دولت سیزدهم چگونه قفل حکمرانی را شکست؟
اردیبهشت برای تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران، دیگر تنها ماهی از تقویم نیست؛ بلکه سالگرد عروج رئیسجمهور شهید، آیتا... سید ابراهیم رئیسی، نقطه عطفی برای بازخوانی یک تجربه متفاوت در حکمرانی شد.

تجربهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خردادماه سال ۱۴۰۳، آن را «نصاب جدیدی از حکمرانی» توصیف کردند؛ عبارتی که نهفقط احترام به شخصیت رئیسجمهور فقید، بلکه تأییدی بر کارنامهای بود که در تراز آرمانهای انقلاب اسلامی تعریف شد.
اکنون در آستانه اولین سالگرد شهادت آیتا... رئیسی و همراهانشان نیازمند بازخوانی این تجربه و استخراج مختصات آن هستیم؛ نه از سر تجلیل شخصی، بلکه به قصد تبیین الگوی بومی حکمرانی برآمده از عدالت، مردمیبودن، اقتدار ملی و استقلال در سیاست خارجی.
۱ـ تراز جدید حکمرانی: از واژه تا واقعیت
بازخوانی بیانات رهبر انقلاب درباره نحوه عملکرد دولت سیزدهم بیانگر این نکته است که دولت سیزدهم دارای شاخصههایی نظیر «تلاش فراوان، کار بیوقفه، حضور میدانی و پیگیری مستمر» است. توصیفهایی که فراتر از تشویقهای رسمی و اداری است؛ بلکه ناظر به ویژگیهایی ساختاری و روششناختی است که دولت شهید رئیسی را از سایر دولتها متمایز میکرد.
حضور میدانی رئیسجمهور: آیتا... رئیسی با بیش از ۴۵ سفر استانی در مدت ۲ سال، به رئیسجمهورِ حاضر در صحنه بدل شد. این نوع مواجهه، باعث شد تا ساختار تصمیمگیری دولت از اتاقهای دربسته به کف میدان و مطالبات مردم منتقل شود.
دولت خدمتگزار بهجای دولت سخنور: در شرایطی که برخی دولتها بر ارتباط رسانهای و تبلیغاتی تمرکز داشتند، رئیسی دولتی را ساخت که بیشتر از آن که دیده شود، عمل میکرد. این ویژگی، بازتاب نگاه دینی و انقلابی او به مسئولیت عمومی بود.
عدالتمحوری واقعی: برخلاف برخی شعارهای تکراری، عدالت در دولت سیزدهم مفهومی اجرایی یافت. اختصاص منابع به استانهای کمتر توسعهیافته، اولویتدهی به پروژههای حیاتی در نقاط محروم و سفرهای ناگهانی به حاشیهنشینترین مناطق، تنها گوشهای از این رویکرد بود.
پرهیز از حاشیهسازی سیاسی: دولت سیزدهم با پرهیز از ورود به درگیریهای جناحی، خود را وقف حل مسائل کشور کرد. حتی در قبال برخی بداخلاقیهای رسانهای یا اختلافنظرهای سیاسی، سکوت و سعهصدر را پیشه کرد.
۲ـ استقلال در سیاست خارجی
عبور از گرهزدن معیشت به برجام؛ دولت سیزدهم، برخلاف مدلهای وابسته به غرب در دولتهای پیشین، سیاست خارجی را در سه محور بازتعریف کرد:
سیاست همسایگی و منطقهگرایی: فعالسازی دیپلماسی با کشورهای همسایه و تقویت روابط اقتصادی با روسیه، چین، هند و اعضای سازمانهای بریکس و شانگهای، رویکردی بود که نشان داد ایران میتواند در مسیر تعامل بدون انفعال حرکت کند.
متوقف نکردن کشور بهخاطر مذاکرات: برخلاف نگاه معطلکنندهای که حتی آب خوردن را نیز به برجام پیوند میداد، دولت شهید رئیسی در عمل ثابت کرد که کشور را میتوان بدون انتظار برای امضای یک توافق پیش برد. در این راستا رشد صادرات، توسعه زیرساختهای انرژی و تقویت پول ملی، مؤید این مسیر بود.
دیپلماسی عزتمندانه: تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم با رویکردی مستدل، منسجم و عزتمند در عرصه گفتوگوهای خارجی ظاهر شد و برخلاف گذشته، نه اهل التماس بود، نه اهل عقبنشینی.
۳ـ الگوی تعامل قوا؛ همافزایی بهجای تقابل
یکی از ویژگیهای مهم دولت سیزدهم، تعامل سازنده با سایر قوا بود. همکاری فعال با مجلس شورای اسلامی در تصویب لوایح بودجه، تعامل با قوه قضاییه در اجرای عدالت اقتصادی و حضور مستمر در جلسات شورایعالی هماهنگی اقتصادی، نشان داد که در صورت تفاهم گفتمانی و اخلاقی میان مسئولان ارشد، میتوان کارآمدی نظام را بهشدت ارتقا داد. این مدل همکاری، ثمراتی چون افزایش سرمایه اجتماعی نظام، تسریع در اجرای قوانین و کاهش اصطکاکهای بیثمر سیاسی را به دنبال داشت.
