درسهايي كه بسكتبال به ما داد

شيريني پيروزي بسكتباليستهاي شايسته ايران ، آنقدر حلاوت داشت كه ناكاميهاي اين چند ساله فوتبال عزيز كرده و پر مدعاي ملي را بتوان با شيريني اش به فراموشي سپرد . از ديدن فينال بسكتبال جام ملتها انقدرهيجان پيدا كردم كه انگار بازي فينال فوتبال را دنبال مي كنم . ولي فرق بزرگش اينبار اين بود كه ديگر مثل ديدن بازيهاي فوتبال ملي ، حرص نمي خورديم و اگر هيجاني بود به خاطر بازي برتر تيم ايران بود . امروز ورزش ايران نتيجه سالها برنامه ريزي ، استعداد يابي ، بدون حاشيه زحمت كشيدن و مربيان خوب خارجي و علم روز را به چشم خود ديد . حاصل ثبات مديريت يعني همين . موفقيت واليبال و اينك بسكتبال ملي نكته اي است كه بايد از آن درس گرفت و راهكار براي ديگر ورزشهاي ناكام پيدا كرد. اگر بسكتبال ايران امروز موفقيتي اينچنين شيرين كسب كرد و قهرمان آسيا شد و براي اولين بار از راه بازيهاي انتخابي ، جواز المپيك را گرفت جز با مديريت خوب ريس فدراسيون يعني آقاي مشحون ميسر نيود . و او هم اين نتيجه را يكروزه كسب نكرد و اگر مديريت بسكتبال نيز مانند فوتبال و كشتي هر سال رنگ عوض مي كرد و دست به دست مي شد ، امروز ما خوشحال نبوديم . امروز غيرت ايراني پيروز نشد بلكه برنامه ريزي و مديريت و استعداد ايراني پيروز شد . اگر برنامه ريزي و ثبات نباشد هيچ غيرتي كارساز نيست . خودمان را گول نزنيم . از طرف ديگر اين پيروزي متعلق به روساي امروزتربيت بدني نيست كه انها بخواهند از ان نردبان سياسي براي خودشان درست كنند .اگر امروز قهرماني را درو كرديم بخاطر آن است كه ده سال پيش ديگران بذر هاي انرا كاشته اند . انها كه فاصله زياد ما در سالهاي قبل با قدرتهاي آسيا مي دانند مي فهمند كه در اين رشته ها چه كارهايي شده ، واليبال ، بسكتبال ، هندبال ، شنا ، دو وميداني ، دوچرخه سواري ما متحول شده اند و اين بخاطر اين نيست كه ما مثل عربها يا شرق دور خرج مي كنيم . ايرانيها ثابت كرده اند كه اگر يك دهم آنها خرج كنند چند برابر انها نتيجه مي گيرند و الا كيست كه نداند ورزش ما هنوز محروم است و از نظر حرفه اي ما با انها فاصله داريم . اين افتخار بزرگي بود كه بسكتبال ما با بازيكنان بومي و نه وارداتي كسب كرد .بايد از اين شيوه براي اصلاح فوتبال مان هم استفاده كنيم . فوتبال تاكي بايد نان سياسي كاري مديران نا لايق را بخورد . چرا فدراسيوني كه هنوز ريس ندارد مربي تيم ملي اش ، كه به نظر اكثر كارشناسان موفق نبوده ، ابقا مي شود ؟ آيا اين وظيفه ريس آينده فدراسيون نيست ؟ وگرنه هر كسي كه بعدا بيايد ، چطور ميتواتند جوابگوي نتايج كسي باشد كه قبليها به او تحميل كرده اند؟ چرا با خودمان تعارف داريم . ما نياز به مربي برجسته خارجي داريم تا بتواند اين چند سال مانده به جام جهاني را بدون حاشيه روي اين تيم درب و داغان كار كند و گرنه سه سال ديگر دوباره مي نشينيم و عزا مي گيريم. قلعه نوعي تايك سال ديگر چه مي خواهد بكند كه تا امروز نكرده ؟ اگر هدف ما جام جهاني آينده است كه بايد باشد مربي يكساله بدرد ما نمي خورد . دربعضي سايتها و روزنامه ها ديدم كه بعضي براي علي دايي تبليغ مي كنند كه بايد او مربي شود !! . خنده دار است انگارهمين دايي نبود كه يك سال قبل مي خواستند سر به تنش نباشد . بايد راز موفقيت را از دو فدراسيون بسكتبال و واليبال ياد گرفت . ليگ منسجم، دوري از حاشيه كه بلاي فوتبال است و مربيان خوب و به روز و استعدادهاي جوان راز واقعي اين موفقيت است . غيرت زماني به كار مي ايد كه اينها باشند. به هر حال براي بسكتبال و واليبالمان بسيار خوشحالم . از پيروزي اين نازنينان لذت برديم و و چه خوب است كه اين رشته ها يكه تازي را از فوتيال بگيرند تا همه نگاهها به فوتبال نباشد . فوتبال ايران يعني سوهان روح . در آخر برقامت بلند جوانان ايران زمين كه چنين پيروزي زيبايي خلق كردند درود مي فرستم و اميدورام بدون حاشيه تا مسابقات المپيك جلو بروند . اگر بازيهاي تداركاتي مناسبي با تيمهاي خوب جهان براي اين تيم ديده شود ، بدون شك در المپيك هم خوب خواهند درخشيد . اين يك آرزوي بزرگ است كه دستان پرتوان بچه هاي ايران مي تواند فتحش كند . لینک مطلب