ميدان گسترده مقابله
تهديد نظامي، حربهايست كه اين روزها آمريكا و رژيم صهيونيستي با توسل به آن درصدد ايجاد جنگ رواني عليه جمهوري اسلامي ايران هستند. مقامات آمريكائي، گاهي با به زبان آوردن اين جمله كه گزينه حمله نظامي به ايران هم اكنون روي ميز اوباما قرار دارد و گاهي با توصيه به صهيونيستها كه تا دير نشده به نيروگاه اتمي بوشهر حمله كنيد و سخناني از اين قبيل تلاش ميكنند مسئولان ايراني را تحت تأثير قرار دهند و ملت ايران را نيز دچار تزلزل و نگراني كنند تا از حق قانوني خود در زمينه انرژي هستهاي كوتاه بيايند. با اشاره به همين تهديدها، رهبر معظم انقلاب در بيانات روز چهارشنبه خود در جمع كارگزاران نظام فرمودند: "بعيد است آنها اين حماقت را انجام دهند، اما همه بدانند اگر اين تهديد عملي شود ميدان مقابله ملت ايران فقط منطقه ما نخواهد بود بلكه اين مقابله ميدان گستردهاي خواهد داشت". مقامات آمريكائي حداقل به دو دليل براي مقابله با ايران، به سراغ گزينه نظامي نخواهند رفت. يكي همين واقعيت كه در بيان رهبر معظم انقلاب به آن اشاره شده و ديگري تجربه شكست خوردهاي كه از لشكركشي به افغانستان و عراق دارند. آمريكائيها ميدانند ايران با افغانستان و عراق تفاوتهاي زيادي دارد. آنها از 9 سال اشغال افغانستان و 8 سال اشغال عراق فقط كوله باري از رسوائي، ناكامي، اعتراضات گسترده داخلي، ويراني و بدبختي براي مردم اين دو كشور و هزاران كشته براي ارتشهاي اشغالگر و ميليونها كشته و زخمي و معلول براي ملتهاي عراق و افغانستان دست و پا كردند و ديگر هيچ! از وعدههاي زيباي ايجاد آزادي و امنيت در عراق و افغانستان، تبديل كردن اين دو كشور به بهشت دموكراسي و ريشه كن ساختن فقر و قاچاق مواد مخدر و تروريسم اكنون در اين دو كشور نه تنها هيچ خبري نيست بلكه افزايش ناامني، رشد فوقالعاده كاشت و برداشت و قاچاق مواد مخدر، بي ثباتي حكومت، فقر و فلاكت و عقب ماندگيهاي رنج آور به اوج رسيده و مردم از اينكه سالهاست حضور آزار دهنده اشغالگران را در كشورهاي خود تحمل ميكنند و هر روز بر دردها و رنجها و مشكلاتشان افزوده ميشود، خود را در بن بست ميبينند. نفرت مردم اين دو كشور از اشغالگران بقدري زياد شده كه هر روز عليه آمريكا تظاهرات ميكنند و منافع اين كشور را مورد حمله قرار ميدهند. اوج اين نفرت را ميتوان در اظهارات مردم عراق هنگامي كه روز پنجشنبه گذشته عدهاي از نظاميان آمريكائي خاك عراق را ترك نموده و به كويت رفتند تا به كشور خود بر گردند كاملاً احساس كرد. آنها به محض ورود به كويت، نفس راحتي كشيدند و در مصاحبه با خبرنگاران گفتند ما اكنون احساس آزادي و راحتي ميكنيم و ميتوانيم اطمينان داشته باشيم كه زنده خواهيم ماند. اين اظهارات، از عمق تنفر مردم عراق نسبت به اشغالگران خبر ميدهد و اين واقعيتي است كه مقامات دولت آمريكا نيز از آن اطلاع دارند. به همين دليل است كه رئيسجمهور يا مقامات سياسي و نظامي آمريكا بدون اطلاع قبلي و در پوشش امنيتي شديد به عراق سفر ميكنند و ترجيح ميدهند قبل از آنكه خبر حضورشان در اين كشور منتشر شود آنجا را ترك كنند. همين وضعيت براي اشغالگران در افغانستان نيز وجود دارد. افزايش تلفات نظاميان آمريكائي، فرانسوي، انگليسي و ساير اشغالگران در افغانستان، تظاهرات مردم افغان عليه اشغالگران، حمله آنها به سفارت آمريكا در كابل و اظهارات مالامال از تنفر و خشم مردم نسبت به نظاميان و مقامات آمريكائي، اين واقعيت را به صورت عريان به نمايش ميگذارد. اينها بخشي از واقعيتهائي هستند كه به روشني نشان ميدهند افغانستان و عراق به باتلاقهائي براي آمريكا تبديل شدهاند كه سالهاست در آنها دست وپا ميزند والبته هرچه بيشتر تقلا ميكند بيشتر در اين باتلاقها فرو ميرود. اكنون گرفتاري آمريكا در عراق و افغانستان بقدري زياد است كه حتي شرايط داخلي دولت آمريكا را تحت تأثير قرار داده و آنرا دچار ناكارآمدي بي سابقهاي كرده است. آمريكائيها ميدانند كه ايران با عراق و افغانستان تفاوتهاي اساسي دارد. وسعت، پيشرفت، امكانات، تجربه، انسجام ملي، پشتوانه مردمي نظام جمهوري اسلامي و نفوذي كه اين نظام در منطقه و جهان دارد، ايران را در شرايطي قرار داده است كه مقامات آمريكائي به خود اجازه تعرض به اين كشور را نميدهند. هنوز عقدهاي كه دولتمردان آمريكائي از تحقيري كه در اثر پيروزي انقلاب اسلامي و اخراج مستشاران نظامي و غيرنظامي آمريكا و تسخير لانه جاسوسي اين كشور در تهران دچار آن شدهاند همچون كابوسي به جان آنها چنگ ميزند و آنها را از هر اقدامي كه حساسيت مردم ايران را برانگيزد برحذر ميدارد. آنها خوب ميدانند كه اگر به ايران حمله نظامي كنند، مردم ايران متحدتر ميشوند و شكست جديدي را به آمريكا تحميل ميكنند. علاوه بر اين، ملتهاي منطقه، كشورهاي اسلامي و بسياري از نقاط جهان، گرايشها و پيوندهاي مستحكمي با نظام جمهوري اسلامي ايران دارند و در برابر تعرض نظامي خارجي به ايران بي تفاوت نخواهند ماند. اطلاعاتي كه آمريكائيها از نفوذ ايران در خارج از مرزها دارند و امكاناتي كه بالقوه در اختيار ايران است و ميتواند در زمان نياز به فعليت در آيد و عليه هر كشوري كه به ايران تعرض كند فعال شود، تا امروز مقامات واشنگتن را از عملي ساختن تهديد نظامي عليه ايران بازداشته است. رجزخوانيهاي اين روزهاي مقامات آمريكائي و سران رژيم صهيونيستي نيز چيزي بيش از تبليغات نيست. مردم و دولتمردان ايراني نيز با تجربه 32 سالهاي كه از روياروئي با دشمنان خود در صحنههاي مختلف دارند، از شيوههاي خاص خود براي مقابله با اين دشمنان استفاده خواهند كرد و باز هم آمريكا و متحدانش را به ناكامي خواهند كشاند. در اين ميدان گسترده مقابله، آمريكا به چنان باتلاقي فرو خواهد رفت كه ديگر قدرت خارج شدن از آنرا نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید