پاکدل : نگاه باینری به روابط با پکن اشتباه است
پاکدل مجد با بیان اینکه اولویت چین این است که تجارت در منطقه ما به جریان عادی خودش ادامه دهد، گفت: «بهخاطر وابستگی عمیقش به کشورهای عرب منطقه و البته ایران در زمینه امنیت انرژی، چین به شدت نگران این بود که بحران دوازده روزه اخیر میان رژیم صهیونیستی و ایران باعث توقف تجارت و ترانزیت کالا و انرژی از منطقه خلیج فارس به شرق آسیا شود. چنین چیزی میتواند پیامدهای بسیار سنگینی برای اقتصاد چین داشته باشد.

مصطفی پاکدل مجد، کارشناس مسائل چین در گفتوگو با «صبح نو» در تحلیل رویکرد چین در جنگ دوازده روزه اظهارکرد: «ایران برای چین یک کشور استراتژیک است. ما از سال ۲۰۱۶ روابطمان را با چین حول یک «شراکت جامع استراتژیک» تنظیم و پیش بردهایم، اما باید خیلی تأکید کنیم که این به معنای آن نیست که چین نگاهش به منطقه ما، یک نگاه صفر و یکی یا باینری باشد. چین همین شراکت جامع استراتژیک را با عربستان سعودی، امارات، مصر و الجزایر هم دارد.»
وی افزود: بنابراین به این معنا نیست که ما در منظومه سیاسی رهبران چین و در تنظیم و پیشبرد سیاست خارجی این کشور نسبت به منطقه، یک کشور متمایز محسوب میشویم. چین ما را متفاوت و متمایز از بقیه کشورها تعریف نکرده است که ما الان در شراکت جامع استراتژیک با او به سر میبریم.»
کارشناس مسائل چین تصریح کرد: «شراکت جامع استراتژیک یعنی اینکه ما برای چین کشور مهمی هستیم، در این موضوع شکی نیست و به تناسب اهمیت و منافعی که چین در روابط خود با ایران تعریف میکند، حاضر است با ما همکاری کند. البته درست است که روابط چین با ایران از نظر حداقل ترمینولوژی همسطح با روابط این کشور با عربستان، امارات، مصر و الجزایر است؛ همه در سطح «شراکت جامع استراتژیک» هستند، اما بااینحال، کیفیت روابط به شدت متفاوت است. یعنی ما شاهد هستیم کشوری مثل عربستان سعودی قریب به ۱۰۰ میلیارد دلار تجارت دوجانبه با جمهوری خلق چین دارد، همکاریهای بسیار عمیقی در حوزههای مختلف با این کشور دارد، سرمایهگذاریهای بسیار بالایی میکند و حتی برای انتقال فناوری بهویژه در حوزه تولید موشک، چین عملا خط تولید موشک برای عربستان تأسیس کرده است.»
پاکدل مجد اظهارکرد: «اگر بخواهیم ترازویی بگذاریم و عمق این شراکت جامع استراتژیک را میان ایران از یک سو و سایر کشورها از سوی دیگر بسنجیم، اتفاقا این شراکت جامع استراتژیک برای کشورهایی مثل عربستان سعودی عمق بیشتری داشته است. دلیلش هم واضح است: ما تحت تحریم هستیم و این تحریمها عملا امکان تعمیق همکاریهای دوجانبه با چین را به ما نمیدهد؛ بهویژه در حوزههایی مثل سرمایهگذاریهای زیرساختی، همکاریهای فناورانه و از این قبیل موضوعات.»
چین در غرب آسیا ارتش اقتصادی دارد نه ژئوپلیتیک
وی یادآور شد: «درست است که ما شریک راهبردی چین هستیم، اما این به معنای آن نیست که تنها شریک راهبردی چین در منطقه باشیم. چین به هیچوجه نگاه باینری به منطقه ما ندارد و با همه کشورها کار میکند. اگر ما احساس میکنیم به واسطه محدود بودن سبد شرکای استراتژیکمان نگاه ویژهای به چین داریم، بنابراین چین هم باید به ما نگاه ویژهای داشته باشد، این یک ادراک نادرست از جانب ماست.»
کارشناس مسائل چین خاطرنشان کرد: «نکته بعدی اینکه درباره جنگ دوازده روزه، بهطور کلی چین عرصه نقشآفرینی خود را در منطقه غرب آسیا بهعنوان یک «ارتش اقتصادی» تعریف کرده است. یعنی ماهیت نقشآفرینی و نفوذ جمهوری خلق چین در منطقه ما، ماهیتی ژئواکونومیک دارد. چین علاقهای به نقشآفرینی ژئوپلیتیک در منطقه غرب آسیا ندارد و به همین دلیل عمق اثرگذاریاش در بحران دوازده روزه اخیر، محدود بود.»
