کاسبان سیاسی علیه انسجام ملی
یکی از آسیبهایی که در جنگ ۱۲ روزه خیلی مشهود بود و البته با همراهی و همکاری مثال زدنی مردم کنترل شده است، پدیده نفوذ و جاسوسی برای رژیم صهیونیستی است. مسئلهای که البته قابل انکار نیست و آثار آن در همین ۱۲ روزه بر همگان آشکار شد، اما اینکه جاسوسی چیست و نفوذی کیست، به مناقشهای تبدیل شده که اگر درست مدیریت نشود، میتواند به یک چالش تبدیل شود.

سیاسیونی که در این فضای پساجنگ کاسب جنگ شدهاند تا رقیبان سیاسی خود را ترور شخصیت کنند، هر روز رونمایی تازهای میشوند. اظهارات بیسند و وقیحانه کواکبیان در برنامه زنده تلویزیون که مورد تمسخر خاص و عام قرار گرفت و فقط قصد آن، نسبت ناروادادن به نیروهای نظامی و امنیتی بود، یکی از آنهاست
جوان آنلاین: سیاسیونی که در این فضای پساجنگ کاسب جنگ شدهاند تا رقیبان سیاسی خود را ترور شخصیت کنند، هر روز رونمایی تازهای میشوند. اظهارات بیسند و وقیحانه کواکبیان در برنامه زنده تلویزیون که مورد تمسخر خاص و عام قرار گرفت و فقط قصد آن، نسبت ناروادادن به نیروهای نظامی و امنیتی بود، یکی از آنهاست. در برنامه دیگری فیاض زاهد، چهره دیگر اصلاحطلب در اظهاراتی سعی کرد القا کند کسانی لو رفتن جای فرماندهان را کار افغانیها دانستهاند، درحالیکه این یک لفاظی است که خود این جماعت یا آدمهای نفهمی از سوی دیگر در آغاز آن را ساختند و کسی رسماً چنین ادعایی نکرده است و همه میدانند که لورفتنها از طریق ماهواره و ابزار الکترونیک جاسوسی و سادهگرفتنها بوده است. زاهد همچنین مدعی شد ۷۰۰ نفری که گفته شده مزدور موساد بودهاند و دستگیر شدهاند «حتماً» همین توییتزنها بودهاند یا کسانی که استوری گذاشتهاند! این ادعا نیز مزخرف است و فقط نشان دهنده کاسبی این افراد از موقعیتها برای القای نفوذ گسترده در مقامات بالا دارد. ظاهراً کسانی را از مقامات سیاسی رقیب نشان کردهاند تا این اتهامات را به آنان بچسبانند و جنگ را فرصت مناسبی برای تخریب چهره نظام و چهره رقیبان سیاسی خود میبینند. در سوی دیگر میرحسین نیز با همین رویه به میدان بیانیه آمده است! اینها همه در فضایی است که کشور یکی از تاریخیترین انسجامهای ملی را حول مقاومت مقابل دشمن تجربه میکند.
پس از جنگ ۱۲ روزه امریکا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران که با هدایت رهبر معظم انقلاب، اقتدار نیروهای مسلح و همراهی و پشتیبانی ملت، شکست سنگینی به دشمن تحمیل شد، نگاه غالبی در کشور ایجاد شده که انسجام و اتحاد ملی کم سابقهای را که در کشور شکل گرفته، باید قدر شناخت و در مسیر حفظ، صیانت و ارتقای آن کوشید. این میان، اما برخی فعالان سیاسی که همواره نشان دادهاند در تحلیلهای خود بسیار عقبتر از ملت، تحولات را درک میکنند، بر همان سیاق گذشته سرنا را از سر گشاد آن مینوازند و همه چیز را وارونه درک و تفسیر میکنند.
