سرویس سیاسی «فردا»؛ محمدرضا عارف اخیرا مطرح کرده است که ترجیح میدهد به جای آنکه بخشی از منازعات سیاسی درون جریان اصلاحات باشد به کادرسازی اقدام کند. این جمله عارف علی رغم تحلیل رسانههای جریان لیبرال و تلاش برای همراه نشان دادن عارف با اصلاحطلبان این واقعیت را بازگو میکند که وی تلاش میکند که با مدیریت و ساماندهی یک تشکیلات تازه تاسیس مانند بنیاد امید ایرانیان رغبت اصلاح طلبان را برای اجماع بر روی خود افزایش دهد.

عارف پس از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و قبول نکردن سمتهای پیشنهادی از سوی دولت روحانی تلاش میکند تا جایگاه خود را در میان اصلاحطلبان تا سرلیستی برای انتخابات مجلس بالا ببرد اما همواره این تلاش با بیرغبتی چهرههای اصلی جریان اصلاحات مواجه شده است. سخنان عارف ابعاد دیگری هم دارد که از جمله میتوان به تلاش وی برای کادرسازی و تقویت پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان اشاره کرد که همواره یکی از ابزارهای امتیازگیری این طیف در تعامل با دولت و سایر جناح ها و احزاب سیاسی همسو چون کارگزاران بوده
است. هرچند تلاش همه جانبه عارف در چند ماه گذشته برای مطرح شدن بهعنوان یک گزینه جدی در میان اصلاح طلبان شدت گرفته است اما مهرههای سوخته اصلاحات استراتژی این جریان را به تعامل با سایر احزاب و گروهها تغییر داده است. با اینکه برخی معتقدند عارف تنها فرد از جریان اصلاحات است که میتواند تا شاخصههای مدنظر شورای نگهبان را برای حضور در انتخابات مجلس کسب کنند اما باز هم اصلاح طلبان تعامل با سایرین را بر اجماع بر سر عارف ترجیح میدهند و ظاهرا این برگ برنده عارف هم نتوانسته تا تردید این جریان را درخصوص ظرفیتهای عارف برای احراز جایگاه کلیدی در میان جبهه اصلاحطلبان جبران نماید. البته بحران هویتی که امروز محمدرضا عارف با آن درگیر است تقریبا دامنگیر قسمت اعظمی از چهرههای جریان اصلاح طلبی است که گاهی از تعاملات داخلی این جناح بروز میکند و گاهی هم از شیوه تعامل با سایر احزاب و گروهها خود را نشان میدهد. آنچه که تلاش میشود برنامه ریزی برای تقویت پایگاه اصلاحطلبان با مشورت بزرگان این جریان معرفی شود در واقع تلاش برای عرض اندام و سهمخواهی از درون جبهه اصلاح طلبی است. عارف بر این باور است که میتواند با مدیریت
تشکیلاتی و تبدیل شدن به یکی از اضلاع جریان لیبرال در کشور وزن خود را در میان اصلاحطلبان بالا ببرد. پس از آنکه تلاش اصلاحطلبان برای همراه کردن ناطق نوری برای سرلیست قرار گرفتن در انتخابات آینده مجلس با شکست روبرو شد. به نظر میرسد سخنان عارف تلاش مجددی بود برای جلب اعتماد اصلاحطلبان و طرح دوباره آمادگی وی برای حضور در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی. از دیگر سو برخی از عناصر جریان لیبرال نیز با تولید واژههایی مانند نو اصلاحطلبی در صدد که به نوعی با بوجود آوردن ساختار جدیدی نقص موجود در ساختار اصلاحطلبان مبنی بر احاطه برخی افراد در این جریان را برطرف کنند. واقعیت این است که اصلاحطلبان در جریان خود به نوعی دچار تمرکز قدرت شدهاند و این تمرکز قدرت به دیگر افراد اجازه عرض اندام نمیدهد. در این میان است که نو اصلاحطلبان ظهور کرده اند. این کودتای درونی اصلاحطلبان حتی به زعم برخی از کارشناسان سیاسی پروژه عبور از خاتمی است و نو اصلاح طلبان حتی میخواهند مرجعیت اصلاحات را مخدوش کنند و خودشان در راس تصمیمگیریها قرار گیرند. در این گیر و دار انتخابات مجلس آتی نیز فرصت خوبی برای وزن کشی سیاسی در جریان
اصلاحات محسوب می شود. جریان نواصلاحطلبی در درون ساختار اصلاحطلبان دارای منتقدان و طرفداران مختلفی است که در این باب ممکن است به انشعاب درونی در این جریان گرایش یابد تا یک رفورم و اصلاحات سیاسی.
دیدگاه تان را بنویسید