انواع ظلم از ديدگاه آيتالله مظاهری
اي فرزندم، از ظلم به کسي که در برابر تو، هيچ ياري کنندهاي به جز خداوند ندارد، بر حذر باش.
مركز خبر حوزه: آيتالله مظاهري در درس اخلاق، به شرح روايتي از امام حسين «سلاماللهعليه» پيرامون انواع ظلم پرداخت. متن بيانات معظمله به شرح زير ميباشد: بسم الله الرّحمن الرّحيم «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْلِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي» روايتي از امام پنجم حضرت امام محمد باقر«سلاماللهعليه» نقل شده است و آن حضرت از پدر بزرگوارشان امام سجاد«سلاماللهعليه» و ايشان هم از پدرشان حضرت سيّدالشهداء«سلام اللهعليه» و آن امام بزرگوار از قول مبارک اميرمؤمنان و مولاي متقيان اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» روايت را نقل ميفرمايند. همچنين در روايت آمده است که امام حسين و امام سجاد(ع) در آخرين لحظات حيات و هنگام شهادت، روايت را وصيت کردهاند. يعني علاوه بر اينکه چهار امام معصوم اين مطلب را بيان فرمودهاند، دو امام بزرگوار در حساسترين مواقع به ذکر روايت پرداختهاند. معلوم ميشود روايت، بسيار اهميت دارد که اين سلسله نوراني و مطهر آن را نقل فرمودهاند. به خصوص حضرت ابا عبدالله الحسين(ع) در روز عاشورا و موقعي که همه اصحاب و ياران به شهادت رسيده بودهاند، يعني در آن موقعيت حساس، که لازم است مهمترين و حساسترين مطالب بيان شود، آخرين وصيت خود به فرزند برومندشان که در حقيقت آخرين وصيت ايشان به شيعيان و بلکه بشريت است را چنين بيان مي فرمايند: «يا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ» [1] اي فرزندم، از ظلم به کسي که در برابر تو، هيچ ياري کنندهاي به جز خداوند ندارد، بر حذر باش. بارزترين مصداق مظلوم، حضرت اباعبداالله الحسين(ع) و ياران با وفاي ايشان هستند. افراد شروري به آنان ظلم کردند و ايشان را با آن وضعيت به شهادت رسانيدند و پس از شهادت مردان، زنان و کودکان را به اسارت بردند. يعني به کساني که در آن بيابان و در اوج تشنگي، هيچ ياوري به جز خداوند متعال نداشتند، ظلم کردند. ظلم و به خصوص ظلم به افراد بيپناه و بيياور، اقسامي دارد که ذيلاً چند نمونه از آن بيان ميگردد. * ظلم حاکمان مرتبه نازلتر ظلم به مظلوم بي ياور، ظلم برخي حکومتها به مردم بي پناه است. افرادي که بر يک ملت مسلط ميشوند و نسبت به آنان ظلم روا ميدارند و آن ملت در برابر ظلم ظالمان، ياوري جز خداوند براي خويش نمييابند، مصداق روايت شريف هستند. اين مرتبه از ظلم نيز بسيار مذموم و ناپسند است و بنا بر فرمايش پيامبر گرامي(ص)، تسلط افراد شرور بر يک ملت، اثر وضعي کردار آن ملت است: «سَيَأْتِي زَمَانٌ عَلَى أُمَّتِي يَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَمَاءِ كَمَا يَفِرُّ الْغَنَمُ عَنِ الذِّئْبِ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ الْأَوَّلُ يَرْفَعُ الْبَرَكَةَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ الثَّانِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ سُلْطَاناً جَائِراً وَ الثَّالِثُ يَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْيَا بِلَا إِيمَان»[2] زمانى بر امتم خواهد آمد كه از علماء فرار مىكنند همانگونه كه گوسفند از گرگ فرار مىكند. هرگاه چنين شد، خداوند آنان را دچار سه بلا مىكند: اول، بركت از اموال آنان برمىدارد. دوم، زمامدارى ستمگر بر آنان مسلط مىكند. سوم، بىايمان از دنيا مىروند. ظلم کارفرما به کارگر نيز ظلم بزرگي است. به خصوص هنگامي که کارگر، مجبور است براي يک کارفرما کار کند و اگر ستم و زورگويي او را نپذيرد، اخراج ميشود و بيکار ميگردد. در بسياري از موارد، کارفرما از احتياج کارگر به کار، سوء استفاده ميکند و بر وي مسلط شده و او را استثمار مينمايد. البته کارگر و افراد زيردست نيز بايد کار خود را به نحو احسن انجام دهند و کم کاري، بدکاري و بيکاري نداشته باشند که حقّ النّاس و ظلم است. * ظلم اعضاي خانواده نسبت به يکديگر مرتبه سوم ظلم به افراد بي پناه، ظلمي است که اعضاي خانواده نسبت به هم روا ميدارند. ظلم زن و شوهر نسبت به يکديگر يا آنان نسبت به اولاد و ظلم اولاد نسبت به پدر و مادر، هنگام بي پناهي و بي ياوري طرف مقابل، مصداق بحث ما است. هنگامي که زن، پشتيبان ندارد و مجبور است به ظلم شوهر خويش بسوزد و بسازد و همچنين مرد، مجبور است براي حفظ آبرو يا جهات ديگري، ظلم همسر خويش را تحمل کند. سرزنش، زخم زبان، نيش و کنايه به همسري که پناهگاه و پشتيبان و ياوري جز خداوند ندارد، ظلم بزرگي است. گاهي اوقات يک مادر پير و ناتوان، به جز فرزند خويش هيچ کس ديگري را در اين دنيا ندارد و چارهاي جز تحمل آزار و اذيت او و شنيدن کنايههاي نيشدار او ندارد که انصافاً گناه آن فرزند، گناه بزرگي است. قرآن کريم در مورد رعايت احترام پدر و مادر، به خصوص وقتي که آنان زير دست انسان واقع شوند، تاکيد فراوان دارد و وظيفه فرزند را در اينگونه موارد سنگين و حساس بر ميشمرد. «وَ قَضىَ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبرََ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لهَُّمَا أُفٍّ وَ لَا تَنهَْرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانىِ صَغِيرًا»[3] و پروردگار تو حكم كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو نزد تو به پيرى رسند پس به آنها «اف»- سخن بيزارى و ناخوشايند- مگو و بر ايشان بانگ مزن- يا: ايشان را از خود مران-، و به ايشان گفتارى نيكو و درخور گراميداشت بگو. و آن دو را از روى مهربانى بال فروتنى فرود آر، و بگو: پروردگارا، آن دو را به پاس آنكه مرا در خردى بپروردند، ببخشاى. نکته ظريف اين آيات آن است که سفارش به رعايت احترام والدين در کنار سفارش به پرستش خداي يگانه واقع شده است. ظلم به فرزند نيز مذموم و ناپسند است. دختري که مقدمات ازدواج او فراهم نشده و تحت تکلف پدر و مادر است، شرايط حساسي دارد و نبايد با زورگويي، درشت گويي و يا سرزنش و اهانت پدر و مادر مواجه شود. * ظلم به ديگران، به واسطه اهانت و آبروريزي مرتبه بعدي ظلم به افراد بي ياور، که پرهيز از آن اهميت بسياري دارد، گناهاني نظير غيبت، تهمت و شايعه پراکني است. متأسفانه اين مرتبه از ظلم امروزه در جامعه بسيار رايج و شايع است. افراد در مجلس مي نشينند و پشت سر کسي که حضور ندارد، غيبت مي کنند يا به او تهمت ميزنند. در بسياري از مجالس، براي کسي که حضور ندارد، شايعه سازي و شايعه پراکني ميکنند و چون نميتواند از خودش دفاع کند و پاسخ شايعات را بدهد، در آن جلسه ياوري جز خداوند ندارد و مظلوم واقع مي شود. تهمت و نسبت ناروا به ديگران دادن، گناه بسيار بزرگي است که امروزه نقل محافل و مجالس شده است. من تصور ميکنم کمتر مجلسي بشود يافت که اين گناهان بزرگ و اين ظلمهاي عظيم در آن نباشد. به تجربه هم اثبات شده است که افرادي که مرتکب چنين گناهاني ميشوند، عاقبت به خير نخواهند شد. بردن آبروي ديگران و هتک حرمت و اهانت به شخصيت ساير انسانها، حقالناس است و اگر انسان نتواند جبران حقالناس خويش را بکند، عاقبت سوئي در انتظار او خواهد بود. بيش از نود درصد سخناني که در محافل و مجالس بيان ميشود، تهمت است و کساني که مورد اين ظلم واقع ميشوند، از آن نسبتهايي که به آنان داده ميشود، مبرا هستند. اي کاش لااقل اين سخنان غيبت بود. من همواره به جوانان مي گويم: شما را به خدا قسم ميدهم تهمت نزنيد و اگر راجع به کسي تهمت شنيديد، از او دفاع کنيد. متأسفانه بسيار اتفاق ميافتد که افراد متدين در جلسات حضور دارند و در مقابل آنان به ديگران تهمت زده مي شود ولي يا سکوت مي کنند و يا آن تهمت را همراهي مي کنند که هر دو بد است. امام حسين(ع) در روز عاشورا همه ما را از چنين ظلمهايي بر حذر داشتهاند. با تأسف بايد گفت: بسياري از رسانههاي گروهي، روزنامهها و سايتهاي اينترنتي، امروزه تبديل به تهمتنامه، غيبتنامه و فحشنامه شدهاند. مطلبي منتشر ميکنند و خودشان هم ميدانند که تهمت است، ولي منتظر ميمانند تا تکذيب شود. اما وقتي آبروي کسي رفت و شخصيت او در اذهان عمومي خدشهدار شد، تکذيب مطلب سودي به حال وي نميبخشد و جبران آبروي رفته را نمينمايد. اهانت به ديگران و بردن آبروي افراد، مثل