رسانه ملی که این روزها میکوشد برای تحلیل حوادث اخیر و همچنین تقویت انسجام ملی در پی کسانی برود که تا پیش از این کمتر حاضر به گفتوگو با این رسانه بودند یا مجال حضور در برنامههای گفتوگو محور نداشتند، گویی دارد از هدف خود دور میشود. طی چند روز اخیر افرادی به این رسانه دعوت شدهاند که به جای تحلیل دقیق حوادث اخیر، از ناآگاهی مفرط رنج میبرند، لذا راهی جز عقدهگشایی سیاسی از رقبای خود ندارند که این نگاه نه تنها کمکی به انسجام و حفظ سرمایه اجتماعی نمیکند که علیه آن است و عملاً نقض غرض.
یکی از آسیبهایی که در جنگ ۱۲ روزه خیلی مشهود بود و البته با همراهی و همکاری مثال زدنی مردم کنترل شده است، پدیده نفوذ و جاسوسی برای رژیم صهیونیستی است. مسئلهای که البته قابل انکار نیست و آثار آن در همین ۱۲ روزه بر همگان آشکار شد، اما اینکه جاسوسی چیست و نفوذی کیست، به مناقشهای تبدیل شده که اگر درست مدیریت نشود، میتواند به یک چالش تبدیل شود.
پر واضح است که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، به خوبی این خلأ امنیتی را دریافتهاند و در مسیر رفع آن فعالاند، اما مشکل از جایی آغاز میشود که برخی اشخاص بدون اطلاع و صرفاً بر اساس شنیدهها و ذهنیات خود، اقدام به مصداقیابی میکنند که کمترین شناختی در این حوزه ندارند؛ لذا بر اساس همین ذهنیات غلط که عمدتاً ساخته و پرداخته فضای مجازی است، به نقد و نظر میپردازند. اینکه در جریان جنگ ۱۲ روزه برخی اتباع خارجی، خواسته یا ناخواسته عامل بیگانه شدند، تردیدی وجود ندارد، اما تقلیل دادن نفوذ به چند عنصر، اگر نگوییم پاک کردن صورت مسئله است، فرافکنی از اصل ماجرا است. یکی در تقبیح نفوذ، به یک ادعای ثابت نشده چند سال پیش متوسل میشود تا رقبای سیاسی خود را متهم کند و آن دیگری، در مقام کاسبی از مفاهیم، دنبال منکوب کردن مخالفان سیاسی خود از قاب تلویزیون هستند.
برای نمونه کواکبیان، فعال سیاسی اصلاحطلب دو شب پیش در برنامه زنده تلویزیونی مدعی شده یک زن (که ۱۸ روز در ایران بوده) با ۱۲۰ نفر از مقامات رابطه شبخوابی داشته! مجری و میهمان دیگر برنامه متأسفانه توان کافی برای پرسیدن یک پرسش ساده از او را نداشتند: منبع این خبر شما چیست؟! از کدام خبرگزاری یا بولتن یا مأمور ارشد کدام نهاد امنیتی و اطلاعاتی خواندهای یا شنیدهای یا قبل از تو چه کسی آن را گفته یا در کجا دیدهای؟!
اگر پاسخی نداشت یا نیافت باید منبع خبر خودش باشد! در این صورت یا باید خودش در هر ۱۲۰ مورد ناظر ماجرا بوده باشد یا عامل تنظیم آن رابطهها. این حصر عقلی ندارد و از این سه مورد خارج نیست: یا منبع بگو، یا منبع خودت هستی و مستقیماً دیدهای یا خودت عامل بودهای و خبر داری. متأسفانه تلویزیون نه کارشناس و نه مجری خوب ندارد که بتواند هرزهگویی سیاسیون عقدهپرداز و طالب دیدهشدن را در این مواقع سامان دهد.
