صدای طبل جنگ از دریای سرخ | جبهه‌ای تازه در حال شکل‌گیری؟

کد خبر: 1373735

جنگی میان اتیوپی و اریتره بر سر بندر عَصَب، به‌قولی، شبیه «نبرد دو مرد کچل بر سر یک شانه» خواهد بود. اگر اتیوپی موفق به تصرف این بندر شود، چنین اقدامی نقض آشکار حقوق بین‌الملل خواهد بود و شرکت‌های کشتیرانی جهانی از استفاده از بندر خودداری خواهند کرد. این اقدام همچنین دولت اتیوپی را به دولتی مطرود بدل خواهد کرد—دولتی که همواره به حمایت گسترده غرب متکی بوده است.

صدای طبل جنگ از دریای سرخ | جبهه‌ای تازه در حال شکل‌گیری؟

در حالی‌که تنش‌های منطقه‌ای از شاخ آفریقا تا دریای سرخ رو به افزایش است، یک نشریه آمریکایی از شکل‌گیری جبهه‌ای تازه در یکی از حساس‌ترین آبراه‌های جهان خبر داد و از طنین‌انداز شدن مجدد صدای طبل‌های جنگ و گسترش جغرافیای بحران در میان سکوت دیپلماتیک خبر داد.

فارس نوشت ؛ اندکی پس از دریافت جایزه نوبل صلح، نخست‌وزیر اتیوپی آبی احمد، وارد یک جنگ داخلی خونین با منطقه تیگرای شد؛ جنگی که در هیاهوی درگیری‌های شدیدتری مثل جنگ غزه، جنگ اوکراین، جنگ سودان و جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی با ایران گم شد.

نشریه آمریکایی «فارن افرز»، با انتشار مقاله‌ای به قلم الکس دی‌وال کارشناس برجسته شرق آفریقا و سودان و مولُگِتا جبرهیوئیتی پژوهشگر اتیوپیایی دانشگاه تافتس و عضو سابق جبهه انقلابی دموکراتیک خلق اتیوپی، به بررسی ریشه‌ها و تحولات این بحران پرداخت.. این جبهه که حدود ۴۰ سال پیش از ائتلاف چند حزب منطقه‌ای شکل گرفت، از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۹ بر سیاست اتیوپی سلطه داشت، تا اینکه آبی احمد قدرت را به دست گرفت.

نویسندگان در این مقاله، ضمن مرور تحولات جنگ از سال ۲۰۲۰ تاکنون، به احتمال درگیری جدید میان اتیوپی و اریتره بر سر بندر عَصَب اشاره می‌کنند. همچنین به صف‌بندی‌های تازه در تیگرای می‌پردازند؛ برخی گروه‌ها خواهان استقلال کامل از اتیوپی با حمایت اریتره‌اند و برخی دیگر به دنبال بازگشت به ساختار فدرالی پیشین.

در پایان، نویسندگان پیشنهاد می‌دهند که کشورهای غربی با اعمال فشار بر دولت آدیس‌آبابا، کمک‌های مالی خود را مشروط به پایبندی به توافق پرتوریا کنند؛ توافقی که میان دولت مرکزی و اداره منطقه تیگرای امضا شده است. 

متن این مقاله که ترجمه عربی آن در وبگاه الجزیره به قلم ماجده معروف منتشر شده در ادامه می‌آید:

دریای سرخ؛ گذرگاه بحران‌های فراموش‌شده

در طول بیست ماه گذشته، در حالی که چندین جنگ خاورمیانه را درنوردیده‌، بخش جنوبی دریای سرخ به یکی از دغدغه‌های مهم بین‌المللی تبدیل شده است. تنها در ماه‌های آغازین سال ۲۰۲۵، ایالات متحده میلیاردها دلار صرف عملیات نظامی علیه حوثی‌ها در یمن کرد؛ گروهی که در واکنش به جنگ اسرائیل در غزه، به حمله به کشتی‌های تجاری در این گذرگاه حیاتی ادامه دادند.

