صبح نو: از همبستگی ملی مراقبت کنید

کد خبر: 1369098

منتقدان می‌گویند صداوسیما به جای آنکه در این مقطع حساس به گفت‌وگوهای ملی بپردازد و به‌طور منطقی و همه‌جانبه موضوعات را بررسی کند، میدان را به افرادی داده است که با تحلیل‌های شعاری، مسیر معقول دیپلماسی و سیاست‌ورزی را سخت‌تر می‌کنند.

صبح نو: از همبستگی ملی مراقبت کنید

پس از پایان جنگ ۱۲ روزه کشورمان با اسرائیل و آمریکا و شکست دشمنان ما، فضای داخلی ایران با یک وحدت کم‌نظیر همراه شد. از مردم تا مسئولان، جریان‌های سیاسی مختلف، نیروهای امنیتی، رسانه‌ها و حتی بسیاری از منتقدان، در چند نقطه از جمله حمایت از رهبری، پشتیبانی از نیروهای مسلح کشور، ایستادگی در مقابل دشمن و تثبیت بازدارندگی در مقابل آمریکا و اسرائیل به وحدت رسیدند. اما درست در این فضای وحدت‌آفرین، برخی اقدامات صداوسیما و رویکردهای آن به‌ویژه در حوزه دعوت از کارشناسان، با انتقادهای جدی روبه‌رو شده است. بسیاری معتقدند که این رسانه، به جای ایفای نقش خط اول در حفظ همبستگی اجتماعی و انسجام ملی، با دامن زدن به برخی اظهارنظرهای شاذ و غیرکارشناسی، هم به وحدت ملی و هم به امنیت روانی جامعه آسیب می‌زند.

چرا صداوسیما باید به ملاحظات امنیتی توجه کند؟

رسانه ملی در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری مسئولیت دارد تا به‌ جای افزودن بر التهاب، به مدیریت فضای روانی و رسانه‌ای کشور کمک کند. صداوسیما باید تریبون وحدت باشد نه سکو برای تضادآفرینی. آن هم در شرایطی که دشمنان ایران به‌ویژه پس از شکست در جنگ اخیر، مترصد کوچک‌ترین نشانه‌های شکاف در داخل کشور هستند.

بااین‌حال، صداوسیما با دعوت از برخی چهره‌های تکراری و جنجالی مانند محمدجواد لاریجانی، مصطفی کواکبیان و... مسیر معکوسی را پیموده است.

حضور مکرر جواد لاریجانی؛ از انحصار تریبون تا تحلیل‌های غلط

حضور تکراری و پررنگ محمدجواد لاریجانی در برنامه‌های تحلیلی صداوسیما، پس از پایان جنگ ۱۲ روزه، واکنش‌های انتقادی گسترده‌ای را به همراه داشته است. کاربران شبکه‌های اجتماعی، با کنایه از «تکرار چندین‌باره لاریجانی در ۲۰ روز»، عملکرد رسانه ملی را زیر سوال برده‌اند. به اعتقاد بسیاری، این حجم از حضور نه‌تنها به معنای تنوع دیدگاه نیست، بلکه رسانه را به ابزاری برای پخش دیدگاه‌های خاص و شعاری تقلیل می‌دهد. تحلیل‌های محمدجواد لاریجانی در سال‌های گذشته بارها محل نقد جدی بوده است. از پیش‌بینی سقوط بشار اسد تا ادعای ناتوانی آمریکا در اقدام علیه ایران، از تهدید اروپا به حمله پهپادی تا سخنان عجیب درباره هدف گرفتن ناف ترامپ با «ریز پرنده» همه و همه نشان از ضعف کارشناسی در اظهارات او دارد.

در تازه‌ترین مورد، لاریجانی در برنامه زنده صداوسیما تهدید کرد که اروپا هم دیگر امن نیست و می‌توان با پنج پهپاد، مراکز حساس اروپا را هدف گرفت. این اظهارات، در شرایطی که دستگاه دیپلماسی ایران سعی دارد در قالب مذاکرات چندجانبه تنش‌ها را مدیریت کند، نه‌تنها گره‌ای از مشکلات باز نمی‌کند، بلکه ممکن است بهانه‌ای به دست رسانه‌های معاند برای تحریک افکار عمومی جهان علیه ایران بدهد.

پرسش اساسی اینجاست که چرا صداوسیما در بزنگاه‌های حساس، تریبون را به چهره‌هایی می‌دهد که بارها تحلیل‌های غلط داشته‌اند؟  

آیا رسانه ملی نباید از تجربه‌های گذشته درس بگیرد و به‌ جای تکرار افراد، به تنوع کارشناسان، رعایت اصول گفت‌وگو و سنجش دقیق شرایط زمانی توجه کند؟

اعتبار رسانه ملی؛ قربانی هیجان و انحصار؟

منتقدان می‌گویند صداوسیما به جای آنکه در این مقطع حساس به گفت‌وگوهای ملی بپردازد و به‌طور منطقی و همه‌جانبه موضوعات را بررسی کند، میدان را به افرادی داده است که با تحلیل‌های شعاری، مسیر معقول دیپلماسی و سیاست‌ورزی را سخت‌تر می‌کنند.

حضور مداوم افرادی مانند لاریجانی که در تحلیل‌ها دچار اغراق، تهدیدهای غیرواقع‌بینانه و ارزیابی‌های نادرست هستند، به‌مرور اعتبار رسانه را زیر سوال می‌برد. همین موضوع باعث شده کاربران فضای مجازی صداوسیما را متهم به انحصارگرایی در تریبون کارشناسی کنند؛ گویی تحلیلگران دیگری در کشور وجود ندارند و تنها باید به چهره‌های خاصی مجال سخن داده شود.

از سوریه تا فردو؛ کارنامه نادرست پیش‌بینی‌ها

کارنامه پیش‌بینی‌های محمدجواد لاریجانی خود گویای وضعیت است. او در سال‌های گذشته بارها از سقوط قریب‌الوقوع بشار اسد سخن گفته بود، اما در عمل بحران سوریه با کمک‌های ایران و محور مقاومت مدیریت شد و اسد باقی ماند. همچنین بارها مدعی شده بود که آمریکا هرگز جرأت حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را ندارد، اما حمله سایبری به تأسیسات فردو و خرابکاری‌های مشهود، واقعیت‌های دیگری را به رخ کشید. امروز هم تهدید اروپا به حمله پهپادی، حرفی است که جز هزینه، برای کشور دستاوردی نخواهد داشت.

صداوسیما؛ از مناظره به تقابل آسیب‌زا

نقد به صداوسیما تنها به تریبون دادن به لاریجانی ختم نمی‌شود. نمونه دیگر، مناظره‌هایی است که در این ایام برگزار شده و به‌ جای ایجاد فضای همدلی، به تضاد و دوگانه‌سازی دامن زده است. در یکی از این موارد، مصطفی کواکبیان در گفت‌وگوی زنده با لحنی صریح و شوک‌آور، مدعی شد فردی به نام کاترین شکدم با ۱۲۰ نفر از مسئولان کشور رابطه غیراخلاقی داشته است. این ادعا، بلافاصله موجی از واکنش‌ها را به دنبال داشت و نهایتا به تشکیل پرونده قضایی علیه کواکبیان منجر شد، اما سوال اینجاست: چرا رسانه ملی باید به طرح چنین اتهاماتی، آن هم بدون سند، اجازه انتشار بدهد؟

آیا بهتر نبود صداوسیما به‌ جای تریبون دادن به سخنان فاقد سند، از مسیرهای کارشناسی و گفت‌وگوهای منطقی استفاده می‌کرد؟

ملاحظات امنیتی؛ ضرورتی که نادیده گرفته می‌شود

کشور در شرایط پساجنگ قرار دارد؛ جمهوری اسلامی در مقابل دشمن قدرتمند شده و آمریکا و اسرائیل نتوانسته‌اند به اهداف خود برسند. در چنین شرایطی، مهم‌ترین سرمایه ایران، انسجام داخلی است، اما صداوسیما با برخی رفتارها و دعوت از چهره‌های جنجالی، این سرمایه را به خطر می‌اندازد.

از سوی دیگر باید توجه داشت که تضادآفرینی، خط‌کشی‌های غیرضروری و تحریک افکار عمومی با بیان مطالب شعاری، برخلاف منافع ملی است.

راهکار چیست؟

رسانه ملی باید به جای حرکت بر مدار هیجانات سیاسی، به منافع کلان جمهوری اسلامی توجه کند. دعوت از چهره‌های تکراری و حاشیه‌ساز مانند محمدجواد لاریجانی یا ایجاد دوگانه‌های امنیتی در موضوعاتی مانند مهاجرین و نفوذ، راه‌حل نیست. رسانه باید آنتن خود را به کارشناسانی بسپارد که با دقت، دانش و رعایت ملاحظات زمانی، به تحلیل اوضاع بپردازند.

ایده «تریبون فعال» ممکن است در موضوعات اجتماعی یا اقتصادی مفید باشد، اما در حوزه امنیت ملی و مسائل حساس سیاست خارجی، نیازمند تدبیر و مدیریت هوشمندانه است.

صداوسیما می‌تواند و باید نقش مؤثری در تثبیت وحدت ملی ایفا کند، اما تا زمانی که گرفتار حلقه بسته کارشناسی و تکرار چهره‌های جنجالی است، این رسالت مهم به سرانجام نمی‌رسد. رسانه ملی باید بداند که تریبون، ابزار مسئولیت است نه هیجان. در غیر این صورت، خود به بخشی از مسأله بدل خواهد شد، نه بخشی از راه‌حل.

۰

دیدگاه تان را بنویسید