اچ کیو چینی در راه ایران ؟!
میدان همکاری ایران و چین صرفاً به حوزه دیپلماتیک محدود نمیشود. نشریه آمریکایی فارین پالیسی در گزارشی تحلیلی تأکید کرده است که روابط تهران و پکن در حال عبور از سطح سنتی و ورود به حوزههای امنیتی و دفاعی است.

تهران با تکیه بر حمایت دیپلماتیک مسکو و پکن، درصدد مقابله با فشارهای غرب است. همزمان گزارشها از توافقات اقتصادی و نظامی چین و ایران افزایش یافته است
اروپا بار دیگر سازوکار بازگشت خودکار تحریمها یا همان «اسنپبک» را علیه ایران فعال کرده است؛ اقدامی که نهتنها مشروعیت بینالمللی ندارد بلکه بیش از هر چیز، یک حرکت سیاسی در جهت افزایش فشار بر تهران تلقی میشود. اما این بار شرایط متفاوت است. ایران با همراهی دو قدرت مهم شرق، یعنی روسیه و چین، کوشیده است در برابر این روند ایستادگی کند و از لغزش پرونده هستهای به سمت بحرانی تازه جلوگیری نماید. پیشنهاد مشترک مسکو و پکن به شورای امنیت مبنی بر تعویق ششماهه اجرای قطعنامه ۲۲۳۱، در حقیقت تلاشی است برای بازکردن فضایی تازه به منظور گفتوگوهای سازنده و جلوگیری از احیای تحریمهای سازمان ملل. در نامه مشترک سه کشور خطاب به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت، اقدام اروپا «فاقد مبنای حقوقی و اقدامی مخرب» توصیف شده است. تأکید اصلی این نامه بر دو نکته کلیدی است: نخست آنکه فعالسازی مکانیسم ماشه غیرقانونی است و دوم اینکه حتی در صورت بازگشت قطعنامهها، چنین تصمیمی برای کشورهایی که آن را فاقد وجاهت حقوقی میدانند الزامآور نخواهد بود. ایران در این میدان تنها به روسیه و چین تکیه نکرده و تمرکز خود را بر همراهسازی اعضای غیردائم شورای امنیت از جمله الجزایر و پاکستان گذاشته است. این کشورها اگرچه قدرت وتو ندارند، اما میتوانند در شکلدهی به یک جبهه سیاسی گستردهتر نقشی کلیدی ایفا کنند و فشار روانی قابل توجهی بر اروپا و آمریکا وارد نمایند. این همگرایی دیپلماتیک ریشه در واقعیتهای ژئوپلیتیکی پس از جنگ اوکراین دارد. در نظم جهانی جدید، شکافی عمیق میان بلوک غرب و قدرتهای شرقی شکل گرفته است. روسیه و چین با حمایت از ایران، عملاً تلاش میکنند توازن قوا را در نظام بینالملل بازتعریف کنند و مانع از یکجانبهگرایی غرب شوند.
اچ کیو چینی در راه ایران ؟!
میدان همکاری ایران و چین صرفاً به حوزه دیپلماتیک محدود نمیشود. نشریه آمریکایی فارین پالیسی در گزارشی تحلیلی تأکید کرده است که روابط تهران و پکن در حال عبور از سطح سنتی و ورود به حوزههای امنیتی و دفاعی است. به نوشته این نشریه، چین با توجه به آسیبهایی که ایران در سالهای اخیر از حملات آمریکا و اسرائیل متحمل شده، به این جمعبندی رسیده که برای حفاظت از سرمایهگذاریهای خود ناچار است در بازسازی توان دفاعی تهران مشارکت کند. گزارش فارین پالیسی تصریح میکند که پس از پایان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، اخبار متعددی درباره کمکهای چین به ایران برای تقویت توانمندیهای نظامی منتشر شد. اگر این گزارشها درست باشد، چنین روندی نشانهای روشن از تغییر سیاست سنتی بیطرفی چین در مناقشات خاورمیانه است. در تازه ترین خبر برخی رسانه ها از جمله«میدل ایست نت» و« آرمای رکوگنیشن» مدعی شدند که ایران برای تقویت پدافند هوایی خود به سامانههای پیشرفتهای مانند «اچکیو-۹» چینی چشم دوخته است. چنین تجهیزاتی، در صورت ورود به چرخه عملیاتی، میتوانند سطح بازدارندگی ایران را به طور چشمگیری افزایش دهند. این همکاریها تنها بُعد نظامی ندارد بلکه پیامدهای سیاسی مهمی نیز دارد. مشارکت چین در بازسازی توان دفاعی ایران به معنای تقویت موقعیت تهران در معادلات منطقهای است و نشان میدهد که پکن دیگر نمیخواهد صرفاً یک تماشاگر منفعل در خاورمیانه باشد.
ستون دیگر همکاری تهران و پکن
در کنار تحولات دفاعی، اقتصاد نیز به یکی از محورهای اصلی همکاری ایران و چین تبدیل شده است. سفر اخیر رئیسجمهور ایران به پکن، علاوه بر بُعد نظامی، حامل پیامهای اقتصادی پررنگی بود. الجزیره در گزارشی با اشاره به این سفر نوشت: «ایران با استفاده از ظرفیت سازمان همکاری شانگهای، ائتلافی پایدار با شرق شکل داده تا در برابر فشارهای غرب مقاومت کند.» این نگاه با آنچه در گزارشهای غربی آمده همخوانی دارد. فارین پالیسی یادآور شده که توافق همکاری ۲۵ ساله میان تهران و پکن شامل تعهدی معادل ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در بخشهای کلیدی اقتصاد ایران است؛ از انرژی و زیرساخت گرفته تا فناوری و صنعت. نیویورکتایمز پیشتر بخشی از پیشنویس این توافق را منتشر کرده بود و نشان داد چین عملاً یک برنامه بلندمدت برای حضور در اقتصاد ایران طراحی کرده است. اهمیت این شراکت اقتصادی در شرایطی دوچندان میشود که بدانیم چین یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی ایران به شمار میرود. کارشناسان معتقدند هرگونه وقفه حتی کوتاه در جریان صادرات نفت ایران میتواند بازار جهانی انرژی را به هم بریزد و پکن را تحت فشار قرار دهد. بنابراین همکاری پایدار با تهران برای چین نه فقط یک انتخاب استراتژیک، بلکه ضرورتی حیاتی محسوب میشود. از سوی دیگر، ایران نیز با تکیه بر چنین توافقاتی میتواند بخشی از فشارهای ناشی از تحریمهای غرب را خنثی کند. شکلگیری یک شبکه همکاری شرقمحور، هم در حوزه دفاعی و هم در عرصه اقتصادی، به تهران این امکان را داده است که بازی پیچیده تحریمها را با دست بالا دنبال کند.
تصویر کلی تحولات اخیر نشان میدهد که «سپر شرقی علیه اسنپبک» در حال شکلگیری است. این سپر سه ضلع دارد: نخست حمایت دیپلماتیک روسیه و چین در شورای امنیت برای تعویق یا بیاثر کردن مکانیسم ماشه، دوم همکاری امنیتی و دفاعی بهویژه میان تهران و پکن، و سوم تقویت روابط اقتصادی و سرمایهگذاریهای بلندمدت که میتواند فشار تحریمها را کمرنگ کند. با ادامه یافتن این روند، شاید تهران بتواند از دل فشارهای غربی فرصتی تازه بسازد.
روزنامه خراسان
دیدگاه تان را بنویسید