خواب پریشان غربگرایان/ «مردودان دیکتهنویسی» علیه «مردان دیپلماسی»
از شایعه «علی باقری استعفا داد» تا دست به دست شدن این خبر کذب که «امیرعبداللهیان به آیتالله رئیسی جهت تغییر در تیم مذاکره کننده نامه نوشته است» در هفتههای اخیر در رسانههای خاص جلب توجه کرده است. کذب بودن این دو شایعه بسرعت مشخص شد اما نکته قابل توجه آنکه شخصیتهای اصلاحطلب، رسانههای آنها و شبکه خبرنگاران برجامی وابسته به تیم مذاکره کننده سابق در رسانههای اجتماعی با حملههای متعدد تیم مذاکره کننده و دستگاه دیپلماسی کشورمان را به ناکارآمدی متهم کردند.

به عنوان نمونه روزنامه جمهوری اسلامی با این گزاره که «نباید فرصت را از دست داد» در مطلبی با عنوان «ضرورت رفع تحریمها و بهرهمندی ایران از مزایای اقتصادی برجام» به تحلیلی سراسر غلط پیرامون مذاکرات پرداخت. در یادداشت که بدون نام نویسنده منتشر شده آمده است: «ایران، در اوایل ریاست جمهوری «بایدن» و حاکمیت کنونی دموکراتها بر امریکا، فرصت مناسبی برای احیای برجام به دست آورده بود و دولت قبلی اعلام کرده بود که میتواند کار را تمام کند ولی اجازه نیافت و ادامه کار به بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ موکول شد و به دست گروه جدید مذاکرهکننده افتاد.» این گزاره تکراری و اشتباه در حالی بارها از سوی اصلاحطلبان مطرح شده که حتی تحلیلگران و دشمنان ایران در کشورهای معاند نیز چنین ادعایی را مطرح نکردهاند. برخلاف این مسأله اما شواهد و قرائن فراوان نشان میدهد دولت گذشته با پیشنهاداتی تحقیرآمیز در مذاکرات غیرمستقیم با امریکاییها روبهرو بوده است.
خیالبافی اصلاحطلبان و آرزومندی!
علی واعظ، مسئول پروژه ایران در گروه امریکایی بحران، در روزهای ابتدایی شروع مذاکرات وین در دولت سیزدهم در یک گفتوگوی کلابهاوسی بخشی از پیشنهاد امریکا به عراقچی برای توافق را اعلام کرده بود. او فاش کرده بود امریکا در توافق خود با دولت روحانی به دنبال تعطیلی غنیسازی ۲۰ درصدی ایران در ازای آزادسازی تنها یک میلیارد دلار از داراییهای ایران بوده است! افشا شدن این پیشنهاد ناچیز و عجیب خود از روند ضدمنافع ملی مذاکرات سابق حکایت دارد و نشان میدهد مذاکرات تا چه حد از حصول توافق در دولت گذشته دور بوده است. اگر منظور دولت سابق و حامیان آنها از توافق، دستیابی به چنین مبادله نابرابری بوده است، خود نشان دهنده رسوایی دیگری برای غربگرایان قلمداد میشود. چرا که دستیابی به این توافق نمود آشکاری از دیکته نویسی بوده و ارتباطی با میدان مذاکره و فعالیت دیپلماتیک برای حصول منافع ملی ندارد.
برجامی که نخوانده امضا شده بود
البته تلاش برای امضای چنین معامله فاجعه باری از سوی کسانی که یکبار توافقی را امضا کردند که حتی از جزئیات آن آگاه نبودند شاید دور از ذهن نباشد. محمدجواد ظریف که در مجلس شورای اسلامی با صراحت اعلام میکرد در برجام کلمه «تعلیق تحریم» به کار برده نشده و فقط کلمه «رفع تحریم» آمده است پس از امضای برجام متوجه شد که تعهد طرف مقابل به ایران تا این اندازه سست بوده و مذاکره کننده ارشد دولت سابق از آن بیاطلاع بوده است. طبیعتاً دستیابی به این شکل توافق که محتوای آن برای مذاکره کنندگان ایرانی نامشخص باشد و حتی مکانیزم ماشه به عنوان اهرمی یک طرفه را در اختیار کشورهای غربی قرار دهد نه تنها نیازی به «تعهد» نسبت به منافع جمعی ایرانیان ندارد که حتی با «تخصص دیپلماتیک» نیز فرسنگها فاصله دارد.
خواب پریشان غربگرایان
روزنامه جمهوری اسلامی اما در نهایت آرزوی خود را به تصویر میکشد و در کلمات پایانی این یادداشت راه درست را در بازگشت دولتمردان سابق معرفی میکند. در این یادداشت آمده است: «بکار بستن چنین تدبیر و ابتکاری فقط از کسانی برمیآید که به اصل برجام اعتقاد داشته باشند و به این نتیجه هم رسیده باشند که باید به نظر اکثریت مردم که خواهان رسیدن به توافق برجامی هستند احترام گذاشت و باید این واقعیت را درک کرد که بخش عمده مشکلات کشور از تحریمهاست و با احیای برجام و لغو تحریمها برطرف خواهد شد.» این تحلیل نشان میدهد حامیان دولت گذشته همچنان معتقدند که ایران بدون برجام قادر به حل مسائل کشور نیست. این ادعا درحالی است که مردم نیز در انتخاباتهای اخیر به نمایندگان جریان غربگرا دست رد زدند. واردات واکسن، بازگشت جایگاه ترانزیتی ایران در منطقه، عضویت در شانگهای، استقبال از عضویت ایران در بریکس، افزایش فروش نفت، افزایش ارزآوری و بهبود شاخص رشد اقتصادی طی یکسال گذشته خود نشان داده است که دولت سابق چگونه حرکتهای اقتصادی و تعاملات با همسایگان و کشورهای آسیایی را به بهانه برجام به گروگان گرفته بود.
سرخوردگی اصلاحات از بدعهدی بایدن
فراموشکاری اصلاحطلبان تا جایی است که عجز و لابههای خود در برابر دولت جوبایدن و بدعهدی او را هم فراموش کردند. سرمقاله «آقای بایدن قرار این نبود» که در یکی از روزنامههای اصلاحطلب چاپ شد همچنان فراموش نشده است. این سرمقاله که اسفند سال 1399 توسط علی خرم دیپلمات اصلاح طلب و نزدیک به تیم مذاکره کننده نوشته شده بود نشان میدهد چگونه آنها رؤیاهای دولت خود را درخصوص تغییر رویه امریکا در دولت بایدن نقش برآب یافته بودند. وی در این یادداشت با عصبانیت از بدعهدی بایدن نوشته بود «مردم ایران تصور میکردند دوران دونالد ترامپ جنایتکار، یک استثنا در تاریخ سیاسی امریکا بر قاعده بوده است که فرهیختگان کشور شما بسرعت به جبران آن میپردازند... اکنون هم مردم ایران دارند روی رفتار و اعمال شما قضاوت میکنند و شما را ادامهدهنده همان سیاستهای زورگویانه دونالد ترامپ میبینند... خیلی شرمآور است که شما هم همان استدلالهای دونالد ترامپ را تکرار میکنید و تصور مینمایید حداکثر امتیازی که به ایران خواهید داد این است که سیاست «نفت در برابر غذا و دارو» اعمال شود و این برای مردم ایران تحقیرآمیز است.»
تغییرات بنیادین در سیاست خارجی ایران
درحالی نیروهای رسانهای دولت سابق تلاش دارند تا سرنوشت ایران را همچنان به رقم خوردن یک توافق ضعیف گره بزنند که دولت سیزدهم با تغییر ریل کشور اساساً مسیری جدید را پیش روی کشور گشوده است. گرچه آنها از فهم این تغییرات عاجر هستند و یا خود را به ندیدن این مسائل میزنند اما تحلیلگران دنیا به این مسأله اقرار دارند. پیگیری همزمان مذاکرات رفع تحریم و تلاش برای دستیابی به توافقی که قسمتی از کاستیهای ساختاری توافق گذشته را پوشش دهد و با تضمینهای لازم و رفع مؤثر تحریم و نه رفع نمایشی آنها منافع کشورمان را تأمین کند در دستور کار دولتمردان است. اما دستگاه دیپلماسی اشتباه گذشته در محدود کردن تعاملات خود به برجام را تکرار نکرده است.
باقری: زمان و مکان مذاکرات در حال نهاییسازی است
علی باقری در حاشیه چهارمین کنفرانس بینالمللی حقوق بشر امریکایی از دیدگاه مقام معظم رهبری در جمع خبرنگاران گفت: مذاکرات در دوحه در چهارچوبی که از قبل تعیین شده بود، شکل گرفت. باقری افزود: ادامه گفتوگوها براساس توافقی است که بین ما و طرف مقابل که به طور مشخص آقای مورا است، ادامه دارد. مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد: زمان و مکان مذاکرات بعدی در تبادلات ما و آقای مورا تعیین میشود و در حال نهایی سازی است.
دیدگاه تان را بنویسید