تضاد گفتمانی پایداری درباره جریان انحرافی
دکتر کوچک زاده نیز در مصاحبه ای در نمایشگاه مطبوعات سال 90 درباره واژه "جریان انحرافی" می گوید: «این مهم نیست. هر وقت آقا بگوید جریان انحرافی، ما هم می گوییم». آیا با این استدلال، تصریح علامه مصباح به عبارت "جریان انحرافی" در این فرمایش: «نوک پیکان جریان انحرافی به طرف اسلام و ارزشهای اسلامی نشانه رفته است»، از نظر آقای کوچک زاده نعوذبا... در تضاد با بیان رهبری تلقی نمی شود؟

سوال ـ چرا قبل از شکل گیری جبهه پایداری و زمانی که حضرت آیت ا... مصباح یزدی با تعابیری تند نظیر "تشکیلات فراماسونری" از جریان انحرافی یاد می کردند، برخی اعضای شاخص امروز پایداری نظرات ایشان را تند دانسته و حتی در بولتن های قبلی خود نیز آن را ابراز می کردند؟ و چرا بعد از خانه نشینی رئیس جمهور هم با بیان اینکه او خسته شده، بریده، تفاوتی نکرده و نهایتا رجایی دانستن او، در مقام تطهیر خطای فاحش احمدی نژاد برآمدند؟ در بولتنی که پیش از انتخابات مجلس در حمایت از جبهه پایداری منتشر گردید، ماجرای نامگذاری جبهه پایداری توسط علامه مصباح یزدی در ابتدای تاسیس آن از قول ایشان اینگونه منعکس شده است:

بولتن "استقامت در منطقه ممنوعه" ـ صفحات 3 و 4 همچنین شخص آیت ا... مصباح یزدی در دیدار آقایان فدایی و زاکانی با ایشان، دلیل حمایت خود از تاسیس پایداری و مشورت دادن به آنها را چنین بیان داشتند:

بولتن "استقامت در منطقه ممنوعه" ـ صفحات 21 و 22 بنابراین دلیل اصلی و چه بسا تنها علت حمایت علامه مصباح از تشکیل جبهه پایداری، نگرانی ایشان از به دام افتادن یاران و طرفداران سابق احمدی نژاد در تور پهن شده توسط جریان انحرافی بوده است. حال مناسب است مواضع حضرت علامه مصباح یزدی را با مواضع مدعیان هم گفتمانی با ایشان درباره دلیل اصلی تشکیل پایداری مقایسه کنیم. 1. مواضع علامه مصباح یزدی درباره جریان انحرافی حجت الاسلام جلالی رئیس دفتر ایشان در مصاحبه ای اینچنین نقل کرده است: 1.1. «همان اوایل دولت (نهم)، روزی بعد از نماز صبح که مشغول پیاده روی بودیم یک مرتبه ایشان (علامه) فرمودند: دو نفر آبروی آقای احمدی نژاد را خواهند برد. یکی از آنها آقای مشائی است. این زمانی بود که یک ماه از دولت نهم گذشته بود و در آن زمان ما هنوز آقای مشائی را نمی شناختیم. چند روز بعد از این ماجرا در جلسه ای که آقای دکتر تهرانی، دکتر بی ریا و آقای روانبخش در دفتر ایشان حضور داشتند آیت ا... مصباح فرمودند این آقای مشائی بالاخره احمدی نژاد را زمین می زند و من نگران او هستم. تا اینکه مسأله حضور زنان در ورزشگاه ها مطرح شد. به محض مطرح شدن این مسأله آیت ا... مصباح به من گفت، سریعاً به آقای دکتر تهرانی (که استاد اخلاق دولت بود) و دکتر بی ریا (که مشاور امور روحانیون دولت بود) زنگ بزن بگو بیایند اینجا. بعد دو نامه نوشتند و یکی را به آقای بی ریا و یکی را به آقای تهرانی دادند که از دو کانال حتما به دست اقای احمدی نژاد برسد. ما از مضمون آن نامه اطلاع نداریم چون محرمانه بود و جایی ثبت نشده است؛ البته امیدوارم از سوی دولت در جایی ثبت شده باشد. ولی بعدا ایشان گفتند من در آن نامه جریان انحراف را به آقای احمدی نژاد هشدار دادم و نوشتم اطرافیان شما، شما را به زمین خواهند زد.» این مساله نشان می دهد که آیت ا... مصباح یزدی از همان ابتدای دولت نهم جریان انحرافی را شناختند و پس از ماجراي 11 روز خانه نشيني احمدي نژاد براي مراقبت از طرفداران سابق او از تشكيل جبهه پايداري حمايت كردند. علامه مصباح يزدي در سایر مواضع خود خصوصا پس از مخالفت يازده روزه رئيس جهور با حكم حكومتي مقام معظم رهبري، كاملا عليه جريان انحرافي، تشكيلات آن و شخص رئيس دفتر دولت مواضع سخت و تندي گرفتند و "جریان انحرافی" را یک تشکیلات فراماسونری دارای شبکه عظیم سیاسی، شدیدترین خطر برای اسلام تاکنون، حاصل تمام تجربيات و حيله هاي شيطان و خالق فتنه بزرگتر آینده دانسته اند : 1.2. «خطری که من احساس میکنم شدیدترین خطری است که تا به حال اسلام را تهدید کرده است و آن هم از سوی نفوذیهایی است که در بین خودیها در حال رشد هستند ... امروزه در دورن جامعه ما تشکیلاتی فراماسونری در حال شکل گرفتن است ... جای تعجب نخواهد بود اگر برخی از کسانی که امروز دم از رهبری میزنند و از یاران رهبری هستند، فردا فتنه بزرگتری را به وجود آورند» (24 فروردين 1390) 1.3. «در چند سال اخیر، چنین احساسی پیش آمده که خطری پیچیده نسبت به اساس فکری جامعه در حال شکلگرفتن است و شیطان تمام تجربیات وحیلههای خود را به کار گرفته تا طرز فکری انحرافی را در جامعه القاء کند ... هدف این تفکر انحرافی آن است که در آینده این تصور القا شود که تمام فعالیتها، طرحها و خدمات انجامشده در این چند سال از جانب یک نفر منحرف بوده و او بزرگترین استراتژیست عالم است و هر کاری که انجام دادهایم از او الهام گرفتهایم و بنابراین او باید رئیسجمهور آینده شود و کشور را اداره کند ... نوک پیکان جریان انحرافی به طرف اسلام و ارزشهای اسلامی نشانه رفته است» (29 ارديبهشت 90) 1.4. « ... اگر همه این سخنان (مواضع جریان انحرافی) فقط در حرف خلاصه میشد، امکان داشت آنها را حرفهایی دیوانهوار به حساب آوریم، اما به دست گرفتن گلوگاههای اقتصادی و پروژههای عظیم اقتصادی کشور، ایجاد شبکه عظیم سیاسی در وزارتخانهها، استانداریها و نهادهای دولتی و خصوصی، سفرهای خارجی و ارتباط معنادار با شخصیتهای خارجی، تفسیرهای معنادار از قیام مسلمانان در شمال آفریقا (بيداري انساني)، سوق دادن هدفها به سوی انگیزههای ملی و تضعیف جایگاه ولیفقیه، همه و همه ما را به این نتیجه میرساند که این حرکتها نمیتواند فقط به خاطر رئیسجمهور شدن و قدرت باشد، بلکه هدف از بین بردن اسلام و ارزشهای اسلامی است.» (8 خرداد 90) 2. برخی مواضع اعضای شاخص پایداری درباره جریان انحرافی 2.1. حجت الاسلام و المسلمین آقا تهرانی دبیرکل محترم جبهه پایداری در مصاحبه خود با شماره هفته آخر مردادماه 90 نشریه سروش اظهار داشته است: «من نظر برخی دوستان درباره جریان انحرافی را قبول ندارم و یا حداقل برای من به اثبات نرسیده است ولی منکر بعضی از انحرافات نیستم». آیا عجیب نیست نظر دبیرکل یک تشکل با نظر رهبر معنوی و مانیفیست اعلامی آن مغایرت داشته باشد؟ 2.2. دکتر الهام 29 مهرماه 90 در سومین کنگره سراسری کانون دانشگاهیان ایران اسلامی در دانشگاه شهید بهشتی گفته است: «بنده موافق واژه جریان انحرافی نیستم، بلکه معتقدم چند نفری هستند که مبانی و گفتمان آنها دچار انحراف شده است». در حالیکه نظر علامه مصباح چیز دیگری است: «هدف این تفکر انحرافی آن است که در آینده این تصور القا شود که تمام فعالیتها در این چند سال از جانب یک نفر منحرف بوده». 2.3. حجت الاسلام رسایی پس از ضایعه تاسف بار خانه نشینی 11 روزه رئیس جمهور در سرمقاله معروف نشریه خود 9دی، با رجایی دانستن احمدی نژاد او را تبرئه و تمام تقصیرها را متوجه کشمیری (مشایی) نمود. در حالیکه این فرمایش علامه مصباح یزدی نمی تواند همچنان وصف حال رجایی باشد: «کسانی که در آن انتخابات (ریاست جمهوری 84) باعث روی کار آمدن دولت جدید شدند افراد تهی دست، مظلوم، متدین و دلسوز انقلاب بودند، ولی آدمیزاد (احمدی نژاد) شکر نعمت را فراموش کرد». 2.4. دکتر کوچک زاده نیز در مصاحبه ای در نمایشگاه مطبوعات سال 90 درباره واژه "جریان انحرافی" می گوید: «این مهم نیست. هر وقت آقا بگوید جریان انحرافی، ما هم می گوییم». آیا با این استدلال، تصریح علامه مصباح به عبارت "جریان انحرافی" در این فرمایش: «نوک پیکان جریان انحرافی به طرف اسلام و ارزشهای اسلامی نشانه رفته است»، از نظر آقای کوچک زاده نعوذبا... در تضاد با بیان رهبری تلقی نمی شود؟ ایشان همچنین در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران با بیان عدم اعتقاد به وجود جریان انحرافی، مطالب در خصوص آن را ادعا و گفته دیگران برشمرده و قضاوت در خصوص خطر آینده آنها را رد می کند: «بنده به آنچه موسوم شده به جريان انحرافي به این شکل که برای ما تعریف می کنند اعتقادي ندارم و روي اين كلمه هم تأكيدي نمي كنم، ولي به وجود رفتارهاي انحرافي در بعضي اطرافيان رئيس جمهور اعتقاد دارم. اما اينكه عنوان «جريان» مناسب انحرافاتي كه شاهد آن هستيم، باشد را ترديد دارم. به هر حال آنچه با آن مواجهيم، تحت هر عنواني مجموعهاي است كه ادعا ميشود در آينده قصد براندازي دارد. ... قضيه انحراف يا انحرافي كه گفته ميشود، بنابر شواهدي كه ارائه ميكنند و براي برخي ادعاها سند ارائه ميكنند و براي برخي ميگويند در آينده سند ارائه خواهيم كرد ادعا مي¬شود كه به سوي استحاله و براندازي نظام پيش ميرود. من اما نميتوانم چنين قضاوتي داشته باشم.» چگونه است که ایشان خود را پیرو علامه مصباح می داند و در عین حال نمی تواند قضاوت او را در مورد خطرات جریان انحرافی بپذیرد؟! 2.5. البته ظاهرا آقای کوچک زاده ـ که ید طولایی در روخوانی فرمایشات امام و رهبری دارند ـ و دوستان هم حزبی ایشان فرمایش مهم و هشدار جدی رهبر حکیم انقلاب را درباره انحرافی که در ماجرای عزل وزیر اطلاعات بیان شد، فراموش نموده اند: «تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوهى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمانها ذرهاى منحرف شود.»

3. دیدگاه علامه مصباح یزدی درباره علت جدی نگرفتن جریان انحرافی توسط برخی افراد علامه مصباح یزدی درباره علت ساده انگاری انحراف از سوی برخی فرمودند: «بعضیها نسبت به خطر اطلاع دارند ولی آن را ساده میانگارند و مسامحه میکنند، بعضی هم که عمق خطر را بیشتر درک میکنند، به خاطر تعلق به گروه خاص، واکنش به خطر را به مصلحت گروه خود نمیبینند و عکسالعملی نشان نمیدهند ... تنها افراد اندکی هستند که چشم تیزبینی دارند، خطر را میبینند، آیندهاش را درک و ارزیابی میکنند و طبعا حساسیت نشان میدهند، اما غالبا با چنین افرادی رفتارهای نامهربانانه میشود و این نامهربانیها نه تنها از سوی دشمنان بلکه گاهی اوقات از طرف دوستان نیز دیده میشود که جای تعجب دارد». نکته مهم اینجاست که جریان انحرافی برای اختلاف میان اصولگرایان در آینده حساب ویژه ای باز کرده است. با وجود برخی کاستیها در برخی اعضای جبهه متحد اصولگرایان نه تنها همه آنها در مقابله با جریان انحرافی متفق القولند، بلکه برخی از آنها از جلوداران مقابله با انحراف شکل گرفته پیرامون دکتر احمدی نژاد بوده و هستند. برخی از آنها همچون اعضای جمعیت ایثارگران و رهپویان حتی در دولت نهم و در مسائلی نظیر "ورود زنان به ورزشگاهها"، "دوستی با مردم اسرائیل"، "ادغام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در سازمان حج و زیارت" و ... متوجه خطر انحراف شدند و ساکت نماندند و شرط حمایت خود از دکتر احمدی نژاد در انتخابات سال 88 را رفع این انحرافات ذکر کردند و در همان ایام مورد نامهربانی برخی از اعضای کنونی "جبهه پایداری" قرار گرفتند.
دیدگاه تان را بنویسید