چرا رژه میدان «تیان آن من» مهم بود؟
و آیا میتوان از عبور چین از «خیزش آرام» به «تجدیدنظرطلبی عیان» بینالمللی سخن گفت؟

صبح نو نوشت: رژه اخیر ارتش آزادیبخش خلق چین در میدان «تیانآنمن» تنها یک نمایش نظامی نبود، بلکه میتوان آن را نقطه عطفی در مسیر تحول استراتژیک این کشور دانست. چین در سالهای گذشته کوشیده است تا برخلاف قدرتهای سنتی، روند صعود خود را با شعار «خیزش آرام» و پرهیز از رویارویی مستقیم با آمریکا و متحدانش تعریف کند، اما نشانههای تازهای حاکی از آن است که این مرحله رو به پایان است و اکنون پکن بیش از هر زمان دیگری آماده است تا تجدیدنظرطلبی خود در برابر نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکا را آشکار و حتی تهاجمی کند.
یادآوری تاریخ و بازسازی هویت ملی
چین در فاصله سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵، تحت تهاجم گسترده ارتش امپراتوری ژاپن قرار گرفت و یکی از طولانیترین مقاومتهای مردمی قرن بیستم را تجربه کرد. مقاومت ۱۴ ساله مردم چین بخش مهمی از پیروزی در جنگ جهانی دوم علیه فاشیسم را رقم زد. حزب کمونیست، با تأکید بر نقش خود در این مقاومت، روایت ملی - تاریخی تازهای ساخته است که امروز مبنای مشروعیت سیاسی داخلی و الهامبخش سیاست خارجی این کشور محسوب میشود. رژه اخیر به مناسبت هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم دقیقا در همین چارچوب برگزار شد: بزرگداشت گذشته برای مشروعیتبخشی به آیندهای قدرتمند. شیجینپینگ در سخنرانی کوتاه خود یادآوری کرد که بشریت میان جنگ و صلح یکی را باید انتخاب کند، اما لحن و محتوای این سخنان بیش از هر چیز حامل پیامی آشکار بود: «چین دیگر ضعیف نیست.» حضور شی در همان مکانی که مائو تسه تونگ در ۱۹۴۹ تأسیس جمهوری خلق را اعلام کرد، به گونهای نمادین، پیوند گذشته انقلابی و حال پرقدرت چین را به نمایش گذاشت.
نمایش قدرت و پیوند دیپلماسی و نظامیگری
رژه امسال تنها یک رویداد نظامی نبود، بلکه بخشی از یک هفته دیپلماتیک پرهیاهو برای پکن بهشمار میآمد. حضور ولادیمیر پوتین، کیم جونگ اون و مسعود پزشکیان رئیسجمهور ایران در کنار شیجینپینگ، تصاویری کمسابقه از همگرایی رهبران کشورهایی که همگی در تقابل با سیاستهای واشنگتن قرار دارند، ایجاد کرد. تصاویر سهگانه پوتین، کیم و شی در حال قدم زدن روی فرش قرمز تیانآنمن، برای ناظران غربی معنایی فراتر از یک مراسم داشت: نماد شکلگیری محور جدیدی که میتواند به چالش مستقیم با نظم آمریکامحور منجر شود. این نمایش، در کنار رونمایی از تسلیحات تازه، پیوند ناگسستنی قدرت سخت و قدرت دیپلماتیک چین را برجسته کرد.
تجهیزات تازه و گذار به ارتشی جهانی
بخش مهمی از رژه اخیر، رونمایی از سلاحهایی بود که عمدتا برای نخستینبار به نمایش گذاشته شدند. از موشکهای قارهپیمای دانگفنگ ۵سی با قابلیت هستهای و برد پوشش سراسر کره زمین تا موشکهای مافوق صوت YJ-۲۱ که رسانهها لقب «قاتل ناوهای هواپیمابر» را به آن دادهاند و پهپادهای رزمی پیشرفتهای که قابلیت عملیات در مناطق کوهستانی تایوان را دارند. چین همچنین برای نخستینبار «قدرت هستهای سهگانه» خود را - شامل موشکهای زمینپایه، زیردریاییپرتاب و بمبافکنهای راهبردی - آشکار ساخت. این پیام آشکار به آمریکا بود که چین دیگر نه صرفا یک قدرت اقتصادی، بلکه یک قدرت بازدارنده تمامعیار هستهای است. علاوه بر این، بخش مهمی از نمایش امسال به سامانههای هوش مصنوعی و رباتیک اختصاص یافت. رباتهای جنگی ضدتانک، سکوی پرتاب و بازیابی پهپادها، رباتهای مینروب و سامانههای خودکار ترکیبی، نشان دادند که پکن نهتنها در حوزه تسلیحات کلاسیک، بلکه در میدان نبرد آینده نیز جایگاه نخستین را هدف قرار داده است.
از بازدارندگی دفاعی تا تهدید جدی برای آمریکا
چین در سالهای گذشته همواره استدلال کرده که توسعه نظامیاش صرفا برای دفاع و بازدارندگی در برابر تهدیدات خارجی است، اما ترکیب پیامهای سیاسی و نوع سلاحهای رونماییشده در رژه اخیر، از تغییر کیفی این رویکرد حکایت دارد. موشکهای ضدکشتی مافوق صوت که برای جلوگیری از مداخله ناوهای آمریکایی در اطراف تایوان طراحی شدهاند و سامانههای پدافندی دوربرد که قادر به پوشش گسترده دریای چین جنوبی و شرق آسیا هستند، بیش از آنکه رنگوبوی تدافعی داشته باشند، بیانگر راهبرد «انکار منطقهای» چین است. این راهبرد مستقیما نظم دریایی آمریکا در آسیا - پاسیفیک را تهدید میکند. به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران غربی معتقدند که دوران «خیزش آرام» چین در حال پایان یافتن است. پکن دیگر نمیخواهد تنها با ابزار اقتصادی به چالش نظم آمریکایی بپردازد، بلکه آماده است تا با ابزار نظامی و نمادهای آشکار قدرت، جایگاه خود را تثبیت کند.
ملیگرایی و کارکرد داخلی رژه
رژه بزرگ نظامی نه فقط برای ارسال پیام خارجی، بلکه بهویژه برای مدیریت سیاست داخلی چین اهمیت داشت. روزنامه نیویورکتایمز نوشت که حزب کمونیست با نمایش فیلمهای مربوط به جنایات ارتش ژاپن، تلاش میکند احساسات ملیگرایانه و ضدژاپنی را تقویت کند و از این طریق حمایت اجتماعی را در شرایط رکود اقتصادی و فشارهای خارجی به دست آورد.
این استفاده از «حافظه تاریخی» ابزاری است که حزب کمونیست از دهه ۱۹۹۰ تاکنون بهطور فزاینده به آن متوسل شده است. رژه اخیر با برجستهسازی نقش حزب در شکست ژاپن و نادیده گرفتن نقش کومینتانگ، تلاشی آشکار برای بازنویسی تاریخ در جهت تقویت مشروعیت کنونی بود.
پیام به متحدان و رقبای منطقهای
برگزاری رژه در حضور سران بیش از ۲۶ کشور و دهها مقام ارشد بینالمللی، تأکید بر این نکته بود که چین خود را در مرکز یک شبکه نوظهور قدرت میبیند. برای متحدانی چون روسیه، کره شمالی و ایران، این مراسم نشانهای از اطمینان به پشتوانه قدرت چین بود. برای ژاپن و آمریکا، رژه هشداری آشکار بهشمار میرفت. پکن همزمان با برگزاری رژه، نسبت به گزارشهایی مبنی بر فشار توکیو بر کشورهای اروپایی و آسیایی برای تحریم مراسم اعتراض رسمی کرد. این نشان میدهد که چین حاضر است اختلاف تاریخی با ژاپن را دوباره در قالبی سیاسی - امنیتی زنده کند؛ اقدامی که میتواند تنشهای شرق آسیا را افزایش دهد. یکی از نکات مهم درک پیام رژه اخیر، فهم ترکیب قدرت نرم و سخت چین است. اگرچه پکن همچنان بر ضرورت صلح، همکاری و امنیت جمعی تأکید میکند، اما نمایش تسلیحات هستهای و رباتیک در کنار ادبیات «حفظ صلح» در عمل نوعی تناقض ظاهری ایجاد میکند. به نظر میرسد چین میخواهد بگوید که برخلاف آمریکا که نظم موجود را با جنگافروزی حفظ میکند، پکن میتواند با «قدرت بازدارنده» و «اقتدار مشروع» ثبات جهانی را تضمین کند. این ادعا اما در سطح بینالمللی با تردید روبهرو است. بسیاری از کشورهای همسایه شرق آسیا از گسترش توان نظامی چین احساس نگرانی میکنند و آن را نه عاملی برای صلح، بلکه مقدمهای برای افزایش فشار بر تایوان، دریای چین جنوبی و حتی مرزهای هند میدانند.
