تکرار ویتنام در خاورمیانه
اسرائیل در حال باختن جنگ غزه است اما خودش نمی داند

دیوید هرست سردبیر میدل ایست آی نوشت:در تازهترین قسمت از شوی تلویزیونی مسابقهای با عنوان «کاخ سفید روی اوبر: چگونه یک رئیسجمهوری آمریکا را پیشخرید کنیم»، برای لحظهای کوتاه به نظر میرسید که مجری واقعاً دارد از متن درستی میخواند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، در عربستان سعودی گفت که مداخلهگری لیبرال یک فاجعه بوده است. این سخن درست است. او گفت نمیتوان کشورها را شکست و دوباره ساخت. او بمباران یمن را متوقف و دههها تحریم علیه سوریه را لغو کرد؛ اقدامی که دو مسیر کلیدی اسرائیل برای تسلط منطقهای را مسدود کرد. این قسمت خاص از نمایش، برای حامیان مالیاش- عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر-هزینههایی سرسامآور داشت، بیش از سه تریلیون دلار و همچنان در حال افزایش؛ مبلغی که حتی با استاندارد کشورهای خلیجفارس هم بسیار بالاست.
مأموریتی مرگبار
۶۰۰ میلیارد دلار از عربستان سعودی، قراردادهایی به ارزش ۱.۲ تریلیون دلار با قطر، یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ اختصاصی برای استفاده رئیسجمهوری، برجی برای اریک ترامپ (پسر ترامپ) در دوبی و مواردی بیشتر که هنوز در راهاند، از جمله معاملات رمزارز با شرکت خانوادگی ترامپ.ثروتمندترین اعراب در حال رقابت با یکدیگر بودند تا ادای احترام خود را به امپراتور جدید واشنگتن نشان دهند.
در حالی که این نمایش افراطی از ثروت در ریاض و دوحه در جریان بود، اسرائیل با کشتن هرچه بیشتر فلسطینیها در غزه در حال گرامیداشت سالگرد «نکبت» ۱۹۴۸ بود. (اشاره به جنگ سال 1948 اعراب و اسرائیل).
چهارشنبه یکی از خونینترین روزها در غزه از زمان لغو یکجانبه آتشبس توسط اسرائیل بود. نزدیک به ۱۰۰ نفر کشته شدند. بمبهای سنگرشکن در نزدیکی بیمارستان اروپایی در خان یونس فرود آمدند؛ حملهای که هدفش محمد سنوار، رهبر حماس در غزه بود. مرگ او هنوز تأیید نشده است. تلاش برای ترور او گواهی است- اگر هنوز نیازی به اثبات باشد- بر اینکه بنیامین نتانیاهو هیچ قصدی برای بازگرداندن اسرای زنده باقیمانده ندارد. مأموریت نتانیاهو در غزه- که همان گرسنگی دادن و بمباران ۲.۱ میلیون فلسطینی برای بیرون راندن آنها از باریکه است- اکنون آنقدر آشکار و روشن شده که حتی جامعه بینالمللی دیگر نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
تام فلچر، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه، در شورای امنیت گفت: «برای کسانی که کشته شدند و برای صداهایی که خاموش شدند: دیگر به چه مدرکی نیاز دارید؟
آیا اکنون قاطعانه اقدام میکنید تا از نسلکشی جلوگیری کرده و احترام به حقوق بینالملل بشردوستانه را تضمین کنید؟»
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه سیاست اسرائیل در غزه را «شرمآور» خواند. پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا در پارلمان، اسرائیل را «یک دولت نسلکُش» نامید و تأکید کرد که «مادرید با چنین کشوری تجارت نمیکند.» حماس و حزبالله تضعیف شدهاند، گرچه من تردید دارم ضرباتی که خوردهاند، مرگبار و قطعی باشد. اما حماس همچنان در میدان میجنگد، چیزی که تلفات نظامی گزارشنشده اسرائیل در غزه آن را تأیید میکند. هیچ یک از نگهبانان حماس اسیر خود را برای نجات جان خود رها نکرده است. روح مقاومت در غزه شکست نخورده است.
در واقع، شباهتها با شکست تاریخی دیگر نیروهای استعماری، یعنی فرانسویها و آمریکاییها(در جنگ ویتنام) فقط بیشتر شده است.
از یک نظر، غزه و جنگ ویتنام قابل مقایسه نیستند. نیرویی که اسرائیل امروز در غزه بهکار میبرد، بسیار فراتر از آن چیزی است که جان اف کندی، لیندون بی. جانسون و ریچارد نیکسون استفاده کردند؛ سه رئیسجمهوری آمریکا که دورهشان با جنگ ویتنام تباه شد. در بازهای هشتساله، آمریکا بیش از پنج میلیون تُن بمب بر ویتنام فرو ریخت و آنجا را به بمبارانشدهترین نقطه جهان بدل کرد. اما تا ژانویه امسال، اسرائیل دستکم ۱۰۰ هزار تُن بمب بر غزه فرو ریخته است. بهبیان دیگر، آمریکا حدود ۱۵ تُن مواد منفجره بهازای هر کیلومتر مربع از ویتنام ریخت، در حالی که اسرائیل ۲۷۵ تُن بهازای هر کیلومتر مربع در غزه ریخته است. با این حال، دیگر جنبههای مقایسه با جنگی که هنوز هم آمریکا را زخمخورده باقی گذاشته و جنگ فعلی در غزه که نتانیاهو میخواهد با تلاش برای اشغال دائم آن شدت بخشد، بهوضوح به چشم میآید.
دژاووی خردکننده
نسل کنونی ناظران جنگ تنها میتوانند احساس دژاوویی ویرانگر را تجربه کنند وقتی روایت دقیق و مستند جنگ ویتنام را در مینیسریال جدیدTurning Point: The Vietnam War تماشا میکنند.
استیصال آشنای کمپین نظامی آمریکا علیه ویتکنگ ها، اکنون در تلاشهای ارتش اسرائیل برای نابودسازی حماس بازتاب یافته و تشدید شده است.
وقتی مشارکت نظامی آمریکا در جنگ ویتنام افزایش یافت و واشنگتن دیگر نتوانست تظاهر کند که بیش از 16 هزار نیرو و خلبان فقط «مشاور» ارتش ویتنام جنوبی هستند، برای همه در واشنگتن و سایگون روشن شد که میخواهند ارتش ویتکنگ را از مناطق روستایی بیرون رانده و کنترل دولت را بر حدود 12 هزار روستا بازیابند. شاید هیچ چیز بهسرعت «برنامه روستاهای استراتژیک» (Strategic Hamlet Program) مردم روستاهای ویتنام جنوبی را علیه آمریکا و دولت سایگون تحریک نکرد.
اینها سکونتگاههای مستحکمی بودند که در آن روستاییانی که از زمینهای اجدادیشان توسط نیروهای آمریکایی بیرون رانده شده بودند، بهزور اسکان داده میشدند. به روایت گزارشهای خبری آن زمان، این روستاییان قرار بود زندگی جدیدی را آغاز کنند که از «کمونیستها» پاکسازی شده بود.
توماس بِس، نویسنده کتاب ویتنامریکا: جنگ به خانه میآید، اینگونه بیان میکند: «تمام مناطقی که وجود داشتند بهعنوان منطقه باز برای حمله اعلام میشدند.» این سیاست بهشدت با یکی دیگر از مفروضات برنامه «رامسازی» آمریکاگره خورده بود. این برنامه از مشکلی برخاسته بود که سربازان آمریکایی در تشخیص غیرنظامیان از نیروهای رزمی داشتند. راهحل این مشکل در آن دیده میشد که هر ویتنامیای که در منطقه موسوم به «آتش آزاد» دیده میشد، دشمن تلقی شود و بدون نیاز به مجوز بالادستی به او شلیک شود. فرماندهان انتظار داشتند با آمار بالای کشتهها به وطن بازگردند. همه کسانی که کشته میشدند- از جمله زنان و کودکان- بهعنوان «کمونیست» شمرده میشدند. یکی دیگر از سربازان قدیمی جنگ ویتنام میگوید: «به ما گفته بودند اگر بهازای هر آمریکایی، ۱۰ ویتنامی را بکشیم، پیروز خواهیم شد.»روستاییان در اردوگاههایی که از ویتکنگ «پاکسازی» شده بود، از گرسنگی میمردند، چون دیگر به شالیزارهای خود دسترسی نداشتند. اما هدف اصلی تغذیه آنها نبود؛ هدف، پاکسازی مناطق روستایی بود. نتیجه این شد که روستاییان فرار کردند و ویتکنگ به شهرها نزدیکتر شد. در مقطعی، تا ۷۰ درصد از داوطلبانی که به ویتکنگ پیوستند، زنان بودند.
آشوب هولناک
دو شباهت دیگر میان امروز و سال ۱۹۶۸ (زمان جنگ ویتنام) وجود دارد: اعتراضات و سرکوب شدید در محوطههای دانشگاهی آمریکا و همچنین میزان تحقیر غیرانسانی دشمن از سوی ارتش آمریکا و اسرائیل پیش از ارتکاب جنایت. پس از کشتار «مای لای» در سال ۱۹۶۸-که در آن حدود ۵۰۰ غیرنظامی بیدفاع و بیگناه تنها طی چند ساعت قتلعام شدند، ژنرال ویلیام وستمورلند، فرمانده آمریکایی، گفت: «زندگی برای ویتنامیها بیارزش است.» رهبران اسرائیل از وستمورلند هم فراتر میروند. آنها فلسطینیها را «حیوانات انسانی» مینامند. بیتردید، تمام این تاریخِ دههها پیش، بهطرز عجیبی با وضعیت کنونی در غزه و کرانه باختری اشغالی همخوانی دارد.
اما تاکتیک گرسنهسازی و پاکسازی، حیاتی دوباره یافته است در عملیات نظامی فعلی اسرائیل، موسوم به «ارابههای گیدعون». در آنچه نتانیاهو بارها از آن بهعنوان «مرحله نهایی» جنگ یاد کرده، این طرح وجود دارد که بیش از دو میلیون فلسطینی به «منطقه عقیم» جدیدی در اطراف رفح رانده شوند.
منبع: Middle East Eye
روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید