سردرگمی اروپای بحرانزده
تصویب تحریم خرید نفت ایران از طرف اتحادیه اروپا در نشست اخیر وزیران خارجه این اتحادیه كه با اجماع ضعیف و مخالفتهای گسترده بخشهای اقتصادی اروپا صورت گرفت،نشانگر سردرگمی این اتحادیه در برخورد با واقعیتی به نام «ایران اسلامی مقتدر و پیشرفته»است .
ایرنا: این تصمیم عجولانه و فاقد منطق اقتصادی در شرایطی اتخاذ شده كه اولاً نظام مقدس اسلامی به رغم تمامی فشارهای خارجی در وضعیت باثبات اقتصادی و سیاسی قرار دارد و ثانیا،اتحادیه اروپا آنچنان درگیر معضلات سخت اقتصادی است كه این اتحادیه و واحد پولی مشترك آن یعنی یورو را در بدترین شرایط در دو دهه اخیر قرار داده است. كافی است مروری بر نماگرهای اقتصادی اروپا،وضعیت بازار نفت و واقعیتهای اقتصاد ایران داشته باشیم تا مشخص شود كه اقدام سیاسی اتحادیه اروپا تا چه حدی برخلاف واقعیتهای ملموس و مخالف با منافع این اتحادیه است. واقعیت آن است كه اروپای به ظاهر واحد،هماكنون درگیر یكی از جدیترین بحرانهای اقتصادی خود است كه اثرات فشارهای اقتصادی بر این اتحادیه بر رفتارهای سیاسی و اجتماعی دولتمردان و مردم این اتحادیه بهخوبی نمایان است، بهطوری كه اعتراضات گسترده سیاسی و اجتماعی در مناطق مختلف از اسپانیا و یونان گرفته تا فرانسه و انگلستان،معضلات جدی اقتصادی و همچنین سیاستگزاریهای غلط سران این اتحادیه عرصه را بر مردم این منطقه تنگ كرده است. آمارهای رسمی صندوق بینالمللی پول و مؤسسه آمار اروپا (Eurostat) نشان میدهد درحالی كه اقتصاد آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اروپا در سال 2011 رشدی حدود 3 درصد داشته،این رشد در سال 2012 به كمتر از نیم درصد خواهد رسید. فرانسه هم بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ اروپا نیز در سال 2011 رشد صفر درصدی را تجربه كرد و در سال 2012 نیز قطعاً رشد منفی یعنی ركود اقتصادی را درپیش دارد. وضعیت مناطق دیگر اروپا نیز مشابه این دو كشور است به طوری كه نرخ بیكاری 23 درصدی اسپانیا و كسریهای گسترده تجاری در یونان، انگلستان، ایتالیا و كشورهای كوچك دیگر عضو این اتحادیه،اتحادیه اروپا را در بدترین وضعیت اقتصادی خود در دو دهه اخیر قرار داده است. این واقعیتهای آماری درشرایطی است كه براساس جدیدترین گزارش بانك جهانی،اقتصاد ایران به رغم تمام تحریمهای صورت گرفته درسال 2011 رشد 5/2 درصدی را تجربه كرده كه این رشد در سال 2012 به 7/2 درصد و در سال 2013 به 1/3 درصد خواهد رسید. این آمارها در كنار مبادلات تجاری 150 میلیارد دلاری ایران در سال 2011، صادرات غیرنفتی 40 میلیارد دلاری در این سال و همچنین ساختارهای توسعه یافته اقتصادی به خوبی نشان میدهد كه تحریم جدید اروپا تا چه حدی منافع این اتحادیه را تأمین خواهد كرد. مسئله بسیار مهم دیگر آن است كه حتی اگر تحریم خرید نفت ایران از طرف اتحادیه اروپا اتفاق بیفتد (اروپا یك فرصت 6 ماهه را برای اجرای این تصمیم در صورت صلاحدید خود تعیین كرده است) قطعاً خلل جدی بر فروش نفت ایران وارد نخواهد شد. چرا كه سهم 18 درصدی اروپا در سبد صادرات نفت ایران به راحتی با خریداران بالقوه دیگر قابل جبران است و ثانیاً اثرات روانی و واقعی اجرای این تصمیم عجولانه از طریق افزایش قیمت نفت كشورهای اروپایی درگیر در بحران اقتصادی را بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد داد. علاوه بر این بازار نفت هماكنون در شرایطی قرار دارد كه به دلیل تقاضای روبهرشد خصوصاً از طرف كشورهای در حال توسعهای مانند چین، هند و برزیل، محدودیت افزایش عرضه نفت اوپك و غیراوپك و مازاد عرضه بسیار محدودی كه كشورهای تولیدكننده برای جبران كمبودهای احتمالی برخوردارند،در شرایط شكنندهای قرار دارد و قطعاً هرگونه كاهش واقعی عرضه نفت ایران در بازار میتواند به رشد سرسامآور قیمت نفت و به تبع آن فشارهای گسترده بر اقتصادهای اروپایی بینجامد. در چنین شرایطی به درستی میتوان ادعا كرد كه اروپای درگیر در بحرانهای عمیق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی كه با خطر فروپاشی پول واحد خود نیز مواجه است با تصمیم اخیر خود زمینه فشارهای عمیقتر اقتصادی را بر خود فراهم كرده و بالطبع در این وضعیت بخشهای اقتصادی این منطقه بیش از پیش خود را در برابر مسئولیتناپذیری سران سیاسی احساس خواهند كرد. نظام مقدس اسلامی در طول حیات پربركت خود بارها با تحریمهایی حتی سختتر از این مواجه بوده كه هر بار با خلاقیت توانسته تهدیدها را به فرصت تبدیل كند كه این بار نیز فرصتهای بسیاری فراروی نظام مقتدر اسلامی قرار خواهد گرفت. نظام اسلامی در اوج اقتدار سیاسی، اقتصادی و نظامی قرار دارد و با مدیریت توانمند توانسته برمشكلات فائق آید و لذا میتوان پیشنهاد داد كه اتحادیه اروپا به جای احاله تحریمها به 6 ماه آینده، هماكنون تهدید تحریم خود را عملی كند تا مشخص شود كه توانمندی نظام در چه حدی است.
دیدگاه تان را بنویسید