جنگ با خداوند متعال است. «مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ»[4] گناه کساني که تهمت مي زنند و اهانت مي کنند بسيار بزرگ است و افرادي که آن تهمت و اهانت را ميشنوند و از مظلوم دفاع نميکنند نيز گناهکارند. اهميت اين مطلب به قدري است که چهار امام بزرگوار آن را بيان فرمودهاند و نيز در روز عاشورا، آخرين گفتگوي دو انسان کامل، دو امام معصوم، در حساسترين مواقع، راجع به پرهيز از ظلم به کسي است که ياوري ندارد. * روايت امام حسين«ع» هميشه مصداق دارد روايت نوراني امام حسين(ع) صرفاً مربوط به زمان خودشان نيست. اين روايت زنده است و همواره مصداق دارد. بنابراين ذهن ما نبايد فقط برود روي ظلمي که شمرابن ذي الجوشن و عمر سعد و ابن زياد به اهلبيت(ع) روا داشتند. بلکه بايد مراقب باشيم خود ما مصداق سخن و هشدار حضرت سيد الشهدا(ع) واقع نشويم. دفاع از مسلمانان، از اوجب واجبات است و کوتاهي از دفاع کسي که ياوري ندارد، گناه بزرگي است. بعضي اوقات گرفتاريهاي دنيوي افراد صالح و شايسته، ناشي از عدم دفاع آنان از مظلومين است. يعني غيبت يا تهمتي شنيدهاند و نتوانستهاند يا نخواستهاند، دفاع کنند و ناخودآگاه و ناخواسته، ظالم شدهاند. خداوند متعال نيز که مظهر رحمت و رأفت است و بنا دارد افراد نيکوکار و پرهيزکار را به بهشت ببرد، آنان را گرفتار ميکند يا قبل از مرگ به بيماري سختي مبتلا ميکند تا پاک شوند و از اين دنيا بروند و اين لطف از الطاف خفيّه خداست. البته اين مطلب کليت ندارد و گرفتاريهاي دنيوي عوامل بسيار ديگري نيز دارد. عالم برزخ و قيامت نيز براي افرادي که به ديگران اهانت کردهاند يا تهمت زدهاند يا غيبت آنان را کردهاند و حتي براي کساني که شاهد اين گناهان بزرگ بودهاند و از مظلوم، دفاع نکردهاند، بسيار مشکل است. بنابر اين توبه از اين گناهان بزرگ، از اوجب واجبات است و بايد يه آن اهميت داده شود. * جهنم، از الطاف خفيّه خداوند اگر افراد گناهکار بدون توبه از دنيا بروند، بايد در جهنم بسوزند تا کدورات گناه آنان برطرف شود، پاک شوند و لياقت بهشت را پيدا کنند. شدت رحمت و مغفرت پروردگار متعال به قدري است که جهنم نيز از الطاف خفيّه او است و براي زدودن ناپاکيها و ناخالصيها و پاکيزه کردن انسان ميباشد. اگر آدمي ظالم شد، به خصوص اگر به کساني که ياوري جز خداوند ندارند، ظلم کرد، جايگاه او جهنم است و در جهنم نيز به جاي اينکه از الطاف بيکران الهي استفاده کند و خود را نجات دهد، حقه بازي ميکند و تصور ميکند همانگونه که در دنيا ظلم ميکرد و ديگران را فريب ميداد، در جهنم نيز ميتواند خداوند را فريب دهد. «يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَميعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُونَ»[5] در روزى كه خداوند همه آنها را بر مىانگيزد، پس براى خدا سوگند ياد مىكنند آن گونه كه براى شما سوگند ياد مىكنند، و گمان مىكنند بر پايه چيزى هستند، آگاه باش كه آنها همان دروغگويانند. اگر افراد ظالم و مکار، چند روزي در دنيا به ظاهر موفق ميشوند، خود آنان و ديگران نبايد تصور کنند که خداوند خير آنان را ميخواهد و به آنان نعمت عطا ميفرمايد، بلکه در حقيقت خداوند متعال به اين افراد مهلت ميدهد تا هرچه ميتوانند بر گناه و ظلم خويش بيفزايند. «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ»[6] و كسانى كه كفر ورزيدند گمان نكنند كه آنچه به آنها مهلت مىدهيم به خير آنهاست، جز اين نيست كه مهلتشان مىدهيم تا بر گناه بيفزايند، و براى آنها عذابى خواركننده است. بنابراين بايد همه توجه داشته باشند و بنا بر فرمايش امام حسين(ع)، از ظلم به کسي که ناصر و ياوري جز خداوند تبارک و تعالي ندارد، بر حذر باشند. اگر هم ظلمي از کسي سرزد يا شاهد ظلم ديگران بود و نتوانست از مظلوم دفاع کند، بايد فوراً توبه کند و به جبران ظلم واقع شده بپردازد تا خداوند سبحان از قصور و تقصير او بگذرد و او را بيامرزد. پينوشتها: ============= 1. الكافي،ج 2 ، ص 331 2. جامع الأخبار، ص 130 3. اسراء / 24-23 4. الكافي، ج 1، ص 144 5. مجادله / 18 6. آل عمران / 178
دیدگاه تان را بنویسید