۴ـ اقتصاد بدون برجام؛ واقعیت یا شعار؟
یکی از جدیترین نقدها به دولت سیزدهم، مسئله اقتصاد بدون برجام بود. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ افزایش صادرات نفت و گاز با وجود تحریمها، صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم از روزانه ۱۸۲ میلیون بشکه در سال ۱۳۹۸ به ۵۶۵ میلیون بشکه در سال ۱۴۰۲ رسید. دولت توانست با استفاده از ظرفیتهای منطقهای و تهاتر کالایی، درآمد ارزی کشور را افزایش دهد.
رشد پروژههای زیرساختی: دولت در مسیر بهرهبرداری از پروژههای نیمهتمام، رکورد زد. راهآهن، نیروگاه، آب رسانی و طرحهای مسکن مهر و نهضت ملی مسکن با شتابی بیسابقه پیگیری شد.
تثبیت نسبی بازار ارز: با وجود فشارهای خارجی، بازار ارز در دورههایی به ثبات رسید؛ ضمن این که دولت سعی کرد با حذف رانتهای ارزی، سیاستهایی شفاف در بازار ارز پیادهسازی کند.
اولویت معیشت مردم: اجرای طرحهای حمایتی، بهویژه در حوزه یارانههای معیشتی، از جمله تلاشهای دولت برای کاهش فشار اقتصادی بر اقشار کمدرآمد بود.
۵ـ ویژگیهای دولت سیزدهم که باید امتداد یابد
تجربه دولت سیزدهم، فارغ از حضور فردی رئیسجمهور شهید، حاوی الگوهایی راهبردی است که باید به بخشی از ساختار حکمرانی کشور تبدیل شود، از جمله این که میتوان به میدانگرایی و پرهیز از پشتمیزنشینی، حساسیت به عدالت و محرومیتزدایی، صداقت در گفتار و پرهیز از وعدههای غیرواقعی، ارتباط مستقیم و بیواسطه با مردم، استقلال راهبردی و پرهیز از وابستگی به غرب، تقویت شفافیت مالی و مبارزه با فساد سیستمی اشاره کرد.
۶ـ میراث رئیسی در مدیریت بحرانها
دولت سیزدهم در مدیریت بحرانهایی چون زلزله خوی، سیلهای جنوب کشور، بحران انرژی در زمستان ۱۴۰۱ و نیز مسئله کرونا، با رویکرد فعال، میدانی و مردممحور ظاهر شد. حتی در سطح جهانی، دولت سیزدهم در مواجهه با حملات سایبری به زیرساختهای نفتی و اقتصادی، با برنامه و صبر عمل کرد.
۷ـ فقدان بزرگ و آزمون بزرگتر
شهادت آیتا... رئیسی، تنها فقدان یک شخصیت سیاسی نبود؛ بلکه چالشی برای دولت، نظام و ملت ایران بود تا مشخص شود که آیا مسیر او یک تجربه فردی بود یا سرآغاز یک مسیر تمدنی. واکنش ملی، حضور گسترده در مراسم تشییع و مطالبه برای تداوم خط شهید، نشان داد که این تجربه ظرفیت تکرار دارد.
در نهایت این که اکنون که چند ماهی از عمر دولت چهاردهم میگذرد، این دولت یک فرصت تاریخی در اختیار دارد تا الگوی شهید رئیسی را از یک تجربه سیاسی، به ساختاری اجرایی و پایدار در حکمرانی تبدیل کند. منتها این کار نیازمند سه عنصر است:
۱ـ وفاداری گفتمانی به اصول انقلاب اسلامی، با محوریت عدالت و خدمت به مردم.
۲ـ شجاعت در تصمیمگیریهای اقتصادی مستقل از نگاه به غرب.
۳ـ تشکیل تیمهای تخصصی متعهد، نه صرفاً چهرههای سیاسی.
بنابراین اگر دولت چهاردهم بتواند با عقلانیت و باور به الگوی درونزای حکمرانی، مسیر دولت سیزدهم را با اصلاح ضعفها و تثبیت قوتها ادامه دهد، میتوان امیدوار بود که جمهوری اسلامی در مسیر تحقق بیانیه گام دوم انقلاب، گام بلندی برداشته باشد.
پس دولت شهید رئیسی، نه پایان راه، بلکه آغاز راهی بود که سیاست را با اخلاق، عدالت را با اجرا و خدمت را با صداقت پیوند زد. این راه را باید ادامه داد؛ نه در شعار، بلکه در ساختار.
خراسان
دیدگاه تان را بنویسید