با این حال، قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی تا حد زیادی بحران در حال انفجاری را در ساحل دیگر دریای سرخ، یعنی شاخ آفریقا، نادیده گرفتند؛ جایی که ممکن است به‌زودی درگیری گسترده‌ای در آن آغاز شود.

بندر عَصَب؛ نقطه اشتعال احتمالی جنگ جدید

این بحران به کشور ساحلی اریتره و همسایه بزرگ‌ترش اتیوپی، مربوط می‌شود؛ کشوری محصور در خشکی که پس از استقلال اریتره در سال ۱۹۹۳، دسترسی‌اش به دریای سرخ را از دست داد. در نوامبر ۲۰۲۳، نخست‌وزیر اتیوپی آبی احمد، اعلام کرد که دستیابی به بندر دریایی برای کشورش به مسئله‌ای حیاتی تبدیل شده و به‌طور مشخص خواستار کنترل بندر عَصَب در جنوب اریتره شد؛ بندری راهبردی و مهم.

از آن زمان، تنش‌ها میان دو کشور افزایش یافته و نشانه‌هایی وجود دارد که اتیوپی در حال آماده‌سازی نیروهای خود برای حرکت مستقیم به‌سوی بندر عَصَب است؛ بندری که تنها ۶۰ کیلومتر با مرز اتیوپی فاصله دارد. اگرچه آبی احمد وجود برنامه‌ای برای جنگ را رد کرده، اما هر دو کشور در حال خرید تجهیزات نظامی متنوعی هستند؛ از جمله پهپاد، سامانه‌های دفاعی ضدپهپاد، موشک، مهمات مکانیکی و خودروهای زرهی مناسب برای مناطق بیابانی.

در هفته‌های اخیر، دو طرف نیروهای نظامی خود را به مرزهای نزدیک بندر عَصَب منتقل کرده‌اند و لحن خصمانه میان‌شان شدت گرفته است.

درگیری بر سر بندر عَصَب در دریای سرخ می‌تواند بسیار خطرناک باشد، اما آنچه این بحران را تهدیدآمیزتر می‌کند، احتمال گسترش سریع آن به منطقه ناآرام تیگرای در اتیوپی است؛ منطقه‌ای هم‌مرز با اریتره که بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ شاهد جنگی ویرانگر میان دولت فدرال اتیوپی و جبهه آزادی‌بخش خلق تیگرای بود. این جنگ جان حدود ۶۰۰ هزار نفر را گرفت، از جمله صدها هزار غیرنظامی و میراثی از آوارگی و ویرانی برجای گذاشت.

قرار بود توافق صلح میان آدیس‌آبابا و جبهه تیگرای ثباتی تازه به منطقه ببخشد، اما بیشتر بندهای آن اجرا نشد. نیروهای اریتره همچنان در منطقه حضور دارند و بخش‌های وسیعی از تیگرای عملاً به استان آمهرا در اتیوپی ملحق شده‌است.

بیش از یک میلیون نفر از مردم تیگرای هنوز نتوانسته‌اند به خانه‌های خود بازگردند. نگران‌کننده‌تر آن‌که رهبری جبهه آزادی‌بخش تیگرای به جناح‌هایی متخاصم تقسیم شده که هر یک با اتیوپی یا اریتره ائتلاف‌هایی رقابتی تشکیل داده‌اند و شاخه‌های نظامی جداگانه‌ای ایجاد کرده‌اند.

اگر جنگی میان اتیوپی و اریتره آغاز شود، تیگرای بار دیگر به میدان اصلی نبرد تبدیل خواهد شد؛ با پیامدهایی فاجعه‌بار برای این منطقه و کل شاخ آفریقا. هر دو کشور ارتش‌هایی بزرگ و مجهز دارند که آماده وارد کردن و تحمل خسارات گسترده‌اند. چنین درگیری‌ای می‌تواند ساختار شکننده صلح و امنیت منطقه را از هم بپاشد و کشورهای همسایه مانند سومالی و سودان را نیز به گرداب خشونت منطقه‌ای بکشاند.

راه‌حل دیپلماتیک؛ نقش کلیدی ایالات متحده

برای جلوگیری از جنگی تازه، فشار بین‌المللی مؤثر ضروری است؛ فشاری که دولت اتیوپی را وادار به اجرای توافق صلح ۲۰۲۲ کند؛ توافقی که مردم تیگرای همواره خواهان اجرای آن بوده‌اند. همچنین رهبران تیگرای باید گام‌هایی بردارند تا از تبدیل شدن به مهره‌هایی در بازی بزرگ‌تر میان اتیوپی و اریتره جلوگیری کنند.

در واقع، اگر تیگرای بی‌طرف باقی بماند، آبی احمد به‌تنهایی قادر به حمله به بندر عَصَب نخواهد بود. در دهه‌های گذشته، احتمال وقوع جنگی بزرگ در شاخ آفریقا، دیپلمات‌های واشنگتن، پایتخت‌های اروپایی، سازمان ملل و اتحادیه آفریقا را به تحرک وا‌می‌داشت. اما امروز، رهبران غربی پراکنده‌اند، نهادهای بین‌المللی ضعیف شده‌اند، و تنها قدرتی که توان گردآوردن طرف‌ها بر سر میز مذاکره را دارد، ایالات متحده است.

کینه‌های قدیمی و جنگ‌های جدید

نقش محوری منطقه تیگرای در تنش‌های میان اتیوپی و اریتره به دوران پس از جنگ اخیر تیگرای بازمی‌گردد. در آغاز این جنگ، دو کشور در یک جبهه واحد قرار داشتند و نیروهای خود را برای شکست «جبهه آزادی‌بخش خلق تیگرای» متحد کردند.

نخست‌وزیر اتیوپی آبی احمد، در تلاش بود تا اراده سیاسی خود را بر این جبهه تحمیل کند؛ جبهه‌ای که حاضر نشد خود را منحل کرده و در حزب حاکم جدید در آدیس‌آبابا ادغام شود.

در سوی دیگر، رئیس‌جمهور اریتره، «ایسیاس افورقی» کینه‌ای دیرینه در قبال این جبهه داشت. هدف او نه‌تنها انحلال کامل آن، بلکه وارد کردن ضربه‌ای سنگین به نیروهای تیگرای بود تا دیگر نتوانند تهدیدی برای اریتره باشند.

رهبران دو کشور برای پیشبرد اهداف خود از شبه‌نظامیان منطقه آمهرا در اتیوپی بهره گرفتند. این نیروها نیز انگیزه‌های خاص خود را برای ورود به جنگ داشتند؛ از جمله تلاش برای الحاق بخش‌هایی از تیگرای که آن‌ها را به‌عنوان اراضی تاریخی آمهرا قلمداد می‌کردند.

پس از دو سال جنگ خونین، از جمله محاصره‌ای که تیگرای را به آستانه قحطی کشاند، مردم این منطقه خواستار توافق صلح شدند. ایالات متحده، دولت اتیوپی و جبهه آزادی‌بخش خلق تیگرای را به پای میز مذاکره در شهر پرتوریا آفریقای جنوبی، تحت نظارت اتحادیه آفریقا، کشاند. در نوامبر ۲۰۲۲، دو طرف توافقی دائمی برای توقف خصومت‌ها امضا کردند.

با وجود آن‌که واشنگتن این توافق را دستاوردی دیپلماتیک دانست، اما متن آن با شتاب تنظیم شد و فاقد سازوکارهای اجرایی و نظارتی مؤثر بود. در عمل، طرفین بسیاری از بندهای توافق را نادیده گرفتند و حتی ابتدایی‌ترین نیازهای انسانی مردم تیگرای نیز تأمین نشد.

یکی از ضعف‌های اساسی مذاکرات پرتوریا، عدم مشارکت اریتره و رهبران منطقه آمهرا بود؛ دو بازیگر اصلی دیگر در این منازعه. میانجی‌گران فرض کرده بودند که این دو از رهبری آبی احمد پیروی خواهند کرد، اما خیلی زود اختلافات میان آن‌ها و دولت مرکزی آشکار شد.

در آغاز سال ۲۰۲۳، آبی احمد دستور خلع سلاح شبه‌نظامیان «فانو» در آمهرا را صادر کرد و نیروهای ویژه این منطقه را به سطح پلیس ضد شورش تقلیل داد. اما این تصمیم با مخالفت شدید مواجه شد. در عرض چند هفته، «فانو» شورشی گسترده علیه ارتش اتیوپی آغاز کرد که تا امروز ادامه دارد. هر ماه گزارش‌هایی از کشته شدن ده‌ها و گاه صدها نفر در درگیری‌ها، حملات پهپادی و قتل‌عام‌های غیرنظامیان منتشر می‌شود. سازمان ملل تخمین زده که حدود نیم میلیون نفر آواره نیازمند کمک فوری هستند.

در همین حال، اریتره احساس کرد از توافق صلح کنار گذاشته شده است. رئیس‌جمهور افورقی خواهان ادامه عملیات نظامی تا نابودی کامل جبهه تیگرای بود و به روابط رو به رشد آدیس‌آبابا با واشنگتن بی‌اعتماد بود. او نگران بود که توافق پرتوریا با هدف حذف نقش اریتره طراحی شده باشد.

با وخامت روابط میان اتیوپی و اریتره، هر دو کشور به حمایت از مخالفان یکدیگر روی آوردند. آدیس‌آبابا شروع به پشتیبانی از گروه‌های مخالف در داخل اریتره کرد، در حالی که اسمرا نیز از مخالفان دولت اتیوپی حمایت کرده و به شبه‌نظامیان «فانو» در آمهرا سلاح رساند.

در نوامبر ۲۰۲۳، آبی احمد اعلام کرد که اتیوپی نه‌تنها برای امنیت اقتصادی، بلکه به‌دلیل «حقوق تاریخی» خود، به دسترسی به بندر عَصَب در دریای سرخ نیاز دارد. در آن زمان مشخص نبود که آیا این سخنان تلاشی برای فشار دیپلماتیک بر اریتره بود یا نشانه‌ای از برنامه‌ریزی برای حمله نظامی.

در آغاز سال ۲۰۲۴، شدت تنش‌ها تا حدی کاهش یافت، زمانی که اتیوپی با «سومالی لند» _جمهوری‌ای خودخوانده در سواحل خلیج عدن که هیچ نهاد بین‌المللی استقلال آن را از سومالی به رسمیت نشناخته _ یادداشت تفاهمی امضا کرد.

بر اساس این توافق، اتیوپی در ازای به رسمیت شناختن رسمی استقلال سومالی‌لند، اجازه دسترسی به یک بندر دریایی در آن منطقه را دریافت خواهد کرد؛ اقدامی که در راستای تلاش‌های آبی احمد برای بازگرداندن کشورش به ساحل ارزیابی می‌شود.

اما این طرح در میان مخالفت شدید دولت سومالی، که همواره استقلال سومالی‌لند را رد کرده و از سلطه احتمالی اتیوپی بر منطقه بیم داشته، فروپاشید. در دسامبر ۲۰۲۴، ترکیه میانجی‌گر آشتی میان آدیس‌آبابا و موگادیشو شد و آبی احمد بار دیگر تمرکز خود را به بندر عَصَب معطوف کرد.

اگر آبی تصمیم بگیرد دوباره وارد جنگ شود، نیروهایش از نظر تئوری می‌توانند مستقیماً به‌سوی بندر عَصَب پیشروی کنند؛ بندری که از اسمرا و مراکز جمعیتی اصلی اریتره فاصله دارد. با این حال، فارغ از نتیجه این اقدام، چنین تحرکی به‌طور قطع موجب آغاز عملیات نظامی در تیگرای خواهد شد؛ جایی که هر دو طرف منافع عمیقی دارند.

در مرکز این معادله، ارتش دفاع تیگرای قرار دارد؛ نیرویی منطقه‌ای و قدرتمند با حدود ۲۷۴ هزار نیرو که در واکنش به جنگ خونین سال ۲۰۲۰ شکل گرفت و تحت فرمان دولت منطقه‌ای تیگرای است که توسط جبهه آزادی‌بخش خلق تیگرای اداره می‌شود.

