راز اصرار بر صفرسازی

کد خبر: 1359963

چرا طرف های غربی و آمریکایی اصرار دارند که نباید در ایران غنی سازی انجام شود؟

راز اصرار بر صفرسازی

بعد از دور چهارم گفت‌وگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در مسقط، نمایندۀ ویژه آمریکا، استیو ویتکاف و دیگر مقامات کاخ سفید، چندبار  اعلام کردند که هیچ سطحی از غنی‌سازی در ایران قابل پذیرش نیست. این موضع، با واکنش سریع وزیر امورخارجه و رئیس مجلس و دیگر مسئولان سیاسی کشور روبه رو شد و چند روز بعد، با بیانی صریح‌تر از سوی رهبر حکیم انقلاب مواجه شد. آن‎چه در ظاهر صرفاً اختلاف بر سر چند درصد اورانیوم غنی‌شده به نظر می‌رسد، در واقع ریشه‌ای ژرف‌تر در رقابت‌های راهبردی و محاسبات بازدارندگی دارد. پرسش اصلی این است: چرا آمریکا و متحدانش بر «صفر مطلق» اصرار دارند و ایران، این سطح از خلع سلاح فناوری را غیرقابل پذیرش می‌داند؟

رمزگشایی از تمرکز غرب بر غنی‌سازی

از دیدگاه ساختارهای منع اشاعۀ بین‌المللی، غنی‌سازی اورانیوم، نه صرفاً یک فرایند فنی، بلکه نماد یک گام تا ساخت سلاح اتمی تلقی می‌شود. مفهوم زمان گریز یعنی مدت‌زمان مورد نیاز برای تولید مواد لازم جهت یک بمب هسته‌ای  به‌طور مستقیم به سطح و حجم غنی‌سازی گره خورده است. طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران با سانتریفیوژهای پیشرفته و ذخایر غنی‌شده ۶۰ درصدی، می‌تواند در بازه‌ای کمتر از یک ماه، مواد شکافت‌پذیر لازم برای چند سلاح را تولید کند.

اما نگرانی غرب، فقط ابعاد فنی ندارد. تداوم غنی‌سازی در ایران، به‌منزله انباشت دانشی بومی است که خاموشی سانتریفیوژها نیز آن را متوقف نمی‌کند. این توانمندی به‌راحتی دوباره قابل احیاست و بنابراین، برای آمریکا، هرگونه توافقی که به توقف موقت یا نمایشی  بینجامد، کفایت نمی‌کند. افزون بر این، درصد غنی‌سازی، واحدی کمی است که به آسانی در مذاکرات قابل سنجش، تبلیغ و معامله است، لذا برای سیاستمدار غربی، نمود عینی پیشرفت به حساب می‌آید.

انگیزه‌های پشت پردۀ اصرار بر غنی‌سازی صفر

تحلیل دقیق‌تر نشان می‌دهد که موضع آمریکا فقط حاصل دغدغه فنی هسته‌ای نیست، بلکه از شش منطق راهبردی پشتیبانی می‌شود:

مهار الگوسازی منطقه‌ای:  تثبیت حق غنی‌سازی برای ایران هرچند  در چارچوب محدود و تحت نظارت می‌تواند به یک  الگوی مشروعیت‌یافته در منطقه تبدیل شود. در چنین حالتی، قدرت‌های منطقه‌ای مانند عربستان، ترکیه، مصر و حتی امارات خواهند گفت:  اگر ایران اجازه دارد، ما نیز باید داشته باشیم. این تقاضای زنجیره‌ای، نه‌تنها تعادل هسته‌ای خاورمیانه را به‌هم می‌زند، بلکه معماری پیمان منع اشاعه را با چالش مشروعیت مواجه می‌کند.  نتیجۀ نهایی می‌تواند شکل‌گیری یک ناسیونالیسم هسته‌ای منطقه‌ای باشد که تهدیدی ساختاری برای نظم امنیتی مدنظر آمریکایی هاست.

حفظ برتری راهبردی اسرائیل: یکی از ستون‌های اصلی سیاست امنیت ملی اسرائیل، دکترین موسوم به برتری کیفی نظامی است؛ راهبردی که تضمین می‌کند اسرائیل همواره در مقایسه با همسایگان خود، از فناوری‌های نظامی و اطلاعاتی پیشرفته‌تری برخوردار باشد. این دکترین، در بعد هسته‌ای، به معنای انحصار کامل قدرت بازدارندگی در سطح منطقه است، انحصاری که تاکنون با سکوت راهبردی و حمایت آشکار واشنگتن حفظ شده است. از منظر تل‌آویو، حتی یک برنامۀ هسته‌ای غیرنظامی اما بومی‌شده در ایران، معادلات بازدارندگی را دچار اخلال می‌کند. دلیل اصلی آن، کوتاه شدن زمان  گریز به سلاح  است، یعنی بازۀ زمانی‌ای که در صورت تصمیم سیاسی، یک کشور می‌تواند از غنی‌سازی به ساخت سلاح برسد. وجود اورانیوم غنی‌شده، زیرساخت‌های فنی، و نیروی انسانی متخصص در ایران - حتی در چارچوب نظارت آژانس- این زمان را به حدی کاهش می‌دهد که واکنش پیش‌دستانۀ اسرائیل را پیچیده و پرهزینه می‌سازد. در واقع، از دید رژیم صهیونیستی، بازدارندگی مؤثر هنگامی معنا دارد که ایران احساس کند فرصتی برای تکمیل چرخه نظامی نخواهد داشت. لذا، هر ظرفیتی در ایران ولو در ظاهر غیرنظامی باشد اما قابلیت بازیابی سریع به سطح تسلیحاتی داشته باشد، تهدیدی وجودی محسوب می‌شود. بر همین اساس، تحلیلگران امنیتی در تل‌آویو به صراحت هشدار داده‌اند که ادامه فعالیت‌های غنی‌سازی در ایران، ولو در سطوح پایین، شکاف استراتژیک موجود را تنگ‌تر می‌کند و ممکن است اسرائیل را به سمت گزینه‌های تهاجمی سوق دهد.

اهرم‌سازی برای مذاکرات فرابرجامی: از منظر آمریکا، توقف کامل غنی‌سازی ابزار فشار مؤثری برای چانه‌زنی در موضوعاتی مانند برنامه موشکی ایران یا نقش منطقه‌ای تهران به شمار می‌رود.

پاسخ به فشار داخلی در واشنگتن : توقف کامل غنی‌سازی، ابزاری راهبردی برای مهار نفوذ منطقه‌ای ایران است. آمریکا می‌کوشد با تبدیل برنامه هسته‌ای به نقطۀ فشار، امتیازاتی در حوزه‌های غیرهسته‌ای، همچون برنامه موشکی و سیاست منطقه‌ای ایران، کسب کند. تا زمانی که سانتریفیوژها نچرخند، هر گام به‌سوی احیای ظرفیت غنی‌سازی، به امتیاز متقابل نیاز خواهد داشت. این همان الگویی است که در مذاکرات وین ۲۰۱۳ آزموده شد و اکنون با شدت بیشتری دنبال می‌شود.

کنترل بازار انرژی:  اگرچه آمریکا به‌خوبی واقف است که ایران به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیست و این موضوع بارها از سوی مقامات ایرانی اعلام و توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز تأیید شده، اما واشنگتن همچنان بهانه‌هایی  رابرای تداوم فشار حفظ می‌کند. یکی از مهم‌ترین این بهانه‌ها، موضوع غنی‌سازی است، چرا که هرگونه فعالیت در این حوزه، ولو در چارچوب صلح‌آمیز، بهانه‌ای حقوقی و تبلیغاتی برای اجتناب از رفع تحریم‌ها فراهم می‌سازد. در واقع، نگرانی اصلی آمریکا نه خطر فوری نظامی، بلکه بازگشت ایران به بازار انرژی و برهم خوردن توازن قیمت‌ها و منافع ژئو‌انرژیک در سطح جهانی است.

استراتژی مهار فناورانه:  آمریکا در سیاست مهار فناورانه خود، سابقه‌ای طولانی دارد، پس از جنگ جهانی دوم، واشنگتن با هدف جلوگیری از بازنظامی‌سازی، دسترسی آلمان و ژاپن به فناوری‌های پیشرفته و دوکاربردی را محدود کرد. امروز نیز ایران، تنها کشور خارج از چتر امنیتی آمریکاست که توانسته به‌صورت بومی به دانش و زیرساخت‌های پیچیدۀ هسته‌ای دست یابد. از منظر واشنگتن، این دستاورد صرف‌نظر از اهداف نظامی یا غیرنظامی، باید مهار شود، چرا که می‌تواند الگوی فناورانۀ مستقل و کنترل‌ناپذیر در جهان چندقطبی آینده ایجاد کند و نظم فناوری مدنظر غرب را به چالش بکشد.

 چرا تهران گزینه صفر را نمی‌پذیرد؟

از منظر جمهوری اسلامی ایران، پذیرش توقف کامل غنی‌سازی به معنای عقب‌نشینی از حقوق مسلم در چارچوب ماده ۴ معاهدۀ NPT است، حقی که استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را برای همه اعضا به رسمیت می‌شناسد. افزون بر آن، بیش از سه دهه سرمایه‌گذاری مستمر ــ شامل میلیاردها دلار هزینه مالی و تربیت نسل متخصصان هسته‌ای ــ پشت این برنامه ایستاده که از حیث اقتصادی و حیثیتی، کنار گذاشتن کامل آن قابل توجیه نیست.در بُعد عملیاتی نیز، نیاز به تولید سوخت برای رآکتورهای دارویی و تحقیقاتی همچون رآکتور تهران و اراک، تداوم حداقلی از غنی‌سازی را ضروری می‌سازد، به‌ویژه آن‎که ایران در معرض تحریم‌های ثانویه‌ای قرار دارد که واردات سوخت را عملاً ناممکن می‌کند. علاوه بر آن، تجربه خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ به تهران آموخته که توافق‌نامه‌ها بدون ابزار فشار متقابل، فاقد ضمانت اجرایی هستند. به همین دلیل، حفظ بخشی از ظرفیت غنی‌سازی به مثابه اهرمی برای راستی‌آزمایی متقابل و فشار بازدارنده ضروری تلقی می‌شود.

از حیث نمادین نیز، سانتریفیوژها در فرهنگ سیاسی ایران صرفاً تجهیزاتی فنی نیستند، بلکه نماد خوداتکایی، پیشرفت علمی و اقتدار ملی‌اند، عقب‌نشینی از آن‌ها، پیام تسلیم تلقی می‌شود و در افکار عمومی داخلی و منطقه‌ای هزینه‌ساز است.

و در نهایت، نمی‌توان از این واقعیت عبور کرد که در منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که رژیم صهیونیستی ــ دارنده سلاح‌های اتمی و خارج از هرگونه چارچوب حقوقی بین‌المللی ــ حاضر به پذیرش حتی نظارت‌های اولیه آژانس نیست. در چنین وضعیتی، از منظر عقلانیت راهبردی، واگذاری زمان گریز و قرار گرفتن در موقعیت فناورانه ناتوان، برای ایران ناممکن است. حتی اگر جمهوری اسلامی ایران اراده‌ای برای ساخت سلاح نداشته باشد، مقتضیات بازدارندگی ایجاب می‌کند همواره در آستانه ظرفیت غنی‌سازی بالا باقی بماند.

خبر مرتبط

عمان: مذاکرات ایران و آمریکا روز جمعه برگزار می‌شود

دیشب اما وزیر خارجه عمان در توئیتی نوشت : دور پنجم مذاکرات غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا روز جمعه ۲۳ می (دوم خرداد) در شهر رم ایتالیا برگزار خواهد شد. با این حال ساعاتی قبل تر از این توئیت ،   سیدعباس عراقچی رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان  در حاشیه یک نشست دیپلماتیک، در جمع خبرنگاران به سوالاتی درباره آینده مذاکرات هسته‌ای و رویکرد ایران در قبال ادامه روند گفت‌وگوها پاسخ داد. عراقچی با اشاره به برخی خواسته‌های مطرح‌شده در جریان مذاکرات، گفت: پاسخ درخواست‌های غیرمنطقی را پیشتر داده‌ایم. این صحبت‌های غیرمعمول کمکی به روند گفت‌وگوها نمی‌کند. موضع ما کاملاً روشن است؛ غنی‌سازی چه با توافق و چه بی‌توافق ادامه خواهد یافت. عراقچی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: هنوز در حال بررسی هستیم که آیا دور بعدی مذاکرات، در آن تاریخ و در آن محل مشخص، می‌تواند نتیجه‌بخش باشد یا خیر. ما هرگز از دیپلماسی خارج نشده‌ایم، اما در مقابل زیاده‌خواهی‌ها نیز ایستادگی می‌کنیم. او تصریح کرد که تصمیم‌گیری درخصوص مشارکت در دور بعدی مذاکرات در روزهای آتی نهایی خواهد شد و متناسب با رفتار و رویکرد طرف‌های مقابل، اقدام مقتضی صورت می‌گیرد.

بقایی: تمامی کشورهای منطقه آماده‌اند که به پیشبرد مذاکرات کمک کنند

در همین راستا اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان نیز اظهار کرد: «برای همه روشن است که آن‎چه جمهوری اسلامی ایران به عنوان مواضع اصولی خود مطرح کرده و بر آن پافشاری می‌کند، مواضع منطبق با حقوق بین‌الملل و نیازهای ایران است. بنابراین، انتظار می‌رود که همه طرف‌های ذی‌ربط کمک کنند تا به یک تفاهم معقول و منطقی و مبتنی بر حقوق بین‌المللی دست یابیم.»

وندی شرمن : قانع کردن ایران به توقف غنی‌سازی غیرممکن است

وندی شرمن رئیس تیم مذاکره کننده آمریکا (در دوره اوباما)  نیز با شناختی که از ایرانی ها دارد، در تازه ترین اظهارات خود با تأکید بر این‎که «ایران هرگز از غنی‌سازی اورانیوم کوتاه نخواهد آمد»، گفت: «این یعنی که مذاکرات به بن‌بست خواهد رسید و احتمال وقوع جنگ وجود خواهد داشت.» 

سی ان ان : بعید است آمریکا به اسرائیل اجازه حمله به ایران را بدهد

نکته جالب ماجرا این جاست در حالی که رژیم صهیونیستی و آمریکا  در تله یمن گرفتارند و همان‎طور که تحلیلگران تاکید کرده اند سایه جنگ دیگر بر سر تهران نیست، برخی رسانه های غربی در یک اقدام قابل تامل در حال فضاسازی های غیرموثر علیه تهران هستند. در همین راستا سی ان ان به نقل از برخی مقامات آمریکایی مدعی شده اطلاعات جدید ما می گوید اسرائیل در حال انجام مقدمات برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران است. با این حال یک منبع آگاه از نحوه تفکر دولت ترامپ به سی‌ان‌ان گفت که ایالات متحده در حال حاضر بعید است به اسرائیل برای انجام حمله به سایت‌های هسته‌ای ایران کمک کند، مگر آن‌که تحریک بزرگی از سوی تهران صورت گیرد.

خراسان

۰

دیدگاه تان را بنویسید