حسینیه ارشاد

کد خبر: 31335

محمد عای ابطحی

هر وقت از خیابان شریعتی رد می شوم و گنبد بزرگ حسینیه ارشاد را می بینم یاد دوران پر شور جوانی و نوجوانی می افتم که آن جا را مرکز روشن فکری دینی می دانستیم. شریعتی، نماد روشن فکری دینی بود و حسینیه ی ارشاد مرکز تبلیغ دینی بود که شوری آفرید و انقلاب. غربت حسینیه ی ارشاد هم البته در کشش نسل ما به حسینیه بی اثر نبود. روحانیون سنتی بیشترین فشار را علیه حسینیه داشتند. اسناد ساواک که منتشر شده می گوید در سال ۱۳۵۱ که حسینیه تعطیل شد، به دلیل سخنان سیاسی دکتر شریعتی نبود، بلکه به خاطر فشار روحانیون سنتی تعطیل شده است. مجاهدین خلق آن روز هم گروه دیگری بودند که با دکتر و حسینیه ارشاد مخالف بودند؛ آن ها می گفتند که حسینیه ارشاد در شمال شهر است و برای بورژواها درست شده و صحبت های دکتر شریعتی لالائی است. با همه ی این تنوع مخالفت، باز هم حسینیه ارشاد ماند؛ و استوار هم ماند. شاید امروز نیاز جامعه ی ما نگاه کاملاً دینی شریعتی نباشد ولی شریعتی و حسینیه ی ارشاد نیاز قطعی آن روزهای جامعه ی ما بود. باز هم هر وقت از جلو حسینیه ی ارشاد رد می شوم می بینم قرابت تاریخی نسل ما با آن جا را یادآور می شود. لینک مطلب
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت