داستان مارادونا و فوتبال ايران
همه ميخواهند بدانند چه كسي پس از پايان جام ملت ها به جاي قطبي روي نيمكت تيم ملي خواهد نشست!


اين روزها هيجان معرفي سرمربي بعدي تيم ملي نزد طرفداران فوتبال و حتي برخي مطبوعاتيها، بيشتر از هيجان فكر كردن به نتايجي است كه اين تيم با افشين قطبي در رقابت با حريفان آسيايياش به دست خواهد آورد. حدودا يك ماه به آغاز جام ملتهاي آسيا مانده است، اما از قول كمتر كسي در مورد احتمال قهرماني ايران در دوحه شنيده ميشود. بلكه همه ميخواهند بدانند چه كسي پس از پايان اين رقابتها به جاي قطبي روي نيمكت تيم ملي خواهد نشست! يك روز صحبت از زينالدين زيدان فرانسوي است، فردايش از گزينههاي تركيهاي صحبت به ميان ميآيد و نامهايي چون فاتح تريم و مصطفي دنيزلي مطرح ميشود و حالا هم مارادونا تيتر اول روزنامههاست. وقتي نام مارادونا به ميان ميآيد طبيعي است كه ديگر گزينهها نزد افكار عمومي مقبوليتي چون او نداشته باشند. اين ستاره بيبديل فوتبال از جهات ديگري هم با ما ايرانيها قرابت دارد. در بهمن سال 86 بود كه مارادونا پيراهن شماره 10 معروفش را امضا كرد و در پايان ديدار رئيسجمهور كشورمان با سفيران و روساي نمايندگيهاي جمهوري اسلامي ايران در منطقه آمريكاي لاتين، از طريق رئيس دفتر نمايندگي ايران در آرژانتين به محمود احمدينژاد رساند. 2 ماه پس از آن و در روزهاي آغازين سال 87 بود كه احمدينژاد پيامي با اين مضمون براي مارادونا نوشت كه؛ مردم ايران همواره حركتهاي آزاديخواهانه ملتهاي آمريكاي لاتين عليه استبداد و نظام سلطه را ارج نهادهاند. پيامي كه با اين جمله به پايان رسيد: «از خداي متعال براي جنابعالي كه فرد پرآوازهاي هستيد توفيق خدمت به ملت بزرگ آرژانتين، و براي ملتهاي آمريكاي لاتين بويژه آرژانتين، پيروزي، پيشرفت و موفقيت مسالت دارم.» مارادونا همان زمان كه پيراهنش را به احمدينژاد هديه كرد درخواست ديدار با رئيسجمهور ايران را به عنوان فردي با جرات، عدالتخواه و مردمي مطرح كرده بود و البته 2 سال پس از آن و در جريان بازيهاي جامجهاني 2010 نيز اين علاقه را با نصب تصوير احمدينژاد در اتاقش در كنار تصاوير رائول و فيدل كاسترو رهبران كوبا سيمون بوليوار رهبر مبارزان آزاديبخش آمريكايجنوبي، هوگو چاوز، اوو مورالس رئيسجمهور بوليوي و دانيل اورتگا رئيسجمهوري نيكاراگوئه اثبات كرد. ز همان روزها بود كه رسانههاي ايران از مارادونا به عنوان هديه ويژه احمدينژاد براي تيم ملي ياد كردند. اما آيا اين اتفاق خواهد افتاد؟ از مصاحبههايي كه اخيرا از مارادونا در رسانههاي خارجي به چاپ رسيده، خلاف اين موضوع استنباط ميشود. او چندي پيش و در سفر خيريه 10 روزهاش به كشور چين با صراحت گفت هدايت هيچ يك از تيمهاي آسيايي را برعهده نخواهد گرفت. 3 روز پيش هم اين جمله از مارادونا تيتر يك بسياري از روزنامههاي خارجي بود كه؛ «ميميرم براي مربيگري در بوكاجونيورز!» مارادونا با اين جمله علاقهاش را براي نشستن روي نيمكت اين تيم مطرح آرژانتيني اعلام كرد تا خيليها از هماكنون او را سرمربي بعدي بوكا بدانند. با اين وجود ديروز و در مراسم تجليل از ورزشكاران، احمدينژاد در پاسخ به سوال خبرنگاران مبني بر حضور مارادونا در ايران و همكاري با فوتبال كشورمان تاكيد كرد: «مارادونا به ايران ميآيد اما با تاخير.» رئيس جمهور در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه آيا مارادونا به عنوان سرمربي تيم ملي به ايران سفر ميكند تنها به نشانه تاييد سرش را تكان داد. اينكه مارادونا با آن خصايص اخلاقي يا بهتر است بگوييم غيراخلاقي معروفش، تا چه حد ميتواند به فوتبال ملي ما كمك كند، سوال مهمي است كه پاسخهاي مبهمي براي آن وجود دارد. رضا پور عالی جام جم
دیدگاه تان را بنویسید