اولویت چین تداوم جریان انرژی از خلیج فارس است
پاکدل مجد با بیان اینکه اولویت چین این است که تجارت در منطقه ما به جریان عادی خودش ادامه دهد، گفت: «بهخاطر وابستگی عمیقش به کشورهای عرب منطقه و البته ایران در زمینه امنیت انرژی، چین به شدت نگران این بود که بحران دوازده روزه اخیر میان رژیم صهیونیستی و ایران باعث توقف تجارت و ترانزیت کالا و انرژی از منطقه خلیج فارس به شرق آسیا شود. چنین چیزی میتواند پیامدهای بسیار سنگینی برای اقتصاد چین داشته باشد. تأکید میکنم که بیش از هر بازیگر دیگری، این چین است که از چنین پویاییهایی در منطقه ما متضرر میشود؛ نه عربستان، نه ایالات متحده، نه اتحادیه اروپا و نه بریتانیا. چین قریب به ۴۰ درصد از انرژی خود را از منطقه ما تأمین میکند.»
وی با اشاره به اینکه اولین کشوری که از ناامنی در تنگه هرمز و منطقه خلیج فارس متضرر میشود، چین است، تأکید کرد: «این مسأله هم عرصه نقشآفرینی امنیتی ما را در منطقه محدود میکند، چراکه ما تصور میکردیم با بستن تنگه هرمز میتوانیم به اروپاییها، آمریکا و رژیم صهیونیستی فشار بیاوریم، اما این اشتباه است. چنین رفتاری بیشتر به شرکا و متحدان خودمان فشار تحمیل میکند. به همین دلیل که بعد از مطرح شدن گمانهزنیهایی از طرف ایران مبنی بر احتمال تصمیم برای محدودیت ترانزیت در تنگه هرمز، شاهد بودیم که چینیها مواضع سیاسی خود را درباره بحران میان ایران و رژیم صهیونیستی علنیتر کردند و بیشتر سعی داشتند همه طرفها را به خویشتنداری دعوت کنند.»
انتظار حمایت نظامی از چین واقعبینانه نیست
کارشناس مسائل چین عنوان کرد: «البته در سالهای اخیر، قدمهایی از طرف چین برای اثرگذاری محدود در پویاییهای ژئوپلیتیک منطقه غرب آسیا برداشته شده است. نمونهاش میانجیگری میان ایران و عربستان سعودی برای بازسازی روابط دو کشور یا میانجیگری میان احزاب سیاسی فلسطینی بهویژه فتح و حماس، بعد از بحران هفتم اکتبر و حملات رژیم صهیونیستی به غزه بود.»
پاکدل مجد گفت: «جمهوری اسلامی ایران برای چین یک شریک مهم است، اما این اهمیت به معنای آن نیست که در چنین شرایطی انتظار حمایت مستقیم نظامی یا لجستیکی از چین داشته باشیم. نباید چنین انتظاری داشته باشیم.»
وی اضافه کرد: «باید به این ادراک برسیم که نظام بینالملل در شرایط فعلی، یک نظام شبکهای است. یعنی دوره اتحادهای دائمی و حتی اتحادهای همهجانبه سپری شده است. دو کشور میتوانند همزمان در یک حوزه با هم رقابت کنند، در حوزهای دیگر همکاری داشته باشند و در حوزهای دیگر حتی به اتحاد برسند؛ اگر منافعشان اقتضا کند و اگر پویاییهای سیستمی یا فشارهای سیستمی در سطح بینالمللی اجازه دهد.»
تحریمها عامل اصلی محافظهکاری چین در همکاریهای راهبردی با ایران
کارشناس مسائل چین تصریح کرد: «مثلا هند در دوران پساجنگ اوکراین، همچنان از روسیه نفت وارد میکند و همین باعث نگاه انتقادی آمریکا و اروپا به سیاست خارجی هند شده است، اما همین هند، در رقابت با چین کاملا همسو با آمریکاست و در اتحاد چهارجانبه «کواد» میان آمریکا، ژاپن، هند و استرالیا همکاری امنیتی دارد.»
پاکدل مجد افزود: «بنابراین در این جهان شبکهای نباید انتظاری فراتر از واقعیتها و محدودیتها از شرکای خود داشته باشیم. توسعه روابط ایران و چین نیز همچنان وابسته به متغیری مستقل به نام آمریکاست. مادامی که تحریمها، اقتصاد ایران را جزیرهای نگه دارد و محدودیتهای حقوقی برای همکاری سایر کشورها با ایران ایجاد کند، طبیعی است که چین هم در توسعه همهجانبه همکاریها با ایران محافظهکار بماند.»
تجربه روسیه و سوخو-۳۵ درسی برای روابط دفاعی با چین
وی با بیان اینکه در کوتاهمدت، نمیتوان بر عمق همکاریهای دفاعی ایران و چین حساب جدی باز کرد، خاطرنشان کرد: «تجربه همکاری پهپادی ما با روسیه و انتظار توسعه تعاملات دفاعی تا سطح خرید سوخو-۳۵ که محقق نشد، همین را نشان میدهد. این تجربه درباره چین هم صادق است. برای استفاده از حداکثر ظرفیت روابط با چین و روسیه، چارهای نداریم جز رسیدن به یک فهم مشترک با دولتهای غربی و مدیریت اختلافاتمان با آنها؛ تا تنشها مانع بهرهبرداری ما از فرصتهای اقتصادی، سیاسی و دفاعی موجود نشود.»
دیدگاه تان را بنویسید