فرماندهی این ارتش را کهنه‌سربازان جنگ‌های ۱۹۹۱–۱۹۷۴ برعهده دارند، در کنار سربازانی که آبی احمد به‌بهانه «پاک‌سازی» از ارتش ملی اتیوپی اخراج کرده بود و همچنین داوطلبان جدید. امروز، هم آدیس‌آبابا و هم اسمرا تلاش می‌کنند نفوذ خود را در تیگرای گسترش دهند، از جمله با هدف جذب خود ارتش دفاع تیگرای.

دره‌ای شکاف‌خورده

در میان تنش‌های فزاینده میان اتیوپی و اریتره، پایه‌های شکننده ثبات در تیگرای رو به فروپاشی گذاشته‌اند. با وجود مشکلات و نابسامانی‌های فراوان، اداره موقت تیگرای به رهبری جبهه آزادی‌بخش خلق تیگرای در پایتخت منطقه‌ای مِقِلِی، که پس از توافق پرتوریا تشکیل شد، پایان جنگ را پذیرفت و در تلاش برای ایجاد ثبات در منطقه بود.

اما میراث جنگ بسیار سنگین بود: شهرها و روستاها غارت شدند، مردم گرسنه و آواره شدند، مدارس و بیمارستان‌ها از کار افتادند. منطقه با انبوهی از مشکلات روبرو بود و برای مدتی کوتاه به نظر می‌رسید که اداره منطقه‌ای در حال رسیدگی به این بحران‌هاست.

با این حال، وحدت تیگرای توهمی بیش نبود. جبهه آزادی‌بخش خلق تیگرای به‌سرعت به جناح‌های رقیب تقسیم شد: یکی به رهبری رئیس پیشین جبهه، دبرصیون گبرمیکائیل، که با اسمرا هم‌پیمان شد و دیگری به رهبری گتاتچو رضا، که به آدیس‌آبابا نزدیک شد. حتی فرماندهی عالی ارتش دفاع تیگرای (TDF)، که پیش‌تر از اختلافات سیاسی دور مانده بود، دچار شکاف شد و ژنرال تادسه وردی فرمانده نیروها، رهبری دولت منطقه‌ای را برعهده گرفت.

پشت جناح هم‌پیمان با اریتره، یک تاجر تیگرانی ساکن یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس به نام داویت گبرگزابهِر قرار دارد که چندین بار به اسمرا سفر کرده است. طبق برخی گزارش‌ها، دیگر اعضای جبهه نیز با اسمرا در تماس بوده‌اند، حتی برخی از ژنرال‌های ارتش دفاع تیگرای.

دلایل نزدیکی تیگرای به اریتره روشن نیست. برخی آن را گامی در جهت جدایی کامل از اتیوپی و دستیابی به استقلال تیگرای می‌دانند. برخی دیگر معتقدند که چون آدیس‌آبابا منطقه را رها کرده، تیگرانی‌ها باید با هم‌زبانان خود در آن سوی مرز، یعنی اریتره، نزدیک شوند.

موضع رسمی جبهه این است که حق دارد با هر طرفی که به تقویت امنیت منطقه تیگرای کمک کند، همکاری داشته باشد. از سوی دیگر، اریتره از متحدان جدید تیگرانی خود استقبال کرده، چرا که این اتحاد به تضعیف وحدت تیگرای و ایجاد ائتلاف نظامی جدید علیه اتیوپی کمک می‌کند.

در شرایطی که این جناح‌ها روزبه‌روز بیشتر از هم جدا می‌شوند، ساختار سیاسی تیگرای نیز در حال فروپاشی است. بسیاری معتقدند که این شکاف‌ها ناشی از معاملات آلوده به فساد هستند. از زمان پایان جنگ، تب طلا منطقه را فرا گرفته و استخراج سنتی در بخش‌هایی از تیگرای به‌طور گسترده آغاز شده است.

ثروت‌های جدید از طریق استخراج قانونی و غیرقانونی، قاچاق، و معاملات فروش با بانک مرکزی اتیوپی شکل گرفته‌اند؛ بانکی که خود نیز در پی بحران اقتصادی کشور، برای دستیابی به ارز خارجی در تنگنا قرار دارد.

مرزهای تیگرای عملاً بی‌قانون شده‌اند. اداره موقت منطقه شواهدی از فعالیت‌های قاچاق انسان ثبت کرده که هنوز منتشر نشده‌اند. کلینیک‌های پزشکی منطقه روزانه از ورود ده‌ها قربانی خشونت جنسی خبر می‌دهند؛ بیشتر آن‌ها از مناطقی می‌آیند که همچنان تحت کنترل نیروهای اریتره هستند.

در این میان، مفاد توافق پرتوریا بارها و به‌طور علنی نقض شده‌اند. نیروهای آمهرا هنوز از مناطق غربی و شمال‌غربی تیگرای عقب‌نشینی نکرده‌اند و اریتره نیز همچنان خطوط دفاعی خود را در داخل تیگرای حفظ کرده است. بیش از یک‌ونیم میلیون نفر از جمعیت حدوداً هفت‌میلیونی تیگرای آواره‌اند و در اردوگاه‌ها یا ساختمان‌های عمومی به‌دنبال سرپناه هستند.

مدارس همچنان تعطیل‌اند، کلینیک‌ها و سامانه‌های آبرسانی منتظر بازسازی‌اند و حقوق کارکنان بخش عمومی پرداخت نمی‌شود. افزون بر این، بیش از ۲۰۰ هزار سرباز ارتش دفاع تیگرای هنوز بسته‌های حمایتی مربوط به خروج از خدمت را دریافت نکرده‌اند و مجروحان جنگی از ابتدایی‌ترین خدمات توان‌بخشی محروم‌اند.

در سراسر تیگرای، گرسنگی حاکم شده؛ بحرانی که با کاهش شدید کمک‌های بشردوستانه آمریکا از طریق آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده (USAID) تشدید شده است. در سال ۲۰۲۲، آمریکا بیش از ۵۰ درصد از مجموع ۲.۳ میلیارد دلار کمک‌های بین‌المللی به اتیوپی را تأمین کرد.

اما امسال، با افزایش سطح بحران انسانی، کشور تنها ۶.۷ درصد از کمک‌های مورد درخواست سازمان ملل را دریافت کرده؛ رقمی که در اصل ناچیز بود و معادل ۶۱۲ میلیون دلار است. کمک‌های آمریکا نیز تقریباً به‌طور کامل متوقف شده‌اند (پس از تصمیم ترامپ برای تعلیق فعالیت‌های این آژانس).

این وضعیت آشفته، احتمال بازگشت به جنگ را افزایش داده است. در تیگرای، یافتن سربازان و نیروهای سابقی که آماده‌اند دوباره سلاح به‌دست بگیرند، کار دشواری نیست؛ چرا که بسیاری احساس می‌کنند در چرخه‌ای گرفتار شده‌اند که راه گریزی از آن نیست. تقریباً قطعی است که جنگی تازه در تیگرای، خو‌نریزی، ویرانی و گرسنگی را تشدید خواهد کرد و این بار بدون هیچ چشم‌انداز روشنی برای صلح یا بازسازی است.

تیگرای میان واشنگتن و جنگ: آزمون دیپلماسی در شاخ آفریقا

با وجود تمام بحران‌های منطقه، دور نگه‌داشتن تیگرای از هرگونه درگیری آینده نباید دشوار باشد. این منطقه می‌تواند در وهله نخست، به‌سادگی از جانبداری در منازعه میان اتیوپی و اریتره خودداری کند. جناح‌های متخاصم درون جبهه آزادی‌بخش خلق تیگرای (TPLF) در اجتناب از یک جنگ داخلی ویرانگر که به همه آسیب خواهد زد، منافع مشترکی دارند. با وجود اتحادهای سیاسی تاکتیکی، این جناح‌ها می‌توانند موضعی واحد اتخاذ کنند تا از ورود به جنگی فرامرزی جلوگیری شود.

