انديشه «ترور» و قربانيان واقعی

کد خبر: 152750

سجاد نوروزي/در حالي كه مطابق با منطق ليبرالي اين امر حركتي مذموم بود اما چنانچه ذكر شد، غرب اين كنش سياسي را چه در آن زمان و چه در زمان فعلي، همواره به عنوان يكي از مهم‌ ترين اهرم‌هاي فشار بر ايران حفظ كرده و به گونه كاملا پراگماتيستي اين امر را توجيه مي‌كند.

بر كسي پوشيده نيست كه ايران ازجمله قربانيان واقعي «ترور» است. قرباني‌اي كه بنيانگذار انديشه توحيدي‌اي بود كه «ترور» را در معناي ذاتي آن نفي كرد و از همين جهت بود كه قرباني ترور شد. در سده 19 و 20، قدرت‌هاي بزرگ جهاني خود انديشه و عمل ترور را به مثابه يك پراكسيس (نظريه ـ عمل) بنيان نهادند و خود نيز داعيه‌دار مبارزه با آن شدند، استعمار لجام‌گسيخته، قدرت‌طلبي بي‌حد و حصر و از همه مهم‌تر عرضه كردن «فاشيسم» به عرصه سياست، از مهم‌ترين مصداق‌هايي است كه مي‌توان با اشاره به آن تاكيد كرد كه امروز بنيانگذاران «ترور» داعيه‌داران مبارزه‌طلبي با آن هستند. اين امر از آنجا نشأت مي‌گيرد كه در انديشه ليبرال تناقضات عمده‌اي در باب نسبت نظر و عمل وجود دارد كه در نهايت «عمل» را بر ضد «نظر» سامان مي‌دهد. در اين باب مي‌توان به مصاديق مشخص و عيني‌اي اشاره كرد كه راه را بر فهم دقيق اين امر مي‌گشايد. در روزگاري كه جمهوري اسلامي با تروريست‌هاي سازمان مجاهدين خلق در حال منازعه بود، غرب با تمام توان تبليغاتي و سياسي خود از اين گروه حمايت مي‌كرد. در حالي كه مطابق با منطق ليبرالي اين امر حركتي مذموم بود اما چنانچه ذكر شد، غرب اين كنش سياسي را چه در آن زمان و چه در زمان فعلي، همواره به عنوان يكي از مهم‌ ترين اهرم‌هاي فشار بر ايران حفظ كرده و به گونه كاملا پراگماتيستي اين امر را توجيه مي‌كند. در اين باب ليست اقدامات سمبل قدرت سياسي ليبرال، ايالات متحده آمريكا بسيار گوياست. ايالات متحده به عنوان دولتي كه ترور نه فقط در وجه يك «منازعه سياسي خشن» بلكه در وجه يك «هماوردطلبي بين‌المللي» ارتقا داد، امروز مهم‌ترين ابزار سياسي خود را در گزاره «مبارزه با تروريسم» جست‌وجو مي‌كند. سابقه اين كشور در مواجهه با انديشه‌هاي آزاديخواهانه در كشورهاي مختلف و كاربست انديشه «ترور همگاني» در مواجهه با خيزش‌هاي ضد استعماري در واقع نشان مي‌دهد كه امروز داعيه‌داران مبارزه با تروريسم، خود بزرگ‌ترين ناقضان اصل «عدم كاربرد ترور» محسوب مي‌شوند. بيش از 17 هزار شهيدي كه ايران براي مبارزه با ترور تقديم كرده است، بيانگر التزام پراتيك و عملي آن، به مبارزه با ترور است. در واقع شايد تاريخ جمهوري اسلامي را بتوان تاريخ مبارزه با ترور ناميد. چه آنكه از حيث عملي و ملموس اين امر را مي‌توان در رويكردهاي جمهوري اسلامي رصد كرد. در اين ميان بايد به نكته‌اي مهم اشاره كرد، خيزش‌هاي اخير خاورميانه جملگي در مواجهه با دولت هايي بوده است كه انديشه ترور را در قبال مخالفين خود به كار مي‌برده‌اند و جملگي نيز به حمايت‌هاي ايالات متحده واقف بوده‌اند، مهم‌ترين پايگاه‌هاي «ترور همگاني» در برخي از كشورهايي است كه امروز شاهد قيام‌هاي آزاديخواهانه و اسلامي هستند، بنابراين مي‌توان گفت كه مبارزه با «ترور همگاني» امروز در ابعاد گسترده‌اي در جريان است. از بحرين تا يمن امروز صداي مبارزه با استبداد و ترور به گوش مي‌رسد. صدايي كه از لحاظ فلسفه سياسي ليبرال نيست و مولفه‌هايي را مي‌جويد كه توجيه‌گر «ترور همگاني» نباشد. قربانيان واقعي ترور به تأسي از انقلاب ايران به مقابله با حاميان واقعي ترور برخاسته‌اند. بنابراين بايد بر اين امر تاكيد كرد كه «مبارزه با تروريسم» ديگر قابليت به‌كارگيري سياسي و قلب محتواي سياسي را ندارد. جهد جمهوري اسلامي در مقابله با ترور و خيزش‌هايي كه عليه دولت‌هاي حامي «ترور همگاني» ايالات متحده به وقوع پيوسته است، نويد جهاني را مي‌دهد كه در آن نه از ترور خبري باشد و از نه ملعبه سياسي‌اي به نام «مبارزه با تروريسم». منبع: تهران امروز

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت