودمان دفترچه مشق برای دانش آموزان محروم چاپ کرده بودیم، شورای نگهبان دفاتر را جمع کرد و گفت، این مصداق رای خریدن و ممنوع است.» يكي از مباحثي كه در زمينه مواضع متناقض سياسي حجاريان مطرح ميشود اين است كه فردي كه به عنوان تئوريسين يك جناح شناخته ميشود چرا بايد مواضع گوناگوني در شرايط مختلف بگيرد و درواقع
تابع شرايط باشد تا اينكه بر شرايط كشور تاثيرگذار باشد. عدم ثبات قدم حجاريان در جريان سياسي و تكذيب مصاحبههايش از وي فردي غير مستند ساخته است كه بارها به توبه سياسي روي آورده است و البته دگر بار به مواضع قبلي خود به سبب شرايط يا فشار اطرافيانش بازگشته است. حجاريان ماكس وبر را فراموش كرده است ؟ یکی از مهمترین نظراتی که حجاریان طی پانزده سال اخیر به آن پرداخته و حزب مشارکت و بسیاری از اصلاح طلبان نزدیک به این حزب نیز براساس آن به تحلیل ميپرداختند، انطباق شرایط کشور با تئوری ماکس وبر درباره سلطانیسم يا پاتریمونیال بود كه بر اين عقيده بود كه اين شيوه حكومتي در كشورهاي مشرق زمين بسيار رواج دارد كه مانع رشد سرمايهداري در اين كشورها ميشود. البته حجاريان پس از چندي اين مباحث را باطل اعلام كرد زيرا بيان داشت كه ماكس وبر اين الگوي حكومتي را بر اساس حكومت امپراتوري عثماني، چين و مغولها بازسازي كرده است و اين نظريه به طور كل ربطي به ايران ندارد زيرا جمهوري اسلامي ايران بر اساس يك انقلاب مردمي شكل گرفته است و ساختار آن بسيار متفاوت از ساختار اين حكومتهاست. وي تصريح كرد كه اين نظريه را از سر غفلت و بدون نگاه
كارشناسانه و انتقادي به شرايط كشور تعميم داده است. حال تئورسين جريان ليبرال در ايران با فراموشي نظريان ماكسوبر به نظريهپردازي در زمينه انتخابات سال 88 از طريق مباني حقوقي و تعميم آن به شرايط كشور مشغول شده است. اما مشكل در اين زمينه اينجاست كه حجاريان تمام مسائل حقوقي در معاملات را در جرياني كه اصلا يك معامله نبوده است بلكه از طريق يك ساختار تعريف شده سياسي به مقصود ميرسد، تعميم داده است. او حتي در اين زمينه پاي وزارت اطلاعات را نيز پيش كشيده است. اين درحالي است كه افرادي چون دكتر آخوندي، وزير مسكن دولت يازدهم با توجه به سابقهاي كه در اداره انتخابات دارند نسبت به اين مساله موضع گرفتهاند و بيان داشتهاند كه مساله تقلب در چنين ساختاري امكان پذير نيست. شايد بازهم حجاريان اشتباه گذشته را تكرار ميكند و بدون شناخت كافي از ساختار نظام جمهوري اسلامي مساله تقلب در انتخابات يا تدليس و غبن و يا هر واژه ديگري كه در دستگاه تئوري سازي ليبرالها توليد ميشود، مطرح ميكند اما با اين اوصاف بايد وي قبل از ارائه تئوريهاي اينچنيني به شناخت ساختارهاي سياسي در كشورهاي مختلف از جمله ايران بپردازد و پس از به روز كردن
اطلاعات خود به ارائه تئوريهايش بپردازد.
دیدگاه تان را بنویسید