در واقع، تیگرانی‌ها در برابر آدیس‌آبابا و اسمرا از اهرم فشار قابل‌توجهی برخوردارند. نه اتیوپی و نه اریتره دلیلی منطقی برای آغاز جنگ بدون حمایت یک نیروی مسلح قدرتمند تیگرانی ندارند. هیچ‌یک از طرفین نیز قادر به ادامه جنگی طولانی نخواهد بود اگر تیگرای به‌طور کامل بی‌طرف بماند.

جنگی میان اتیوپی و اریتره بر سر بندر عَصَب، به‌قولی، شبیه «نبرد دو مرد کچل بر سر یک شانه» خواهد بود. اگر اتیوپی موفق به تصرف این بندر شود، چنین اقدامی نقض آشکار حقوق بین‌الملل خواهد بود و شرکت‌های کشتیرانی جهانی از استفاده از بندر خودداری خواهند کرد. این اقدام همچنین دولت اتیوپی را به دولتی مطرود بدل خواهد کرد—دولتی که همواره به حمایت گسترده غرب متکی بوده است.

علاوه بر این، روشن نیست که تسلط بر بندر عَصَب قدرت آبی احمد را تقویت کند. در این گوشه از صحرای عَفَر (که با نام صحرای داناکیل نیز شناخته می‌شود)، اریتره گزینه‌ای جز دفاع ندارد. اما اگر بندر را از دست بدهد، به‌راحتی می‌تواند گروه‌های ناراضی درون اتیوپی را برای جنگ با آدیس‌آبابا بسیج کند و این کشور را بیش از پیش در گرداب بی‌ثباتی فرو ببرد.

در کنار دریافت کمک‌های بشردوستانه که تیگرانی‌ها به‌شدت به آن نیاز دارند، نیاز واقعی تیگرای و اتیوپی اجرای مفاد توافق پرتوریاست.

این مفاد نه پیچیده‌اند و نه سنگین: عقب‌نشینی نیروهای آمهرا، بازگرداندن مرزهای اداری تیگرای به وضعیت پیش از جنگ، بازگشت آوارگان به خانه‌هایشان و آغاز گفت‌وگویی سیاسی که به تیگرای اجازه دهد جایگاه خود را در سیاست ملی اتیوپی بیابد.

با این حال، هیچ‌یک از این اقدامات اجرا نشده‌اند، زیرا طرف قدرتمندتر _یعنی دولت آبی احمد_ تاکنون تحت هیچ فشاری برای عمل به تعهداتش قرار نگرفته است.

دولت‌های غربی و قدرت‌های منطقه‌ای می‌توانند نقش مهمی در تغییر این وضعیت ایفا کنند. اتیوپی تنها در سال ۲۰۲۴ میلیاردها دلار کمک خارجی و تأمین مالی ترجیحی دریافت کرده است. دولت‌های اهداکننده می‌توانند پرداخت‌های آتی را مشروط به اجرای تعهدات رسمی دولت آبی کنند. در سوی دیگر، اداره منطقه‌ای تیگرای نیز برای پاسخ‌گویی به مطالبات مردم در زمینه کمک‌رسانی و بازسازی، به منابع نیاز دارد.

لذا با اعمال فشار واقعی از سوی واشنگتن، آدیس‌آبابا و اداره تیگرای می‌توانند جناح‌های ماجراجو را به حاشیه برانند و سرانجام به نفوذ آزادانه قدرت‌های خاورمیانه‌ای در شاخ آفریقا پایان دهند. اگر دولت ترامپ موفق به انعقاد چنین توافقی شود، این دستاورد دیپلماتیک مهمی خواهد بود که منافع بلندمدتی برای قدرت آمریکا و شکوفایی دوباره منطقه‌ای جنگ‌زده به همراه خواهد داشت.

صرف‌نظر از نتیجه تنش‌های فعلی، تیگرای راهی طولانی برای بهبود در پیش دارد. بازسازی این منطقه در نهایت نیازمند تلاشی مستمر برای احیای نهادهای پاسخ‌گو، جامعه مدنی پویا و زیرساخت‌های اقتصادی لازم برای ثبات پایدار است. اما هیچ‌یک از این‌ها ممکن نخواهد بود اگر جنگی دیگر آغاز شود. مهم‌ترین وظیفه امروز، جلوگیری از وقوع چنین جنگی است.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید