دولت آمریکا هراسان و متوهم است
نویسنده و فعال سیاسی آمریکایی معتقد است نتیجه جنگ افروزیهای دولت آمریکا که بودجه نظامی آن صد برابر بیشتر از دیگر کشورهاست انزوای قطعی این کشور خواهد بود. شروود راس، نویسنده و فعال سیاسی آمریکایی میگوید آمریکا سعی میکند بر منابع دیگر کشورها تسلط پیدا کند و این هدف همیشگی و ناگفته دولت این کشور است؛ نتیجه جنگهای آمریکا که بودجه نظامی آن صد برابر بیشتر از دیگر کشورهاست انزوای قطعی این کشور خواهد بود.
راس همچنین گفت: آمریکا سعی میکند از خاکسترهای قدیمی که هنوز به جا مانده است دوباره جرقه جنگ را بزند و بهسختی بر ذغالهای آن میدمد تا آتش نفرت را دوباره بر پا بکند.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانیم:
چنان که دیدیم نشست دوم گفتوگوی صلح سوریه در ژنو با شکست کامل به پایان رسید و حتی آتشبس سهروزه هم در همان ساعات اولیه شکسته شد، بهنظر شما مقصر اصلی کیست، خشونتها کجا پایان میگیرد، آینده مردم سوریه را چگونه میبینید و بهترین رخدادی که میتواند محقق شود کدام است؟
امروزه دیگر برای همه مبرهن است که آمریکا در کشورهای جهان از لیبی گرفته تا اوکراین بذر جنگ میپراکند. رهبری دولت آمریکا از لحاظ عاطفی بیمار است. این دولت تسلیحات پیشرفتهای و ماشینآلات پیچیدهای برای کشتار در اختیار خود دارد و هیچ کشوری تا به امروز چنین تجهیزات نظامی نداشته است. این میزان تسلیحات میتواند کل حیات روی کره زمین را از بین ببرد. کشور آمریکا که زمانی در دنیای جدید جای زیبایی محسوب میشد، امروز به یک نظام عصبانی و غیرقابل کنترل تبدیل شده است، مسلح و خطرناک.
دولت آمریکا جنگی را بهنام مبارزه با تروریسم به راه انداخته است که بازنمای وحشت و ارعابی است که خود همهجا به راه انداخته است. این دولت هراسان و متوهم است. آمریکا سعی میکند از خاکسترهای قدیمی که هنوز به جا مانده است دوباره جرقه جنگ را بزند و بهسختی بر ذغالهای آن میدمد تا آتش نفرت را دوباره بر پا بکند، مانند برنامه هستهای ایران که فعلاً دارد از همان مسیر میگذرد.
رهبران ایران سعی میکنند به هیچ عنوان اسیر تهدیدهایی که حق آنها در زمینه هستهای را محدود میکند، نشوند، ولی اگر تسلیم غرب بشوند باز هم تضمینی نیست که بهانه گیریهای انگلیس و آمریکا برای حمله به ایران، کنترل و سوء استفاده آنها متوقف بشود، با این وضع فرقی نمیکند نیروگاه هستهای مستقر کنید یا بادمجان بکارید، چیزی که آنها میفهمند و انجام میدهند بههرحال استعمار است و نمیتوان با صحبت کردن وادارشان کرد چیزی را متوجه شوند.
نتیجه جنگهای آمریکا که بودجه نظامی آن صد برابر بیشتر از اکثر کشورهاست انزوای قطعی این کشور خواهد بود. آنها سعی میکنند تسلط ناگوار خارجیها بر منابع کشورهای دیگر را احیا نمایند و این هدف همیشگی و ناگفته آمریکاست. همیشه در جنگهای اخیر این کشور این اتفاق افتاده است و آنها به هرجا که حمله کردند آن کشور را به مرکز تنفر از خود تبدیل کردند، بهترتیبی که امروز دیگر هیچکسی حاضر نیست نامی از آنها ببرد.
چنانکه همه میدانیم اکنون بیش از شصت هزار رزمنده سر مرزها آماده هستند تا کار خود را که کشتار مردم است آغاز کنند و شیوخ سعودی در پایان ماه حقوق آنها را پرداخت کنند و این سرنوشت بدی برای این کشور است. حمایت آمریکا و همپیمانانش از این آدمکشها عیانتر از آن است که بتوانند آن را پنهان کنند.
کسانی که شورای ملی سوریه را به راه انداختند بهخوبی میدانند این حمایت سازمان یافته نظامی در راه است و اینها همه غیر از آن تعداد کسانی است که همین الآن دارند در خاک سوریه فعالانه دست به کشتار میزنند.
اعضای پیمان ناتو، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و کشور ترکیه برای این گروهها سلاح سنگین آماده میکنند و کشور فرانسه و کشور انگلیس و سازمان سیای آمریکا این مبارزان را در خاک کشور ترکیه آموزش میدهند تا بتوانند در برابر دولت سوریه مقاومت کنند.
سوریه تنها کشوری در منطقه بود که به ثبات هر کشوری در این سامان کمک میکرد، شیعه و سنی و مسیحی و کرد در آن بهخوبی کنار هم زندگی میکردند و هیچ کشمکش قومی و دینی هیچوقت در آن سرزمین نبود ولی امروز خطر جداییطلبی دینی و قومی در آن هست و مردم این کشور شاید دهها سال از عمرشان را در این جنگ بگذرانند که از همان ابتدا معلوم نبود به چه دلیلی به وجود آمده است. تحلیلگران متمایل به غرب هیچکدام این مسئله را نمیبینند و همه از اینجا شروع میکنند که مشکلی که به وجود آمده است برجاست و باید تلاش کنیم تا آن را حل کنیم.
اشتباه دیگری که میکنند این است که میگویند آمریکا بهانه میجوید و ما باید سعی کنیم بهطریقی از مشکل سازیهای او فرار کنیم غافل از این که در دنیا ملتهایی هستند که میتوانند تلاش خود را بکنند و جلوی اینهمه بهانه گیریهای آمریکا را بگیرند.
وقتی میگویند آمریکا بهانه گیری میکند و ما نباید کاری کنیم که اوضاع بدتر شود مثل این است که بگویند آمریکا دارد کار درستی میکند و از ملل مختلف دنیا همان تقاضایی را دارد که بر اساس حق است در حالی که او میگوید هیچکس نباید کارهایی را که او دوست ندارد انجام بدهد. ملتهایی در جهان هستند که میتوانند جلوی آمریکا را بگیرند و سوریه قطعاً یکی از آنهاست.
غرب به هیچ عنوان نمیتواند دولت مشروعی را که در خاک این کشور مستقر است از تخت به زیر بکشد و کسانی که میگویند این کار ممکن است زیادی تحت تأثیر تبلیغات سرمایه داری قرار گرفتهاند. یک سال پیش وقتی که دولت سوریه توانسته بود بخش مهمی از این تروریستهای مبارز را تارومار و پراکنده کند، طرحی که سازمان ملل به دولت داد فرصتی فراهم کرد تا کمکهای مالی و تدارکات نظامی از سوی قطر و عربستان سعودی فراهم شود بهترتیبی که دولت مستقر در پایتخت، آنها را به واکنش موشکی تهدید کرده است.
این یعنی برخی دولتهای منطقه هیچ احترامی برای دولتی که در پایتخت مستقر است قائل نیستند و این اسباب تأسف است چون از این به بعد آنها دیگر نمیتوانند ادعاهای حقوق بشری و آشتی سیاسی بکنند. شاید کسانی در خاک سوریه باشند که به عملکرد حاکمیت خود اعتراض دارند ولی این اصلاً به این معنا نیست که دشمنان قدیم مردم این کشور میتوانند تعیین کنند چهکسی بر این مردم حکمرانی کند، خانههای آنها را بمباران کنند و بعد بگویند برای مردم این کشور دموکراسی آوردهاند.
تمام ژورنالیستها و ملل آزاده دنیا چشم دوختهاند ببینند در این کشور چه اتفاقی میافتد چون آنها میدانند سرمایه داری سعی میکند برای گذر از بحران پولیاش از راهحل جنگ استفاده کند و با جنگهایی که هر از چند گاهی راه میاندازند فکر میکنند میتوانند راهی پیدا بکنند برای این که مشکلات پولیشان را حل بکنند.
ایدهای که در دور دوم نشستهای صلح سوریه طرح کردند مبنی بر اینکه اسد موقعیت خود را ترک بکند نشان میدهد طرفهای شرکت کننده در این نشست تا چهمیزان در برنامه ریزیهای خود ناآگاه و نادان هستند چون اصلاً به این فکر نمیکنند که جبهه سوی مقابل چه واکنشی در قبال درخواستهای دیوانهوارشان از خود نشان میدهد.
روسیه از قدیم تلاش میکرد صلح را بهاین کشور بیاورد و کاری کند تا مبارزین دست از مبارزه بکشند و خشونتها را متوقف سازند. مطمئناً روسیه یکشبه حمایتهای خود را قطع نمیکند و از رییس جمهور کشور سوریه درخواست نمیکند جایگاه خود را ترک بکند، هر کودکی این را میفهمد. مسئلهای را که امروزه در سوریه شاهد هستیم و هرروز ابعاد آن گستردهتر میشود چه در چارچوب جنگ سرد، چه در چارچوب روابط بین الملل و چه در چارچوب جهانی سازی آن را تحلیل کنیم نتیجه همواره ثابت است و خواهد بود.
سوریه هیچوقت حیاط خلوت آمریکا نبوده و نخواهد شد بلکه دوستان منطقهای خود را بر اساس باور مردم، ریشههای تاریخی و منافع سرزمینی ملیاش انتخاب میکند. دعوای شرق و غرب از سال 1991 به بعد دیگر حالت لشکرکشی نداشته است و از این به بعد هم نخواهد داشت چون روسیه سفید با شوروی کمونیست فرق دارد و قرار نیست با هجمه به خاک یک کشور دیگر اهداف اقتصادی سیاسی خود را در منطقه تحقق ببخشند و این وضعیت ناگوار و تحمل ناپذیر را برای مردم سوریه رقم بزنند. بهنظر من تداوم این وضعیت که بهنفع هیچکس نیست مشخصاً بهخاطر کوتاهی غرب صورت میگیرد و نشستی که در ابتدای بحث به آن اشاره کردید هیچ قدمی در راه حل کردن این مشکل برنداشته است.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید