همه دلایل شیطنتهای تمامنشدنی آلصباح علیه ایران
اما فراتر از همه موضوعاتی که برشمرده شد، مسأله دیگری هم مطرح میشود و آن این که آیا ایران نیازی به جاسوسی در کویت داشته و دارد؟ کشور کوچک کویت که به اندازه یک درصد از خاک ایران نیست، به نظر نمیرسد، خطر و یا جذابیتی برای ایران داشته باشد که بخواهد از آن جاسوسی کند. این کشور دو میلیونی که خود گرفتار اشغال نظامی آمریکاییها شده و مشغول بازی در زمین عربستان سعودی است...
تابناک: ادعای مقامات کویتی مبنی بر کشف یک شبکه جاسوسی وابسته به جمهوری اسلامی ایران در این کشور، در میان هیاهوی خبری خاورمیانه، نشان داد طرح ایجاد موج خبری علیه ایران ادامه دارد. دولت کویت به بهانه کشف آنچه آنها شبکه جاسوسی وابسته به جمهوری اسلامی ایران خواندند، برخی از دیپلماتهای ایران را از این کشور بیرون کرده و گفتهاند بر آنند تا سه تن از افرادی را که برای ایران کار کردهاند، اعدام کنند! موضوعی که هر چند تکذیب شد، نشان از آن داشت که کویتی ها به گونه ای بدشان نمی آید تا فضای ضد ایرانی را در منطقه تشدید کنند. اما پرسش این است که آیا جمهوری اسلامی ایران، واقعاً نیازی به جاسوسی از کویت دارد و واقعاً چه برنامهای پشت طرح چنین اتهام سنگینی نهفته است؟ برای بررسی این مسأله باید به نکات زیر توجه داشت: 1ـ مسأله بحرین: سرکوب شدید قیام مردم بحرین توسط خاندان اقلیت آل خلیفه و اشغالگران کویتی، وهابیان سعودی و مزدوان آلنهیان که در نوع خود سبوعیت این جماعت را نشان داد، نیاز به یک مسأله اتهامی و انحرافی داشت. حمایت صریح مردم ایران و به دنبال آن، مسئولان جمهوری اسلامی ایران از مردم بحرین و محکومیت شدید جنایات صورت گرفته به ویژه اشغالگری طوایف عرب علیه مردم بیدفاع آن، مشخص است چندان به مذاق این افراد چندان خوش نمیآید. 2ـ اقدام در چهارچوب یک طرح بزرگتر: با آغاز انقلابهای مردمی در کشورهای عرب و تحکیم موقعیت جمهوری اسلامی ایران و همچنین ناامیدی غرب از فشارهای اقتصادی، طرح جامعتر حمله تبلیغی علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. بنا بر این طرح، اخباری مبنی بر توقیف کشتیهای حامل مواد ممنوعه در شرق آسیا، توقیف محموله اسلحه در نیجریه متعلق به ایران، توقیف کشتی تسلیحاتی در دریای مدیترانه، نشاندن هواپیماهای ایرانی توسط ترکیه و... در صدر اخبار قرار گرفته است، حال دولت کویت نیز در برنامهای هماهنگ با کاخ سفید در صدد است تا از این ناحیه فشاری را متوجه جمهوری اسلامی ایران کند. 3ـ شکست در منطقه: فروپاشی رژیمهای مستبد در تونس و مصر و رسیدن دامنه انقلابهای به یمن و لیبی و بحرین به رژیمهای مستبد و خانوادگی عرب که زندگی و مرگ مردم این کشورها را در دست دارند، یادآوری کرد که دیر یا زود، نوبت به شما هم خواهد رسید و از این در تلاش برای توجیه هر گونه حرکت اعتراضی و سرکوب آنها، طرح نخنما شده کشف شبکه جاسوسی ایران مطرح میشود که خود بیانگر بهرهبرداری موفقیتآمیز ایرانیها از فرصتهای پیش آمده است. 4ـ مقابله با طرح گسترش روابط عربی ـ ایرانی: جریانهای قدرتمند در ساختار سیاسی کشورهای عرب با هدایت لابیهای صهیونیستی و آمریکایی بر آن هستند تا مانع از گسترش روابط ایرانی ـ عربی شوند. سخنان آقای «نبیل العربی»، وزیر خارجه دولت موقت مصر درباره برقراری روابط گسترده با جمهوری اسلامی ایران و استقبال مقامات ایرانی باعث وحشت این کشورها ـ شما بخوانید عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی ـ از شکلگیری محور ایران ـ مصر در منطقه شده است؛ بنابراین طرح اتهامات ضدعربی به ایران برای جلوگیری از شکلگیری چنین پیوندی بسیار ضروری است. اما فراتر از همه موضوعاتی که برشمرده شد، مسأله دیگری هم مطرح میشود و آن اینکه آیا ایران نیازی به جاسوسی در کویت داشته و دارد؟ کشور کوچک کویت که به اندازه یک درصد از خاک ایران نیست، به نظر نمیرسد خطر و یا جذابیتی برای ایران داشته باشد که بخواهد از آن جاسوسی کند. این کشور دو میلیونی که خود گرفتار اشغال نظامی آمریکاییها شده و مشغول بازی در زمین عربستان سعودی است، در قبال همسایه بزرگ خود نه تنها تاکنون حق همسایگی را رعایت نکرده، بلکه در بازی بزرگان تنها به موشدوانی پرداخته است. حمایت خاندان آلصباح از رژیم بعث عراق در حمله به ایران و کشتار دهها هزار ایرانی با دلارهای کویتی را کسی فراموش نکرده است، ولی محکومیت اشغال کویت توسط عراق از سوی ایران و ایستادن مردم ایران در کنار مردم کویت و کمک به این کشور برای خاموش کردن چاههای نفت و همراهی با این کشور به هر صورت ممکن، دست کم رفتار خلاف آنچه امروز از این کشور سراغ داریم را میطلبد. بر پایه اسناد و مدارک متقن، دولت کویت و جریان قدرتمند وهابی در این کشور از جریانهای مسلح و جدایی طلب در ایران حمایت کرده و نه تنها به آنها پول و اطلاعات میدهد، بلکه هماهنگی برخی از نشستهای آنها را هم بر عهده دارد و این برای جمهوری اسلامی ایران اظهر من الشمس است. حال ایران باید از همسایه کوچک خود که نمک میخورد و نمکدان میشکند، گله داشته باشد یا خاندان آلصباح که بر ثروت نفتی مردم کویت نشستهاند و اسب فتنهگران منطقهای و بینالمللی شدهاند! هر چند جمهوری اسلامی ایران در سه دهه گذشته از این بازیهای بچهگانه بسیار دیده و شنیده و هشت سال جنگ و تحریم را تحمل کرده است، گویا با همسایگان کوچک ایران در خلیج فارس که به واسطه سعهصدر ایران، قدر این حسن همسایگی را نمیدانند، باید به گونه دیگری سخن گفت، برای برخورد با این همسایه نمکنشناس و فراموشکار، راهکارهای بسیاری است که آن را مقامات جمهوری اسلامی ایران، بهتر از کارشناسان و تحلیلگران و شیوخ عرب میدانند.
دیدگاه تان را بنویسید