چرا ایرانیها تنبل شدهاند؟
یکی از عوامل تنبلی که شاید زیاد هم به مرزهای جغرافیایی مربوط نباشد، طبقه اجتماعی است. افراد متعلق به طبقات بالای اجتماعی به دلیل تمول مالی و ثروتی که همواره از پدرانشان به ارث میبرند، نیاز به کار و تلاش در خود نمیبینند. این افراد معمولاً...

تبیان: به نظر شما چرا تنبلی در کشوری مانند ژاپن مسئلهای تعریف نشده است اما در جامعه ما اینقدر ملموس و عینی است ؟
اینکه فرهنگ تنبلی از کجا ایجاد شده است و ریشه هایش به کجا می رسد، پاسخ های فراوان دارد. اینکه چرا برخی آدم ها و گروه ها تنبل اند و یا اینکه چرا بعضی فرهنگ ها مروج تنبلی هستند و برخی دیگر نه. اینکه چرا تنبلی در کشوری مانند ژاپن مسئله ای تعریف نشده است اما در جامعه ما اینقدر ملموس و عینی است. و اینکه چرا بعضی ها به خودشان زحمت نمی دهند و ترجیح می دهند به آسان ترین روش سر و ته مسائل را هم بیاورند.
یکی از مهم ترین عوامل موثر در ایجاد و ترویج فرهنگ تنبلی ، جغرافیا است. اگر بخواهیم این مسئله را واکاوی کنیم به این مسئله می رسیم که در شهرهای شمالی کشور به دلیل آب وهوای معتدل و بارش های فراوان و وفور نعمت، مردم نیازی به انجام کارهای سخت و طاقت فرسا احساس نمی کردند. زمین حاصلخیز باعث می شد که تمام مایحتاج ساکنان این مناطق به راحتی در دسترسشان باشد. در شیراز هم از گذشته به دلیل همین وفور نعمت و وجود کشاورزی و حاصلخیزی اراضی، مردم برای تهیه خوراک روزانه شان نیازی به تلاش زیاد نداشتند. اما دراستان های کویری ما شاهد بودیم که مردم به سختی روزگار می گذاراندند و به همین دلیل فرهنگ غالب بر اهالی این استان ها با استان هایی که از امکانات طبیعی بهره مند بودند بسیار متفاوت است.
در محیطهای کار هم برخی از کارمندان به نوعی در صدد کم کاری هستند. این افراد انگار تمام تلاششان را میکنند برای اینکه در روز کمترین کار ممکن را انجام دهند و اگر در این میان کسی وظایفش را به درستی انجام دهد از سوی دیگر کارکنان، مورد انتقاد واقع میشود و انگار انجام درست وظیفه عمل نابهنجاری است که از سوی کارکنان وظیفه شناس انجام شده است

نفت دلیلی برای تنبلی
البته از بررسی جغرافیایی فرهنگ تنبلی که بگذریم ، میرسیم به مهمترین عامل تنبلی ایرانیان که همان نفت است. منابع عظیم نفت و گازی که در کشور ما وجود دارد این اعتقاد را در میان مردم به وجود آورده که حتی اگر هیچ کاری هم انجام ندهند، به صرف اینکه در کشوری که از لحاظ ذخایر غنی از منابع نفتی زندگی میکنند کافی است تا زندگی راحتی داشته باشند. شاید اگر ما هم مثل بسیاری از کشورها در سرزمینی زندگی میکردیم که از نفت و گاز غنی بی بهره بود، از سالها پیش مجبوری میشدیم فکری برای تأمین هزینههایمان از طرقی غیر از نفت کنیم و این باعث تغییر فرهنگ غالب در کشورمان میشد.

طبقه اجتماعی و تنبلی
یکی از عوامل تنبلی که شاید زیاد هم به مرزهای جغرافیایی مربوط نباشد، طبقه اجتماعی است. افراد متعلق به طبقات بالای اجتماعی به دلیل تمول مالی و ثروتی که همواره از پدرانشان به ارث میبرند، نیاز به کار و تلاش در خود نمیبینند. این افراد معمولاً به محض تولد ثروتی را از آن میکنند که نیاز آنها به تلاش و کوشش را در طول زندگی کاهش میدهد. در مقابل این افراد، مردمی که متعلق به طبقه متوسط و پایین اجتماعی قرار دارند به دلیل دغدغه معاش مجبورند در طول زندگی به دنبال کسب و کار بروند. البته در این میان مثالهای نقضی هم وجود دارد. افراد تنبلی که متعلق به طبقه پایین اجتماعی هستند و پولداریهایی که تنبل نیستند!
از همه این حرفها گذشته مشکل زمانی بیش از گذشته خود نمایی میکند که تنبلی که بر اساس همه فرهنگها نابهنجاری تلقی میشود، در فرهنگی جایگاه ارزشی پیدا کند! اگر نگاهی به فرهنگ مدرسه رفتن و کار کردن در کشورمان بیندازیم متوجه این موضوع میشویم. متأسفانه در فرهنگ دانش آموزی کشور ما، اغلب به دنبال درس نخواندن هستند.
در ایام امتحانات همه با استفاده از حربههایی مانند تقلب میخواهند نمره قبولی را بیاورند و این رفتارشان را هم نشان زرنگی خود میدانند.پس از ارائه کارنامهها هم در جمع دوستان میگویند که ما هیچ درسی نخواندیم و نمره قبولی هم گرفتهایم و متأسفانه دانش آموزانی که درس خوان هم هستند و تلاش زیادی برای یادگیری درسهایشان نمیکنند، معمولاً در فرهنگ ما محبوب نیستند و دانش آموزان دیگر معمولاً با القاب ناشایست به دنبال تخریب شخصیتی آنها هستند. پس از آنکه دانش آموزان کشور ما وارد بازار کار میشوند هم این سناریو تکرار میشود.
شاید اگر ما هم مثل بسیاری از کشورها در سرزمینی زندگی میکردیم که از نفت و گاز غنی بی بهره بود، از سالها پیش مجبوری میشدیم فکری برای تأمین هزینههایمان از طرقی غیر از نفت کنیم و این باعث تغییر فرهنگ غالب در کشورمان میشد
در محیطهای کار هم برخی از کارمندان به نوعی در صدد کم کاری هستند.
این افراد انگار تمام تلاششان را میکنند برای اینکه در روز کمترین کار ممکن را انجام دهند و اگر در این میان کسی وظایفش را به درستی انجام دهد از سوی دیگر کارکنان، مورد انتقاد واقع میشود و انگار انجام درست وظیفه عمل نابهنجاری است که از سوی کارکنان وظیفه شناس انجام شده است و دیگران به این جرم حق رفتارهای نا مناسب با چنین افرادی را دارند! در تمام ابعاد اجتماعی هم این موضوع وجود دارد. ضربالمثل « سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش»هم میتواند نشانی از همین باور باشد که در ادوار مختلف تاریخی هم وجود داشته است.
نقش رسانه در تغییر فرهنگ تنبلی
در این میان رسانه نقش بسیار موثری را در تغییر فرهنگ تنبلی در میان مردم دارد. وقتی رسانهها به خصوص رسانه ملی با تولید و پخش برنامههایی، تنبلی را به عنوان نابهنجاری رفتاری به مردم معرفی کند و انجام درست وظایف را رفتاری ارزشی نشان دهد، مسلماً فرهنگ فراگیر تنبلی هم دچار تغییراتی میشود و به مرور زمان فرهنگ انجام صحیح کار و وظایف میتواند جای آن را بگیرد. از سوی دیگر نهادهای آموزشی مانند آموزش و پرورش و آموزش عالی هم در این مسئله بسیار موثرند و کتب درسی به خصوص در مقاطع ابتدایی باید به این سمت برود که ارزشمندی کار و فعالیت و قبح بیکاری و بی هدفی و بی مسئولیتی را بیش از پیش مشخص کنند.
دیدگاه تان را بنویسید