جمهوری اسلامی: انتخابات آمريكا و اوباما
براساس پيشبينيها و نظرسنجيها در انتخابات امروز، شكست سنگيني در انتظار دمكراتهاست و جمهوريخواهان حدود 39 كرسي جديد را در مجلس نمايندگان به دست خواهند آورد.
«انتخابات آمريكا و آينده دشوار اوباما»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛امروز مردم آمريكا به پاي صندوقهاي راي ميروند تا تمامي 435 عضو مجلس نمايندگان، يك سوم از 100 عضو سنا و همچنين 36 فرماندار ايالتي آمريكا (دو سوم از كل فرمانداران) را انتخاب كنند. انتخابات امروز اگرچه ميان دورهاي است ولي اين موضوع چيزي از اهميت و حساسيت اين رخداد سياسي آمريكا به ويژه براي دمكراتها و مشخصاً باراك اوباما، كه طي ماههاي اخير به سرعت بياعتبار شده است، نميكاهد. براساس پيشبينيها و نظرسنجيها در انتخابات امروز، شكست سنگيني در انتظار دمكراتهاست و جمهوريخواهان حدود 39 كرسي جديد را در مجلس نمايندگان به دست خواهند آورد و به اين ترتيب اكثريت را از چنگ دمكراتها خارج خواهند ساخت كه اين امر از چندي پيش يك كابوس براي اوباما شده است. در صورت تحقق اين پيشبينيها و تسلط جمهوريخواهان بر كنگره، اوباما را هم بايد در ادامه دوره رياست جمهوريش "اردك لنگ" ديگري به حساب آورد. اردك لنگ اصطلاحاً در صحنه سياسي آمريكا به روساي جمهوري اطلاق ميشود كه پشتيباني اكثريت كنگره را از دست ميدهند و طبعاً قدرت عمل آنها در تصويب قوانين و تاييد اقداماتشان به شدت محدود ميشود. شايد تنها دلگرمي اوباما اين باشد كه مجلس سنا همچنان در اختيار دمكراتها ميماند. در يك سال و نيم گذشته، اوباما راي اكثريت قاطع كنگره را به همراه داشت و اين وضعيت به او كمك كرد تا لوايح مورد نظر خود، ازجمله لوايح اصلاح نظام خدمات درماني، بيمه و نظام مالي را به تصويب برساند. اين درحالي بود كه جمهوريخواهان با اتفاقنظر كامل به آن لوايح راي منفي دادند و اين رويداد، هشداري بود براي اوباما كه در صورت كسب اكثريت توسط جمهوريخواهان، ادامه راه براي وي شديداً ناهموار خواهد بود. شرايط حاضر، حاكميت فضاي دوقطبي شديد در صحنه سياسي آمريكا را علني ميسازد و به اين علت هم بود كه اوباما از چندي پيش، شخصاً با هدف انجام تبليغات براي نامزدهاي هم حزبيش به ايالتهاي متعدد سفر كرد. افزايش نرخ بيكاري به حدود 10 درصد و عدم تحقق وعدههاي اوباما در زمينه بهبود اقتصادي مردم، و تداوم شكست سياستهاي واشنگتن در صحنه خارجي، از مهمترين عوامل در رويگرداني مردم آمريكا از اوباما و دمكراتها بوده است. در صحنه خارجي، وخيمترشدن اوضاع افغانستان و افزايش تلفات نيروهاي آمريكا و ناتو و همچنين شرايط سردرگم در عراق، از ديگر نقاط منفي كارنامه يك و نيم ساله اوباما ميباشد. البته بديهي است كه بخش عمده نابسامانيهاي گريبانگير اوباما، ميراث سياستهاي ماجراجويانه جورج بوش، رئيسجمهور سابق آمريكا ميباشد ولي اين نميتواند مجوزي باشد براي اينكه جمهوريخواهان، با فرصتطلبي، عامل عمده اين مصيبتها و فلاكتها را باراك اوباما و سياستهاي وي معرفي نكنند. جمهوريخواهان، به ويژه جريان محافظهكار درون اين حزب، از همان ابتداي كار اوباما كوشيدند با طرح مسائلي از قبيل هويت خانوادگي و اصل و نسب اوباما و ايجاد ترديد در مسيحيبودن وي، اوباما را به موضع تدافعي و انفعالي بكشانند. اين جريان اخيراً نيز در پوشش تشكلي موسوم به "تي پارتي" چنين تبليغ ميكند كه سياستهاي اوباما، كمونيستي - سوسياليستي است و او با اقداماتش، به اصطلاح ارزشهاي آمريكا را زير سئوال برده است. اصطلاح "تي پارتي" از واقعهاي در تاريخ در سال 1152 هجري شمسي اقتباس شده است كه در جريان آن، مردم آمريكا در اعتراض به وضع مالياتهاي سنگين توسط دولت انگليس، صندوقهاي چاي را به دريا ريختند كه اين واقعه، به جرقهاي در مسير استقلال اين كشور تبديل شد. در تشكل "تي پارتي" كه اخيراً و از سال 1388 فعال شده است عمدتاً افراد سفيدپوست با ديدگاههاي راست افراطي حضور دارند و اولين اعتراضات گسترده پس از تصويب لوايح اصلاحي اوباما نيز از سوي همين تشكل راهاندازي شد. اگرچه اين تشكل اعلام كرده است كه از سياست دوري ميكند ولي وجود افرادي همچون "ساراپيلين" نامزد سابق معاونت رياستجمهوري آمريكا از حزب جمهوريخواه، به عنوان يكي از گردانندگان اين تشكل، ادعاي غيرسياسيبودن اين تشكل را مردود ميسازد و وابستگي آن به جمهوريخواهان را تأييد ميكند. نكته قبل تامل در شرايط سياسي آمريكا اين است كه مردم آمريكا از سياستهاي كلي حاكميت اين كشور ناراضي هستند و تغيير فاحش رويكرد رايدهندگان در فاصله تنها دو سال، از انتخابات گذشته، مويد اين نارضايتي و انزجار افكار عمومي آمريكا از شرايط حاكم و عملكرد دولتمردان اين كشور است. چرخش نظر رايدهندگان آمريكايي از دمكراتها به جمهوريخواهان و بالعكس كه همواره رخ ميدهد بيانگر اين واقعيت است كه افكار عمومي آمريكا براساس عملكردهاي اين دو حزب به تصميمگيري ميرسد و گرايش اخير آنها به جمهوريخواهان نيز، نه به دليل رضايت از عملكرد اين حزب، بلكه به دليل خشم و نارضايتي از عملكرد حزب مقابل ميباشد كه فعلاً حاكم است. اوباما كه در تبليغات انتخاباتيش با طرح شعار "تغيير"، وعده ايجاد گشايش عمده در زندگي مردم آمريكا و تصحيح سياستهاي غلط خارجي و ترميم وجهه آمريكا در جهان را ميداد تاكنون نتوانسته است به هيچ يك از وعدههايش جامه عمل بپوشاند. وي نتوانسته اوضاع معيشتي مردم آمريكا را آنطور كه وعده داده بود بهبود ببخشد، ضمن اينكه در سياست خارجي نيز، به دنبالهروي از سياستهاي جورج بوش پرداخته و كشورش را بيش از گذشته در باتلاق افغانستان و عراق فروبرده است. اوباما نهتنها نيروهاي آمريكا را از عراق و افغانستان خارج نكرده بلكه 30 هزار نيروي اضافه نيز به افغانستان اعزام نموده است. وي اگرچه تا به امروز با مشكلات و معضلات عمدهاي در كاخ سفيد مواجه بوده ولي قطعاً از اين به بعد و با مسلطشدن جمهوريخواهان بر كنگره، با شرايط دشوارتر مواجه خواهد شد. اين يك واقعيت است كه در ساختار سياسي آمريكا كه بر پايه استعمارگري و تامين مصالح شبكه صهيونيسم بينالمللي استوار است تغيير چهرهها نميتواند تغيير عمدهاي در عمل ايجاد كند زيرا در ترسيم و تدوين اساس استراتژي كلي آمريكا، شبكههاي قدرتمند ولي نامرئي، نقش ويژهاي دارند. اكنون يكبار ديگر مردم آمريكا به پاي صندوق راي ميروند تا نارضايتي خود را از شرايط حاكم كنوني نشان دهند. انتخاباتي كه بار ديگر دمكراتها با فرصتطلبي و بهرهبرداري از نابسامانيهاي موجود، خيز بلندي را براي تصاحب كرسيهاي قدرت برداشتهاند.
دیدگاه تان را بنویسید