خبرگزاری میزان، ارگان رسمی قوه قضایی روز گذشته در خبری بدون ذکر نام از مصطفی کواکبیان نوشت: یک فعال سیاسی و نماینده پیشین مجلس در یک برنامه تلویزیونی ادعایی مجهول در رابطه با شخصیتهای سیاسی کشور را مطرح کرد که این ادعا در رسانهها بازخورد بسیار زیادی داشت. در پی ادعای مطرح شده، مقام قضایی ضمن احضار وی دستور داده است فرد مورد اشاره مدارک و مستندات ادعای خود را به مقام قضایی ارائه دهد که تا کنون هیچ سند و مدرک معتبری بابت ادعای صورت گرفته ارائه نشده است. این گزارش حاکی است به دلیل این ادعای بدون سند و تشویش اذهان عمومی دادستانی تهران ضمن تشکیل پرونده قضایی علیه این فعال سیاسی اعلام جرم کرد.
خبرگزاری فارس هم روز گذشته در گزارشی اعلام کرد: نهادهای امنیتی و قضایی به صراحت اعلام کردهاند که هیچ سند یا گزارشی مبنی بر رفتار غیراخلاقی، ارتباطات مشکوک یا فعالیت غیرقانونی از سوی شکدم در ایران ثبت نشده است.
عقده گشایی سیاسی به همین مورد خلاصه نشد و فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاحطلب در یک برنامه تلویزیونی، در اظهار نظری ابتدا پیش فرض غلط دخالت اتباع افغانی در ترور فرماندهان ارشد نیروهای مسلح را مطرح کرد و سپس با رد آن مدعی شد اینکه چند فرمانده را در ساعات مشخصی ترور میکنند، بعد دستگاههای امنیتی بروند ۷۰۰ نفر را به اتهام جاسوسی بازداشت کنند که در توییتر یا اینستاگرام چیزی نوشته است، فرافکنی است. این ادعا هم دروغ و خالی از حقیقت است، چه آنکه عمده افرادی که به اتهام جاسوسی برای رژیم صهیونیستی، بازداشت شدهاند، عمدتاً نیروهای عملیاتی و میدانی بودهاند؛ و صد البته نیاز به نبوغ اشخاصی مانند فیاض زاهد نیست که از عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی رمز گشایی کند که چگونه دشمن با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته ماهوارهای ابزارهای الکترونیکی دست به چنین جنایتی زد و عملاً این ترورها نمیتواند، کار چند عامل میدانی باشد.
میرحسین موسوی، عامل فتنه ۸۸ هم که کشور را برای ماهها صحنه اردوکشیهای خیابانی کرد و بزرگترین آسیب به انسجام ملی زد، در بیانیهای که ناشی از عدم شناخت او از بطن و متن جامعه ایران است، و بیآنکه انگشت اتهام را به سمت امریکا و رژیم صهیونیستی ببرد، که عامل به شهادت رساندن صدها نفر از مردم بیگناه شدند، جنگ ۱۲ روزه را نتیجه «خطاهای بزرگ» دانسته و خواستار برگزاری رفراندوم شده است! موسوی در این بیانیه که با استقبال تلویزیون بیبی سی و تلویزیون صهیونیستی اینترنشنال مواجه شده، بر لزوم پاسخگویی جمهوری اسلامی به «انتظارات» شهروندان پس از پایان جنگ تأکید کرده و گفته «اقداماتی سریع و نمادین» در کوتاهمدت، مانند «آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی»، حداقل توقعات مردم از حاکمیت در شرایط کنونی است. توقعاتی که نه مطالبه مردم، که خواست غیرقانونی او از حاکمیت است. چه آنکه ملت طی ۱۲ روز جنگ و پس از آن نه تنها در مناسبتهای مختلف، همسویی و همراهی خود را با نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند که فارغ از مرزبندیهای تصنعی امثال موسوی، وحدت و انسجام خود را به زیباترین شکل ممکن به نمایش گذاشتند و سرمایه اجتماعی نظام را به شکل شگفت انگیزی ارتقا دادند.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید