تصویر آخرالزمانی از غزه برای اعلان پیروزی
تخریب برج ها و ساختمان های مرتفع در غزه نوعی پیروزی نمادین برای تل آویو محسوب می شود. نمایش تصاویر ویرانه های گسترده، برج های فروریخته و چشم انداز شهری نابودشده، در رسانه های عبری به بخشی از روایت دستاوردسازی بدل می شود

رژیم صهیونیستی در آستانه دومین سال جنگ غزه، پس از کشتار دهها هزار فلسطینی و نابودی زیرساخت ها، اکنون راهبردی کلانتر را دنبال میکند تا این باریکه را به سرزمینی غیرقابل سکونت تبدیل کند.در این چارچوب ارتش صهیونیستی در دور جدید عملیات خود در غزه تخریب ساختمانهای بلند و برجهای مسکونی را در اولویت قرار داده است و در اولین اقدام، چند روز پیش برج مسکونی «المشتهی» در غرب شهر غزه در پی هشدار وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با سه موشک هدف قرار گرفت و به طور کامل تخریب و با خاک یکسان شد.دیروز نیز جنگندههای اسرائیلی با حمله به برج الرویا، این ساختمان بزرگ را در نوار غزه منهدم کردند.یسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اهالی غزه را به نابودی تهدید کرد و گفت که اولین اخطار تخلیه ساختمان های چندطبقه در شهر غزه است، زیرا که هدف قرار خواهند گرفت.بر اساس گزارشهای منتشرشده، تلآویو ادعا کرده که این برجها به عنوان پایگاههای نظامی یا محل استقرار نیروهای حماس مورد استفاده قرار میگرفتند و هدف از تخریب آنها، از بین بردن زیرساختهای نظامی حماس بوده است.تخریب ساختمان های غزه مربوط به زمان حال نیست، بلکه از همان آغاز جنگ غزه، تخریب سیستماتیک ساختمانها در دستورکار ارتش اشغالگر قرار داشت و برخلاف ادعاهای مقامات صهیونیستی، نابودی زیرساختهای حیاتی به عنوان ابزاری برای فشار بر غیرنظامیان، راهبرد محوری این رژیم بوده است.طبق آخرین دادههای سازمان ملل (از اکتبر ۲۰۲۳ تا جولای ۲۰۲۵)، حدود ۱۹۳ هزار ساختمان در غزه یا به طور کامل تخریب شده یا درجاتی از آسیب را متحمل شدهاند، این رقم معادل حدود ۷۸ درصد کل سازههای شهری غزه است.نهاد سازمان ملل برای آسیای غربی (ESCWA) نیز برآورد کرده که مجموع تخریب و آسیب میتواند به حدود ۳۶۰ هزار ساختمان برسد. گزارشهای رسانهای معتبر مانند آسوشیتدپرس و فرانس۲۴ نیز میانگین این تخمینها را حدود ۱۷۰ تا ۲۰۰ هزار ساختمان تخریب یا آسیب دیده عنوان کردهاند.سخنگوی دفاع شهری غزه اعلام کرد که نظامیان رژیم صهیونیستی از اوایل آگوست تقریبا در کمتر از یک ماه بیش از ۱۵۰۰ ساختمان مسکونی را به طور کامل در شهرک الزیتون در جنوب شرقی شهر غزه تخریب کرده اند.
با توجه به این شرایط، تقریباً تمامی ساختمانهای غزه به طور کامل و یا به صورت جزئی تخریب شدهاند و اکنون تعداد اندکی از برجهای باقی مانده نیز در فهرست نابودی قرار دارند تا ویرانه سازی قطعی انجام شود.
تصویر آخرالزمانی از غزه برای اعلان پیروزی
رژیم صهیونیستی همواره در جنگ های خود با گروههای فلسطینی، با دستگاه تبلیغاتی خود کوشیده تصویر قدرت بلامنازع ارتش خود را به جامعه داخلی و حامیان خارجی القا کند. با این حال، جنگهای اخیر به ویژه در غزه نشان دادهاند که ارتش صهیونیستی نه تنها قادر به نابودی کامل مقاومت نیست، بلکه در بسیاری از نبردهای زمینی با شکست و تلفات جدی مواجه میشود.از این منظر، تخریب برجها و ساختمانهای مرتفع در غزه نوعی پیروزی نمادین برای تلآویو محسوب میشود. نمایش تصاویر ویرانههای گسترده، برجهای فروریخته و چشمانداز شهری نابودشده، در رسانههای عبری به بخشی از روایت دستاوردسازی بدل میشود.جامعه صهیونیستی که درگیر نگرانیهای امنیتی، شکافهای داخلی و هزینههای جنگی است، نیاز به نشانههای ملموس از موفقیت ارتش در غزه دارد. تخریب فیزیکی شهر غزه به این جامعه این احساس را القا میکند که دست کم دشمن در سطح زیرساختی و شهری به طور کامل نابود شده است، حتی اگر در عرصه میدانی و زمینی هنوز مبارزان مقاومت به فعالیت ادامه دهند.به عبارت دیگر، تلآویو میکوشد با خلق تصویری آخرالزمانی از غزه، شهری ویران، بیبرج و بیساختمان برای افکار عمومی داخلی و حتی حامیان بینالمللی خود این پیام را بفرستد که «ما توانستیم دشمن را نابود کنیم». این تصویر هرچند واقعیت میدانی را بازنمایی نمیکند اما در جنگ های مدرن که بُعد روانی و رسانهای بسیار پررنگ است، میتواند به عنوان سرپوشی بر شکست های نظامی به کار آید.
جبران شکست نیروی زمینی در برابر حماس
عامل دیگری که اسرائیل را به سیاست تخریب برجها سوق داده است به تحولات میدانی در غزه بازمیگردد. تجربه دو سال گذشته نشان داده که ارتش اشغالگر در جنگ زمینی با حماس و سایر گروههای مقاومت دچار مشکلات جدی است. تونلها، عملیات کمین و شیوههای چریکی مقاومت بارها ارتش را غافلگیر کرده و تلفات انسانی سنگینی به آن وارد آورده است.یکی از مهمترین چالش ها برای ارتش صهیونیستی، استفاده مبارزان مقاومت از ساختمانها برای اجرای عملیات کمین بوده است. برجها با ساختار پیچیده و طبقات متعدد، مکان مناسبی برای جنگ شهری محسوب میشوند.هرچند تلآویو با تجهیزات پیشرفته تلاش میکند این فضاها را پاک سازی کند اما ورود به آن ها خطر تلفات بالا را در پی دارد و تاکنون نظامیان صهیونیست بارها در تلههای انفجاری رزمندگان مقاومت گیر افتاده و کشته شدهاند و مقامات تلآویو نیز به خاطر تلفات زیاد در این گونه عملیات، از آن ها به عنوان روزهای سخت یاد میکنند.به گزارش روزنامه جروزالم پست، رزمندگان حماس در تقریباً ۳۰ درصد از نوار غزه احساس امنیت نسبی میکنند و این امر به آن ها این امکان را میدهد که در ۶۰ تا ۷۰ درصد از مناطق دیگر نفوذ کنند و منتظر فرصتهای مناسب برای هدفگیری نظامیان اسرائیلی باشند .از این رو، تلآویو راهبردی اتخاذ کرده که بر نابودی کامل این ساختمانها پیش از هرگونه درگیری زمینی متمرکز است. به عبارت دیگر، وقتی برج وجود نداشته باشد امکان پنهان شدن یا اجرای کمین از سوی مبارزان مقاومت هم از میان میرود. به این ترتیب، تلآویو میکوشد با هزینهای اندک و با بمباران هوایی از پرداخت هزینه سنگین انسانی در نبردهای رودررو بپرهیزد.این اقدام از منظر نظامی قابل فهم است اما مشکل این جاست که در عمل هزاران غیرنظامی بیگناه را قربانی میکند و به تخریب وسیع زیرساختهای غیرنظامی میانجامد. از منظر حقوق بینالملل، تخریب عمدی منازل مسکونی بدون ضرورت نظامی، مصداق جنایت جنگی است ولی تلآویو با بهرهگیری از سکوت یا حمایت قدرتهای بزرگ، این راهبرد را بیپروا دنبال میکند.تخریب گسترده ساختمانهای غزه از سوی ارتش اشغالگر با این هدف صورت میگیرد که میخواهد امکان کمین و تلهگذاری نیروهای حماس را از بین ببرد ولی تجربه نشان داده این نیروها عمدتاً در تونلهای زیرزمینی حضور دارند نه در برجها و همین امر سبب شده نظامیان صهیونیست در مدت طولانی جنگ نیز به اطلاعات قابلتوجهی از مخفیگاهها دست نیابند و نابودی ساختمان ها هم کمکی به این هدف نمیکند.بر همین اساس جروزالم پست در گزارش خود که روز چهارشنبه منتشر شد، اثربخشی سیاست تخریب ساختمانها را زیر سوال برد و خاطرنشان کرد که نتایج آن «ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.»تجربه نیز نشان داده که چنین راهبردهایی نه تنها مقاومت را نابود نکرده، بلکه بر خشم و انگیزه مردم فلسطین برای ایستادگی در برابر دشمن اشغالگر افزوده است. هر برج فروریخته، به نمادی از ظلم اسرائیل و دلیلی تازه برای ادامه مقاومت بدل میشود و تصاویر ویرانههای غزه افکار عمومی جهانی را بیش از پیش نسبت به ماهیت واقعی جنگ آگاه میکند و فشار بر صهیونیستها برای پاسخگویی به جنایات جنگی را افزایش میدهد و در بلندمدت این سیاست احتمالاً به افزایش انزوا و مشروعیتزدایی از این رژیم خواهد انجامید.
دیدگاه تان را بنویسید