پایان خیزش آرام و آغاز دوره رویارویی آشکار
مجموعه شواهد نشان میدهد که رژه اخیر صرفا یک نمایش داخلی نبود، بلکه به معنای پایان یک دوره استراتژیک برای چین است. در دو دهه گذشته، استراتژی «خیزش آرام» با محوریت تمرکز بر اقتصاد و پرهیز از تحریک آشکار آمریکا و متحدانش، مبنای سیاست پکن بود، اما اکنون این استراتژی جای خود را به نوعی «تجدیدنظرطلبی آشکار» داده است. چین امروز به جهانیان میگوید که دیگر بهعنوان یک قدرت در حال توسعه تعریف نمیشود، بلکه بهعنوان یک ابرقدرت نظامی - هستهای با قابلیتهای فناورانه پیشرفته باید به رسمیت شناخته شود. این تغییر بهطور مستقیم چالش جدی برای نظم آمریکایی به وجود میآورد.
چین و افزایش رقابت با آمریکا
رونمایی از تسلیحات ضدناو و موشکهای قارهپیما مستقیما بر برتری نظامی آمریکا در اقیانوس آرام سایه میاندازد. واشنگتن احتمالا به تقویت حضور نظامی در ژاپن، کره جنوبی و فیلیپین پاسخ خواهد داد. تصاویر رژه نشان داد که چین آماده است محور جدیدی از قدرت را در برابر غرب تعریف کند. نزدیکی شخصی شی با پوتین و کیم، فراتر از روابط دیپلماتیک، حامل معنای راهبردی است. با توجه به برجستهسازی نقش حزب کمونیست در شکست ژاپن و نمایش فیلمهای ضدژاپنی، روابط پکن - توکیو وارد مرحله پرتنشتری خواهد شد. این میتواند به رقابت تسلیحاتی جدید در شرق آسیا دامن بزند. تسلیحات جدید نشان دادند که چین بهطور جدی آماده است تا سناریوهای نظامی در قبال تایوان را پیش ببرد. این پیام مستقیمی به واشنگتن بود که هزینه حمایت از تایوان بسیار بالاتر از گذشته خواهد بود. این رژه توانست با تحریک احساسات ملیگرایانه، در مقطع رکود اقتصادی، انسجام اجتماعی پیرامون حزب کمونیست را تقویت کند. این ابزار میتواند در مدیریت نارضایتیهای داخلی کارآمد باشد، اما خطر تحریک بیش از حد ملیگرایی را نیز به همراه دارد. در پایان باید گفت که رژه اخیر چین در میدان تیانآنمن، صرفا یادبودی از پیروزی در جنگ جهانی دوم نبود؛ این مراسم نمایشی بود از تولد «چین جدید». چینی که دیگر به سیاست خیزش آرام پایبند نیست، بلکه آشکارا قصد دارد نظم موجود را به چالش بکشد. پیام پکن روشن است؛ چین امروز نهتنها یک قدرت اقتصادی، بلکه یک قدرت نظامی - هستهای و فناورانه است که آماده ایفای نقش رهبری در جهان است. این تغییر پارادایم، پیامدهای گستردهای برای آینده نظم بینالمللی خواهد داشت و میتواند یکی از محورهای اصلی تحولات ژئوپلیتیکی دهه آینده باشد.
دیدگاه تان را بنویسید